صف بندی محافظه کاران در آستانه ی انتخابات مجلس شورای اسلامی
سایت خبری راه کارگر ـ هر چه به انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک تر می شویم، صف بندی های میان جریان های اصولگرا شفاف تر می شود. طرفداران احمدی نژاد همچنان «حول جبهه پایداری» و اصولگرایان سنتی در «جبهه متحد اصولگرایان» گردآمده اند. کنار گذاشتن علی مطهری و دو نفر از همفکران او از لیست جبهه متحد در تهران، زمینه ای شد تا او سخن از لیست «منتقدان دولت» بر زبان آورد. او اعلام کرد: «در برخی مبانی اصولگرایی مانند مفهوم آزادی و ولایت فقیه با آنها( اصولگرایان) اختلاف داریم». از سوی دیگران طرفداران احمدی نژاد، لاریجانی، باهنر و قالیباف را جبهه «قدرت و ثروت» می نامند که علیه گفتمان احمدی نژاد و رهبری رژیم صف بندی کرده اند. حضور حداد عادل پدر عروس رهبر رژیم هم در لیست «جبهه متحد اصولگرایان» و هم در لیست «جبهه پایداری» و شایعات گسترده ای که قصد دارند در مجلس آینده او را در رقابت با علی لاریجانی به ریاست مجلس برسانند، نشان از آن دارد که بیت رهبری تلاش دارد که وزن اصولگرایان سنتی بیش از حد برجسته نشود. از این روست که حضور حداد عادل در لیست جبهه پایداری را به معنای حمایت ضمنی خامنه ای از این جبهه می دانند. قرائت متن سئوالات از احمدی نژاد در صحن علنی مجلس و دعوت او برای پاسخگوئی به سئوالات نیز در آستانه ی انتخابات، حکایت از عرصه ی دیگری از نبرد اصولگرایان سنتی با جریان وابسته به احمدی نژاد ـ مصباح یزدی دارد.
حیثیت جامعه مدرسین، تنخواه ساکتین و تاجرین فتنه!(ابوالفضل امامی)
رها پرس وابسته به جریان احمدی نژاد ـ بهمن ۱۵, ۱۳۹۰
عزت جامعه مدرسین در فتنه۸۸: در فتنه سال ۸۸، جامعه مدرسین در کنار امام و امت، به خوبی در برابر ظلم بزرگ به نظام، موضع گرفتند؛ ظلم بزرگی که از سوی خانواده هاشمی و مخملی ها و در سایه همراهی، سکوت و یا دونبشی هاشمی، لاریجانی، قالیباف و باهنر صورت گرفت. آری ظلم بزرگ: و لعن الله امة سمعت بذالک فرضیت به؛ و لعن الله المُمَهّدین لهم بالتمکین من قتالکم!
فلسفه ورود جامعه مدرسین به انتخابات مجلس نهم؛ الف. تعیین معیارهایی برای جریان اصولگرایی تا افراد فاقد این معیارها، با تابلوی اصولگرایی وارد مجلس نهم نشوند؛ ب. جلوگیری از تفرقه و انشقاق اصولگرایان. اما ساکتین فتنه و وابستگان به کانون خطرناک ثروت و قدرت، با وجود هشدار مکرر امام خامنه ای؛ با مصلحت سنجی های اشتباه، به عنوان تصمیم گیران اصلی جریان اصولگرا معرفی شدند؛ یعنی معیار تعیین اینکه علامه مصباح اصولگرا است یا نه، حرف کسانی مثل محمد رضا باهنر و لاریجانی و قالیباف است! باهنری که می گوید تا یک هفته بعد از انتخابات، هر کس با موسوی بوده و او را مثبت تلقی کرده است، به وظیفه شرعی اش عمل کرده است.
نقض هر دو غرض جامعه مدرسین در انتخابات مجلس نهم؛ الف. راهیابی همراهان، ساکتین و دو نبش ها حتی در مرکزیت تصمیم گیری اصولگرایی. ب. انشقاق در جریان اصولگرایی! با راه یابی ساکتین و همراهان فتنه، جبهه پایداری انقلاب اسلامی به عنوان علمدار گفتمان ناب تیر ۸۴، با اشراف علامه مصباح و آیت الله خوشوقت، وارد میدان شد و هر گونه ائتلاف را وابسته به اطاعت از سخنان اخیر و مکرر امام خامنه ای در دوری گزیدن از کانون های ثروت و قدرت (لاریجانی، قالیباف و باهنر) کرد. پس هدف جامعه مدرسین؛ یعنی، عدم راه یابی افراد فاقد صلاحیت و عدم انشقاق در جریان اصولگرایی، محقق نشد.
