صفحه ویژه مربوط به اعتصاب غذای لیلا سلطان پناه و اقبال بی نیاز مقابل دفتر یو .ان در شهر وان – ترکیه

سایر اخبار مرتبط

*آخرین اخبار : گزارشی در رابطه با پایان اعتصاب غذای اقبال و لیلا
*گفتگوي راديو ندا با اقبال بي نياز پناهجوی ایرانی که به همراه همسرش ليلا سلطان پناه و دختر 7 ساله شان دريا در چهارمین روز اعتصاب غذا ی خود در شهر وان تركيه بسر می برند .

برای شنیدن گزارش لطفا اینجا را کلیک کنید.

*آخرین اخبار در مورد پناهجویان اعتصابی :ساعت ۱ و ۱۸ دقیقه به وقت ترکیه است. از بیمارستان باز میگردم. لیلا سلطان پناه در اورژانس بیمارستان وان به سر می برد. آن طور که میگفت ، حالش در یو ان به هم خورده و بیهوش شده است. و پس از آن با آمبولانس به بیمارستان انتقال داده شده است. رئیس یو ان از آن ها خواسته است که اعتصاب خود را بشکنند . اما لیلا همچنان که بر روی تخت دراز کشیده و سرمی به دست دارد ، اعتصاب خود را نشکسته و حتی آب هم نمی نوشد. اقبال نیز به یو ان بازگشته و در این گرمای طاقت فرسا جلوی درب یو ان نشسته و به اعتصاب خود ادامه می دهد. دوستان عزیز همراه لیلا هستند و سعی می کنند با حرف های جالب خود ، او را خندانده و به او دلداری دهند.
اقبال می گفت : لیلا یک شب قبل از اعتصاب هم چیزی نخورد!
لیلا و اقبال همچنان در اعتصاب هستند و در وضعیت نامشخصی به سر می برند.

………………………………………….

*گزارشی از سمیرا نصیری ، فعال حقوق بشر و دانشجویی پناهنده در شهر وان :ساعت یک و هفت دقیقه بامداد روز چهارشنبه ، سوم ژوئن میلادی به وقت ترکیه است.در شهر وان به سر می برم. تا نیم ساعت پیش جلوی درب یو ان بودم. امروز ظهر باخبر شدم که تعدادی از دوستان ایرانیمان جلوی درب یو ان دست به اعتصاب زده اند. با خود فکر می کردم که حتماً اعتصابشان چندساعتی بیشتر طول نخواهد کشید. حوالی ساعت ۱۰ شب بود که یکی از همکاران عزیز از شهر کایسری ترکیه با من تماس گرفته و اینچنین گفت که دوستان اعتصاب کننده ایرانیمان همچنان جلوی درب یو ان هستند و به اعتصاب خود خاتمه نداده اند و همچنین ابراز داشت که فرزند آن ها دچار بیماری آسم است و باید هرچه زودتر به خانه برگردد. فوراً آماده شدم و ساعتی را برای آمدن تاکسی در انتظار به سر بردم. با تاکسی به یوان مراجعه کردم. هموطنانی را دیدم که روی زمین نشسته اند و پلاکاردی کنارشان است که بر روی آن نوشته : نه آب ؛ نه غذا ، تا زمان گرفتن جواب.

جلو رفته و سلامی دادم. سر صحبت را با لیلای عزیز باز کردم.از آنجایی که فکر می کردم خانه ای برای اقامت ندارند ، از او خواستم تا به اعتصاب خود خاتمه داده و همراه با شوهر و فرزندش به منزل اجاره ای ما بیایند. سرش را تکان داده. تشکری کرد و گفت فرزندش را به منزل دوستانش خواهد فرستاد تا از سرمای شب در امان باشند.

از او پرسیدم که آیا مصاحبه تلویزونی شده است و او پاسخ داد : بله. از صبح تا حالا ، با چند شبکه مختلف تلویزونی و رادیویی مصاحبه کرده ایم. نتیجه اعتصاب را جویا شدم که گفت : فردا صبح راس ساعت ۹ با رئیس یو ان مصاحبه داریم و امید به جواب است.

از او خواستم که چیزی بخورد. قبول نکرد. شوهرش اقبال گفت که به خاطر ناراحتی معده ، مجبور شده است ساعتی پیش یک آب میوه بخورد. تنها یک آب میوه!

از خودم خجالت کشیدم که با شکمی سیر نزد آنها رفته ام. در حالی که لب هایشان خشک شده بود.

اقبال بی نیاز و همسرش لیلا سلطان پناه ، یک زوج جوان کرد هستند که در سال ۲۰۰۵ پس از تحت تعقیب گرفتن نیروهای امنیتی ایران به صورت قاچاق از مرز ایران گذشته و به ترکیه پناه آوردند. اما متاسفانه پس از شش ماه پرونده آن ها استیناف خورده و ۲۲ ماه بعد از استیناف اول ، پرونده آن ها بسته اعلام شد .