سوال بسیار اساسی از جامعه مدرسین؛ اینک که اهداف جامعه مدرسین در تشکیل جبهه متحد اصولگرا محقق نشده است، چرا حیثیت عظیم جامعه مدرسین تنخواه (وجه در اختیار برای هزینه های جاری) ساکتین و تاجرین فتنه شده است؟ آیا متولیان امر، می دانند که آینده جامعه مدرسین را چه کسانی به گرو گرفته اند؟ به ویژه اینکه کسانی مثل علامه مصباح یزدی که از پایه گذاران اصلی جامعه بوده است، اینک در کنار جبهه پایداری است نه در کنار ساکتین فتنه و اصحاب قدرت و ثروت! و از سویی آیت الله یزدی رئیس جامعه مدرسین و از افشاگران ساکتین و دونبشهای فتنه ۸۸، مدت ها است که بستری است و چندان در جریان امور نیستند؛ حتی امام خامنه ای به عیادت وی رفتند. در این میان تمام حیثیت و هویت نهاد محترمی چون جامعه مدرسین که حتی به صورت یک دست، خرج حمایت از هاشمی هم نشد، اینک تنها و تنها تنخواه باهنر، قالی باف و لاریجانی می شود؛ آیا جامعه مدرسین باید در برابر بدنه حامیان گفتمان تیر ۸۴ و علامه مصباح و هشدارهای شدید امام خامنه ای در نزدیک نشدن به کانون های ثروت و قدرت قرار بگیرد؟ و این بزرگترین چالش در طول حیات جامعه مدرسین حوزه عملیه قم است.
وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا: مبادا کسانی را تکیه گاه و رکن جریان اصولگرایی قرار دهیم که مرتکب ظلم بزرگ به نظام، یا سکوت و دونبشی در برابر آن شدند یا مثل باهنر، که حتی حمایت و همراهی با موسوی تا یک هفته پس از انتخابات را عملی مشروع و مطابق وظیفه دانست! در حالی که همه ادعاها کثیف و خائنانه براندازان در همان یک هفته بعد از انتخابات، رونمایی شد. آیا آنان که با خنجر سکوت «هل من ناصر؟ و أین عمار؟» امام خامنه ای را، از قفا بریدند، باید محور و رکن جریان اصولگرایی و تکیه گاه گفتمان تیر ۸۴ باشند؟ مطمئن باشیم آنان که استغاثه امام خامنه ای در اوج براندازی نظام را به سکوت و تمسخر برگزار کردند، زاری فریادخواهی شما را هم یاری نخواهند شد! «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النارُ و ما لکمْ منْ دونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنصَرونَ»۱ هود، ۱۱۳.
شما وضعیت کمیته وحدت را چگونه ارزیابی میکنید (سعید یوسفی پور)
رهاپرس وابسته به جریان احمدی نژاد ـ بهمن ۱۸, ۱۳۹۰
شما مخاطب عزیز وضعیت امروز کمیته وحدت اصولگرایان بهعنوان اصلیترین و پریالوکوپالترین جریان و گروه سیاسی حاضر در صحنه انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟
برای پاسخ به این سؤال کافی است چند واقعیت زیر را مطالعه و درخصوص آنها تأمل نمایید:
۱) پس از ماهها رایزنی و فراز و فرود در روند مذاکرات میان کمیته سابقاً ۸+۷ با جبهه پایداری که متشکل از برخی شاگردان و نزدیکان آیتالله مصباح یزدی و همراهان و طرفداران سابق دولت میباشد در نهایت این مذاکرات فشرده به هیچ نتیجهای نرسید و دو جبهه رسماً اعلام کردند به وحدت نرسیدند و لیستهای مجزا خواهند داد. تا اینجای کار دیگر ۸+۷ وجود نداشت بلکه با ۶+۷ روبهرو بودیم.
۲) در همین حین جبهه ایستادگی هم که اعلام وجود کرده بود خواستار آن شد که در کمیته وحدت سهم داشته باشد. حضورش مورد موافقت قرار نگرفت و آنها هم رسماً اعلام کردند در انتخابات برای خودشان لیست جدا میدهند. جهت یادآوری عرض میشود جبهه ایستادگی شامل برخی از گروههای سیاسی حامی محسن رضایی میباشد.
۳) هرچه به انتخابات نزدیک شدیم، زمزمههای بیشتری از شرایط شکننده کمیته وحدت به گوش میرسید. شهابالدین صدر، از مؤثرین کمیته ۶+۵ در انتخابات مجلس هشتم نیز کم کم بیرق جدایی را برافراشت و جبههای تحت عنوان «بصیرت و بیداری» را پایهریزی کرد. اینها هم البته مدعی هستند بیش از ۲۰ تشکل اصولگرا را زیر چتر خود داشته و احتمالاً لیست مجزا خواهند داد.
۴) در این میان رسانههای نزدیک به طیفها و اضلاع مختلف نیز دائماً موضعگیریها و نظرات واقعی لیدرهای خود را به هر نحو ممکن منعکس میکنند. برخی رسانهها طی هفتههای گذشته مدعی شدند لاریجانی و قالیباف میخواهند از کمیته وحدت جدا شوند چرا که معتقدند کمیته وحدت تبدیل شده به پاتوق سیاسی جمعیت رهپویان و جمعیت ایثارگران. البته شاید خیلی هم پر بیراه نمیگفتند، چرا که زاکانی لیدر اصلی جمعیت رهپویان رئیس ستاد انتخاباتی کمیته وحدت است و احتمالاً بعضی جاها اعمال نظرهایی هم میکند.
۵) از سوی دیگر بین برخی اعضای کمیته وحدت هم اختلاف نظرهایی عیان شد. به عنوان مثال درخصوص امکان حضور افرادی که در لیست کمیته وحدت هستند در سایر لیستها میان زاکانی با ولایتی و حدادعادل اختلافاتی وجود دارد.
۶) روز گذشته با انتشار لیست تهران کمیته وحدت و عدم وجود اسمهایی همچون مطهری، کاتوزیان و عباسپور در این لیست اختلافات جدیتر شد چرا که لاریجانی مدافع حضور این افراد در لیست کمیته وحدت است اما ظاهراً برخی افراد دیگر مخالف این حضورند. باهنر هم البته روز یکشنبه گفته بود از حضور این افراد در لیست تهران دفاع میکند. سایت لاریجانی دیروز تلویحاً از این کار انتقاد کرد و سایت زاکانی دفاع. مطهری هم گفت در تهران لیستی تحت عنوان «منتقدان دولت» منتشر خواهد کرد.
در پایان لازم است یادآور شوم نگارنده این یادداشت به واقع هیچ نگرانی و دغدغهای از ایجاد وحدت در میان طیفی از نیروهای سیاسی به نام اصولگرا نداشته و ندارد، اما از سوی دیگر معتقد است وحدت در انتخابات زمانی موضوعیت مییابد که شما در برابر یک رقیب واقعی قرار داشته باشید که درصدد تغییر مسیر اصلی انقلاب بوده و میخواهد گفتمانها را عوض کند. آنگاه عقلانی است که جهت عدم توفیق این رقیب جدی و برای حفظ گفتمان مورد نظر خودتان که البته لابد از جهت انجام وظیفه هم میباشد با سایر گروهها وحدت کنید تا از آن خطر احتمالی جلوگیری نمایید. اما اگر رقیبی واقعی که درصدد تغییر گفتمان انقلاب اسلامی است در برابر شما نبود و هیچ نگرانی از این بابت نداشتید آنگاه ضرورتی ندارد به زور با سایر گروهها که اتفاقاً با آنها اختلاف سلیقه هم دارید وحدت کنید و کلی وقت و هزینه صرف نمایید تا لیست مشترک بدهید و امکان انتخاب متنوع را هم از مردم بگیرید. در این مواقع شاید لازم باشد با لیستهای متعدد فضای انتخابات رقابتی را بیشتر فراهم کنید تا مردم با شور و اشتیاق بیشتری پای صندوقهای رأی بیایند. با این موضوع شاید در خصوص چرایی وجود هجمهسنگین رسانهای با دو محور الف) القای حضور گسترده اصلاحطلبان و ایادی فتنه در انتخابات و ب) القای وجود برنامهریزی همه جانبه جریان موهوم انحرافی برای حضور در انتخابات نیز تحلیل دقیقتر و واقع بینانهتری پیدا کرده باشید.
۱۳۹۰/۱۱/۱۷ – ۱۵:۳۵
سهم اضلاع جبهه متحد از لیست ۲۷ نفره تهران چقدر است؟
انتخابات – نگاهی به فهرست 27 نفره منتخبین جبهه متحد اصولگرایان برای نامزدی از تهران گویای آن است که دو تشکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی و جمعیت ایثارگران بیشترین نامزدها را به خود اختصاص دادهاند.
>نسرین وزیری: از تابستان امسال بود که تشکیل جبهه متحد اصولگرایان جدی شد و اضلاع آن تعیین گردید تا در زمستان ثمره این تشکل –فهرست انتخاباتی مجلس نهم- به بار بنشیند و در انتخابات 12 اسفند به شکوفایی برسد. اگرچه هنوز فهرست نهایی جبهه متحد اصولگرایان ارائه نشده اما در فهرست 27 نفرهای که شب گذشته منتشر شد، ترکیب تقریبی نامزدهای این جبهه نمایان شده است.