اقبال بی نیاز پس از این اتفاق ، به خاطر ترس از دیپورت شدنشان به ایران ، بالاجبار همسر و دختر خردسالش را از راه دریا و به صورت قاچاق به سوریه می فرستد اما آن ها در سوریه بازداشت شده و به زندان فرستاده می شوند و به دلیل فضای آلوده زندان سوریه ، فرزند خردسال لیلا ، دچار بیماری آسم میگردد.

پس از مدت زمانی نسبتاً طولانی و با کمک سازمان های دفاع از حقوق پناهندگان و کمیساریای پناهندگان از دیپورت آن ها به ایران جلوگیری به عمل آمده و به ترکیه دیپورت می شوند.

هم اکنون ۳۰ ماه از بازگشت لیلا و دریا دخترش به ترکیه می گذرد ؛ اما همچنان پرونده آن ها بسته است .

و این مشکلات و نامشخص بودن وضعیت آن ها باعث شد تا بالاخره این زوج جوان جلوی درب یو ان دست به اعتصاب زده و با این کار خواستار رسیدگی رئیس یو ان به پرونده خود شوند.

امشب ، دومین شبی است که لیلا و اقبال جلوی درب بسته یو ان ، شب را به صبح می رسانند.

به خاطر مسائل امنیتی و مشکلاتی که ممکن است از جانب پلیس وان ، پیش آید از من و بقیه دوستان خواستند تا به خانه هایمان بازگردیم و آن ها را در زیر چراغ تیر برق جلوی یو ان تنها بگذاریم.

متاسفانه کلمه سازمان ملل به یک کلمه رسمی تبدیل شده و هیچ عمل مثبتی توسط این سازمان انجام داده نمی شود.

شهر وان یک شهر فراموش شده است. روز اولی که به شهر وان آمدم با خود فکر می کردم که تنها فرد سیاسی وان هستم. اما به مرور دریافتم که بسیاری از همکارانم در شهر فراموش شده وان و در شرایطی حتی بدتر از شرایط من به سر میبرند و با اینکه سالهاست قبولی گرفته اند اما هنوز نتوانسته اند از کشور ترکیه خارج شوند.

سازمان ملل با بی اهمیتی های خود به این مسائل و مخصوصاً جریاناتی که در شهر وان شکل می گیرد ، نشان داده است که معنای واقعی حقوق بشر را از یاد برده است.

همان طور که از نام این دوکلمه پیداست : یعنی رسیدگی و یاری رساندن به بشری که به کمک نیاز دارد.

لیلا و اقبال نیز بشر هستند و از حقوقی برخوردار.

در سازمان ملل چه میگذرد که حقوق بشریت به مرور زمان به فراموشی سپرده می شود؟!!

از تمامی سازمان های دفاع از حقوق پناهندگان ، حقوق بشر و ملل خواستارم تا هرچه زوتر به مسائل پناهندگان سیاسی ایرانی رسیدگی کرده و در جهت بهبود وضعیت آن ها تلاش به عمل بیاورند.

گزارشی از سمیرا نصیری ، فعال حقوق بشر و دانشجویی پناهنده در شهر وان
*Mahin Shokrolapoor‎‎  :لیلا سلطان پناه به خاطر اعتصاب غذا در یوان بیهوش شده و به بیمارستان منتقل شده است

Sheler Shebli* : اقبال بي نياز نيز خاطر اعتصاب غذا در یوان حال جسميش خوب نيست ……

*ویدیو : اعتصاب غذای لیلا سلطان پناه و اقبال بی نیاز مقابل دفتر یوان در شهر وان – ترکیه

*گفتگوي راديو ندا با پناهجويان اعتصابي در وان تركيه

*گزارش تصویری از اعتصاب غذای لیلا سلطان پناه و اقبال بی نیاز مقابل دفتر یوان در شهر وان – ترکیه

*اعتصاب غذا تنها چاره ما است / نامه لیلا سلطان پناه به مدافعین حقوق انسان

*فراخوان گزارشگران: نگذاریم دریا تنها بماند

*نه نان نه آب تا گرفتن جواب

3 پاسخ to “صفحه ویژه مربوط به اعتصاب غذای لیلا سلطان پناه و اقبال بی نیاز مقابل دفتر یو .ان در شهر وان – ترکیه”

  1. sara shams Says:

    درود دوست عزیز
    میتونین گزارش های بعدی من ؛ از جریانات امروز و آنچه که بر اقبال و لیلا گذشت را از وبلاگم برداشته و آن را منتشر کنید.
    سپاس از اطلاع رسانی
    با احترام
    سمیرا

  2. گزارشگران: سپاس بیکران از شما « سایت خبری راه کارگر Says:

    […] ………………………………………….. *صفحه ویژه سایت خبری راه کارگر در پوشش خبری مربوط به اعت… […]

  3. bulentinsel Says:

    ben arapça bilmiyorum ama görünürde bir kınamaya benziyor bende bu kınamaya katılıyorum allah yardımcısı olsunyaşasın zalimler için cehenem


بیان دیدگاه