اعضای جبهه پایداری که برای پیوستن به جبهه متحد مدام انقلت آورده و شروطی را ارائه کردند که حتی در یک ماهه باقیمانده به انتخابات نیز پذیرفته نشد؛ هیچ سهمی ندارند. اسماعیل کوثری عضو فراکسیون انقلاب اسلامی نزدیکترین چهره به جبهه پایداری است اما مسئول کمیته اقشار جبهه متحد و از اعضای تشکیلاتی این جبهه است که در لیست نهایی تهران نیز قرار گرفته است.
روحانیون این لیست (ابوترابیفرد، مصباحیمقدم، کازرونی و میردامادی) منتخبین جامعتین هستند که چه بسا دو نفر دیگر نیز به این جمع اضافه شوند. ابوالحسن نواب و علوی از گزینههای احتمالی برای افزودن به این لیست هستند که از حمایت جامعتین برخوردارند. اما جمعیت رهپویان و جمعیت ایثارگرایان به دنبال عضویت نبویان و سقایبیریا برای دو روحانی دیگر این ترکیب هستند.
دو جمعیت مذکور که مجموعا یک ضلع جبهه متحد را تشکیل میدهند، تا همین جای لیست هم بیشترین سهم را در معرفی نامزد داشتهاند. حال آنکه جبهه پیروان انقلاب اسلامی که متشکل از 18 تشکل اصولگرا است، تنها شش نامزد در این لیست دارد. گفته می شود نبی رودکی که مورد حمایت هیچ یک از اضلاع نیست ، منتخب قالیباف است.در حالی که هنوز فهرست 27 نفره ارائه شده از سوی خبرگزاری ها از سوی سایت یا اعضای رسمی جبهه متحد اصولگرایان تایید نشده است،امروز فارس از قطعی شدن حسن غفوری فرد به عنوان نفر 28 این لیست خبر داده است که در صورت صحت این خبر باید وی را نیز در زمره افراد مورد حمایت جبهه پیروان قرار داد.
جدول حمایت اضلاع جبهه متحد از نامزدهای منتخب
|
|
||||
اسامی اعلام شده
|
جامعه روحانیت مبارز
|
جبهه پیروان
|
جمعیت ایثارگران
|
جمعیت رهپویان
|
|
غلامعلی حدادعادل
|
*
|
*
|
|||
محمدحسن ابوترابی
|
*
|
*
|
*
|
||
احمد توکلی
|
*
|
*
|
|||
محمدرضا باهنر
|
*
|
||||
حسین فدایی
|
*
|
*
|
|||
علیرضا زاکانی
|
*
|
*
|
|||
غلامرضا مصباحیمقدم
|
*
|
*
|
*
|
||
محسن کازرونی
|
*
|
||||
میردامادی
|
*
|
||||
زهره الهیان
|
*
|
*
|
|||
فاطمه رهبر
|
*
|
*
|
|||
الهام امینزاده
|
*
|
*
|
|||
لاله افتخاری
|
*
|
*
|
|||
اسماعیل کوثری
|
*
|
||||
اسدالله بادامچیان
|
*
|
||||
الیاس نادران
|
*
|
*
|
|||
علیرضا مرندی
|
*
|
*
|
|||
پرویز سروری
|
*
|
*
|
|||
حسین نجابت
|
*
|
*
|
|||
محمدنبی حبیبی
|
*
|
*
|
*
|
||
علی اصغرخانی
|
*
|
||||
مجتبی رحماندوست
|
*
|
*
|
|||
مسعود میرکاظمی
|
*
|
*
|
|||
زهره طبیبزاده
|
*
|
||||
حسین مظفر
|
*
|
*
|
|||
محمود فرشیدی
|
*
|
*
|
|||
نبی رودکی
|
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۰ – ۱۱:۰۱
مطهری: لیست انتخاباتی جداگانه میدهیم
نماینده تهران خاطرنشان کرد: علی عباسپور و حمید رضا کاتوزیان دیگر نمایندگان تهران که از حضور در لیست جبهه متحد بازمانده اند نیز در این لیست خواهند بود. همچنین حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز نیز در فهرست ما خواهد بود.
مهر: علی مطهری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی پس از انتشار فهرست جبهه متحد اصولگرایان، اعلام کرد به طور جداگانه فهرستی تحت عنوان » منتقدان دولت دهم» ارائه خواهد کرد.
علی مطهری با اعلام این خبر اظهارداشت: لیست «منتقدان دولت دهم» در دو یا سه روز آینده منتشر خواهد شد.
با جدیت وارد میدان می شویم
وی گفت: البته ممکن است تغییر جزیی در عنوان این فهرست ایجاد شود، ما تا حدودی منتظر نهایی شدن لیست جبهه متحد بودیم که دیشب تکلیف روشن شد و با جدیت بیشتری وارد میدان خواهیم شد.
نماینده تهران خاطرنشان کرد: علی عباسپور و حمید رضا کاتوزیان دیگر نمایندگان تهران که از حضور در لیست جبهه متحد بازمانده اند نیز در این لیست خواهند بود. همچنین حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز نیز در فهرست ما خواهد بود.
احتمال ارائه لیست 15 نفره در تهران
مطهری ادامه داد: تا کنون درباره 10 تا 12 نفر دیگر نیز برای این لیست صحبت شده اما هنوز به رای گیری نرسیده ایم. ما به دنبال این نیستیم که حتما یک لیست 30 نفره ارائه کنیم، ممکن است لیست ما 15 نفره باشد اگر بتوانیم کسانی را پیدا کنیم که معیارهای مد نظر ما را داشته باشند حتما در آنها را در لیست قرار خواهیم داد و شاید این لیست به 30 نفر هم برسد.
این نماینده منتقد دولت در پاسخ به این سئوال که معیارهای مد نظر شما چیست، گفت: قانونگرایی یا مبارزه با قانون گریزی، مبارزه با حرمت شکنی، اعتدال، عقلگرایی و احترام به آزادی ها و حقوق مردم در چارچوب قانون اساسی از مهمترین معیارهایی است که برای بستن این لیست در نظر داریم.
امکانات جبهه متحد و جبهه پایداری را نداریم
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس خاطرنشان کرد: در آینده نزدیک در اطلاعیه ای نقطه نظرات خودمان را به طور مشروح به اطلاع مردم خواهیم رساند و از مردم تهران می خواهیم در این انتخابات ما را یاری کنند. امکانات ما نه در حد جبهه متحد اصولگرایان است و نه در حد جبهه پایداری.
برداشت جبهه متحد از اصولگرایی را قبول ندارم
مطهری در بیان ارزیابی اش از حذف خود و دیگر نمایندگان تهران از لیست جبهه متحد نیز گفت: شخصاً معتقدم این وضعیت بهتر است. چون حداقل بنده برداشت آقایان از اصولگرایی را قبول ندارم. در برخی مبانی اصولگرایی مانند مفهوم آزادی و ولایت فقیه با آنها اختلاف داریم و من شخصاً حق می دهم اسم ما را در لیست قرار ندهند و فکر می کنم با این شرایط رقابت جدی تر و شور انتخاباتی بیشتر خواهد بود.
گرایش سیاسی کاندیداهای جبهه متحد اصولگرایان در تهران
جهان نیوز ـ چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۰
انتشار فهرست نهایی کاندیدهای جبهه متحد اصولگرایان در تهران نسبت گرایش های مختلف سیاسی، صنفی و تخصصی این فهرست سی نفره جالب توجه است.
>به گزارش جهان، با نگاهی به فهرست نهایی جبهه متحد اصولگرایان میتوان اطلاعات بسیاری را از آن به دست آورد که شاید مهمترین این اطلاعات وابستگی هر کدام از اعضای این فهرست سی نفره به تشکلهای سیاسی عضو این جبهه و سهم هر صنف و تخصص در آن است.
نسبت تعداد نفرات وابسته به جریان های سیاسی اصولگرا در این فهرست نشان می دهد که شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان برخلاف دوره قبلی به جای سهمیه بندی حزبی و جریانی به سهمیه بندی بر اساس گرایشات صنفی و تخصصی پرداخته است.
فهرست جبهه متحد اصولگرایان در تهران نشان میدهد که ۱۵ نفر با مدرک دکترای تخصصی و ۵ نفر نیز با درجه اجتهاد حضور دارند.
سیدمحمدحسن ابوترابیفرد، غلامرضا مصباحی مقدم، محسن کازرونی، حسین ابراهیمی و سید مجتبی میردامادی پنج کاندیدای روحانی فهرست همگی دارای رتبه اجتهاد هستند.
همچنین در میان اسامی این فهرست پنج اقتصاددان یعنی احمد توکلی، غلامرضا مصباحی مقدم، الیاس نادران، مسعود میرکاظمی و حمید فرمانی قرار دارند که البته به این چهره ها میتوان محمدرضا باهنر را با توجه به سابقه طولانی در تنظیم بودجه سالیانه در مجلس نیز اضافه کرد.
در این فهرست هم چنین نام سه پزشک به نام های علیرضا مرندی، علیرضا زاکانی و زهره الهیان و سه متخصص در حوزه های دفاعی و امنیتی به نام های اسماعیل کوثری، مجتبی رحماندوست و محمدنبی رودکی دیده می شود.
حضور ۹ رزمنده دفاع مقدس، چهار نفر از خانواده معظم شهدا و دو جانباز نیز نشان دهنده نگاه ویژه جبهه متحد اصولگرایان به ایثارگران دفاع مقدس است.
به گزارش مهر با نگاهی به تشکل ها و جریان های سیاسی حامی کاندیدهای جبهه متحد اصولگرایان مشخص می شود که در این دوره ۶ نفر از جامعه روحانیت مبارز تهران، ۸ نفر از جبهه پیروان خط امام و رهبری، ۹ نفر از اصولگرایان تحولخواه، ۵ نفر از حامیان سابق دولت و هم چنین دو نفر از حزب پیشرفت و عدالت در این فهرست حضور دارند.
یکی از نکات دیگر در فهرست این دوره جبهه متحد اصولگرایان کاهش تعداد روحانیون در این فهرست به ۵ نفر است که این مسئله هم در نوع خود و با توجه به سابقه جریان اصلی اصولگرا در ادوار گذشته قابل توجه است.
بهمن ۱۸, ۱۳۹۰
متن کامل طرح سؤال از رئیس جمهور + اظهارات باهنر به هنگام اعلام وصول طرح
محمد رضا باهنر نائب رئیس مجلس شورای اسلامی در پایان جلسه علنی امروز مجلس گفت: بحث سؤال از رئیس جمهور بعد از کش و قوسهای فراوان در رسانهها امروز به هیئت رئیسه مجلس رسیده است.
وی افزود: ما بدون اینکه موضعی داشته باشیم موظفیم اصول قانون اساسی را طبق آئین نامه مجلس رعایت کنیم. بر همین اساس بالاخره سؤال طبق ماده ۱۹۶ آئیننامه اعلام وصول شد و به کمیسیونها ارجاع شد؛ کمیسیونها عموما کار خودشان را انجام دادند.
باهنر اظهار داشت: بر اساس ماده ۱۹۶ پس از یک هفته چنانچه هنوز حداقل یک چهارم کل نمایندگان که سؤال را امضا کردند از سؤال خود منصرف نشده باشند، رئیس مجلس موظف است در اولین جلسه سؤال را قرائت کند و فورا برای رئیس جمهور ارسال کند؛ این سؤال ظرف ۴۸ ساعت تکمیل و در دسترس نمایندگان قرار میگیرد.
باهنر گفت: ما هم اکنون در این مرحله هستیم و نمایندگان سؤال کننده در کمیسیونها حاضر شدند و به ما اعلام کردند که از سؤالشان منصرف نشدند.بر این اساس وظیفه ما است که هم متن سؤال را قرائت کنیم و هم به رئیس جمهور ارسال کنیم تا پس از یک ماه به مجلس بیایند و به سؤال نمایندگان پاسخ دهند.
وی بر همین اساس از امیدوار رضایی خواست متن سؤال از رئیس جمهور را قرائت کند. امیدوار رضایی هم متن سؤال از رئیس جمهور را که به شرح ذیل است قرائت کرد:
هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی
با اهدای سلام به استناد مواد ۱۹۶ و ۱۹۷ آئیننامه داخلی مجلس شورای اسلامی امضا کنندگان سؤال از رئیس جمهور در جلسه روز چهارشنبه ۱۲ /۱۱ /۹۰ ساعت ۷:۱۵ در محل کمیسیون تلفیق گزارش نمایندگان سؤال کننده از نمایندگان رئیس جمهور را استماع کردند و پس از تبادل نظر بر این مطلب اتفاق نظر داشتند که یکی از پاسخها قانع کننده نبود. لذا ضروری است برای رفع ابهامات و حسن تفاهم مجلس و دولت و آگاهی ملت سؤالات ذیل به ترتیب اولویت توسط رئیس جمهور محترم در صحن علنی مجلس پاسخ داده شود:
۱- چرا قانون تسهیلات ارزی برای متروی تهران و کلانشهرها و حمل و نقل عمومی سایر شهرها علیرغم نیاز مبرم این شهرها به روانسازی ترافیک خصوصا با آغاز هدفمندی یارانهها، حاملهای انرژی، ابلاغ و اجرا نشد.
۲- طبق آمار اعلام شده از سوی برخی مسئولین اقتصادی نرخ رشد اقتصادی کشور در سال ۸۹ حدود ۴٫۵ درصد بوده و اگر نرخ اعلام شده از سوی صندوق بینالمللی پول را بپذیریم، به حدود ۳ درصد بوده است در حالی که طبق برنامه باید حداقل ۸ درصد باشد؛ آیا این امر حاکی از ضعف مدیریت اقتصادی کشور نیست؛ همچنین با این نرخ رشد آیا ممکن است یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل در کشور ایجاد شده باشد.
۳- در اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها سهم بخش تولید صنعتی و کشاورزی تاکنون به درستی پرداخت نشده و باعث گران تمام شدن هزینه تولید کالا و محصول و آسیب دیدن بنگاههای اقتصادی شده است؛ چرا دولت مقید به اجرای قانون مجلس نیست.
۴- مقاومت ۱۱ روزه جنابعالی در مقابل حکم حکومتی رهبر انقلاب مبنی بر ابقای حجتالاسلام مصلحی وزیر محترم اطلاعات چه توجیهی دارد.
۵- این سخن جنابعالی که مجلس در راس امور نیست، چه هدفی را دنبال میکند.
۶- وزیر ورزش و جوانان پس از ۵ ماه از ابلاغ قانون تشکیل وزارت ورزش و جوانان با نامهای غیرمعمول به مجلس معرفی شد. آیا این امر نوعی تلاش برای گریز از اجرای قانون نیست.
۷- مبلغ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بودجه ارتقای شاخصهای فرهنگی کشور در قانون بودجه سال ۱۳۸۹ چگونه هزینه شده است.
۸- چه ضرورتی وجود داشت آقای منوچهر متکی وزیر سابق امور خارجه در زمان ماموریت خود به سنگال عزل شود، به طوری که علاوه بر تحقیر شخصیت ایشان نظام جمهوری اسلامی ایران در سطح جهان آسیب ببیند.
۹- چرا جنابعالی با علم به اینکه انتقاد از برخی مجریان قانون عفاف و حجاب در رسانه ملی موجب کاهش اقتدار نظام در این حوزه و بدتر شدن وضع پوشش اسلامی در جامعه خواهد شد در برنامه زنده تلویزیونی ضمن متهم کردن برخی مجریان این قانون برخلاف اجماع فقها بر وظیفه دولت اسلامی در آن مرتبه از امر به معروف و نهی از منکر که نیازمند اعمال قانون است، با اعلام این مطلب که راه حل این مسئله منحصر به کار فرهنگی است. از دولت سلب مسئولیت نمودیم و پس از مخالفت گسترده مراجع تقلید، ائمه جمعه، علمای بلاد و نمایندگان مجلس با سخنان شما در مصاحبه زنده تلویزیونی بعدی اعلام کردید که سخن من همان است که گفتم؛ این رفتار شما چگونه توجیه میشود.
۱۰- چرا نظریه ترویج مکتب ایرانی به جای مکتب اسلام را که توسط رئیس دفتر شما بیان شد علیرغم ضدیت با مبانی انقلاب اسلامی و مخالفت قاطبه مراجع عظام تقلید و علمای بزرگ و دلسوزان نظام تائید و بر آن تاکید نموده و باعث تنزل جایگاه انقلاب اسلامی و زنده شدن تعصبات قومی در میان مسلمانان و سوءاستفاده مخالفان وحدت اسلامی گردیدیم. اصولا چرا ازگروه موسوم به جریان انحرافی علیرغم هشدار و اعلام خطر علمای بزرگ اعلام برائت نمیکنید. بلکه از این افراد دفاع مینمایید.
محمدرضا باهنر نائب رئیس مجلس پس از قرائت طرح سؤال از رئیس جمهور گفت: بر اساس ماده ۱۹۶ آئیننامه این متن را فورا برای رئیس جمهور ارسال و در اختیار نمایندگان هم قرار میدهیم و انشاءالله نیمه دوم اسفند با تفاهمی که با رئیس جمهور انجام خواهد شد، انشاءالله در جلسه علنی پاسخهای ایشان را میشنویم.
بهمن ۱۹, ۱۳۹۰
روزنامه شرق:سوال از رییسجمهوری؛ پس از انتخابات!!!
شرق، سروش فرهادیان: قصه سوال راست بود؛ بالارفتن، امضا بود، پایین آمدن، امضا بود.
قصهای که به غصه نمایندگان تبدیل شده بود. هر روز باید جمع و تفریق میکردند که تعداد امضاها برای طرح سوال از رییسجمهوری چندتاست. شب را با بیش از ۷۲ امضا میخوابیدند و صبح که چشم بازمیکردند با کمتر از این عدد مواجه میشدند. در این میان، تعطیلات پشت سر هم مجلس هم، قوز بالا قوز شده بود. مجلس که تعطیل میشد، انگار همه چیز این سوال «صفر» میشد و فرمان «از نو» صادر. انگار نه انگار یکچهارم نمایندگان، حالا کمی بیشتر یا کمی کمتر، طرحی برای سوال از رییسجمهوری اسلامی داشتند. وقتی در راهروهای پارلمان از مخالفان و مسوولان طرح (شاید باورتان نشود اما طرح سوال مسوول داشت؛ مسوول تعداد امضاها، تعیین تکلیف و…) سوال میشد که«سوال» چه شد، میگفتند کدام «سوال»؟ که بفهمانند این «سوال» چندان مهم نیست و آنقدر این طرح عادی است که حتی در یاد آنان نمانده؛ چنان که مثلا فلان ماده از طرح رفع موانع برای الحاق به کنوانسیون فلان بخش از آبهای آزاد. منتظر میماندند تا نشانی بدهی که همان طرحی را میگویی که پیش از تعطیلات بیش از ۷۲ امضا داشت. همان طرحی را میگویی که خیلی قبلترها قرار بود به جریان بیفتد اما امضاهایش هر روز آب میرفت. همان طرحی که «اولین» ی در نوع خودش است. همان طرحی که «علی مطهری» دنبالش بود. نام علی مطهری که به میان میآمد، گویی که نشانهها کامل شده باشد علایمی از وجود سوال به ذهنشان میآمد و واکنشها شروع میشد که تعداد امضاها کم است و باید از مسوولش بپرسید و از این نوع جوابها. واقعیت اما این بود و هست که این سوال عادی نبوده و نیست. چه آنکه پرسیده شدنش، تابوی ۳۳ سالهای را میشکند. سوالی به این کیفیت نه اینکه نیست، اما کم هست. شکستن یک تنه ۳۳ ساله کلی زمان میبرد و کلی عرق درمیآورد چه برسد به این تابو. اسمش یک سوال است؛ اما ۱۰ محور دارد. از آن سوالهایی که همه نمره به جواب داده میشود و راهحل امتیازی نمیگیرد؛ یعنی اگر میگرفت که اصلا سوال مطرح نمیشد. از آن سوالهایی است که به «اوپن بوک» معروفاند. میشود هرچه جزوه و کتاب لازم است را همراه کرد. حتی بیش از این؛ همه محورهای سوال اعلام شده؛ در روز پاسخدادن میتوان کلی نیروی کمکی همراه داشت. دو روز به پایان فصل خزان مانده اعلام شد ۷۹ نماینده همقسم شدهاند که احمدینژاد را برای پاسخ به سوال به مجلس بکشانند؛ ۷۹ امضای بیبازگشت. بعد سوال به کمیسیونها رفت. «فاطمه بداغی»، معاون حقوقی رییسجمهوری و «محمدرضا میرتاجالدینی»، معاون پارلمانی احمدینژاد از این کمیسیون به آن کمیسیون با برگه سوال زیربغل میرفتند تا نمایندگان را قانع کنند. شش کمیسیون مجلس را برای جواب سوالها گشتند. از اصل ۹۰ تا صنعت؛ هرچه جلسهها بیشتر، پاسخها مردودتر. نتیجه هم این شد که کسی قانع نشد و این یعنی راهحلها جواب نداده، پس نمرهای هم نمیگیرد. اما روز گذشته قرعه اعلام خبر وصول سوال از رییسجمهوری باز هم نصیب «محمدرضا باهنر» شد. «علی لاریجانی» به رسم اینگونه موقعیتها، راه رفتن از جلسه را در پیش گرفت و «شهابالدین صدر» هم که نسبتش با احمدینژاد مشخص است. پس باهنر ماند و یک صندلی خالی؛ اصلا همه چیز این سوال از اعلام وصول اولیه تا رایزنی با سوالکنندگان و پیگیری تعداد امضاها و حالا هم اعلام وصول نهایی به باهنر چسبیده. با اعلام وصول طرح سوال کابوس ریزش امضاها برای نمایندگانی که بر«پرسیدن» از احمدینژاد تاکید دارند، پایان گرفته است؛ کابوسی که کمکم به رویای صادق صبحگاهی نزدیک میشود اما نمایندگان سوالکننده برای تجسم واقعی این رویا باید سحر را از سر بگذرانند. طی شدن این فاصله اما کمتر از یک ماه انتظار میطلبد. خوبیاش هم این است که دیگر کسی دنبال کم کردن امضا نیست؛ یا دستکم اینگونه مینماید. باید گفت «سرانجام» دعوای امضاها به «سرانجام» رسید. حالا باید منتظر داربی دولت و مجلس بود. زمانش هم همانگونه که باهنر گفته نیمه دوم اسفند اعلام شده است. از این به بعد، احمدینژاد باید فکری برای چند و چون آمدنش بکند؛ نه از آن آمدنهای توکپایی؛ مفصل و لابد منظم. این ۱۰ سوال اما حکایتی است برای خودش. حکایتی با دوگانه مطهری – احمدینژاد. یک طرفش؛ یعنی مطهری، زخمها خورده تا سوال را به اینجا رسانده. از او انتقاد نشد که شد. از نمایندگی استعفا نداد که داد. نمایندگان نزدیک به رییسجمهوری از استعفای او استقبال نکردند که کردند. به خروج از دایره اصولگرایی متهم نشد که شد. دست آخر هم که همین دو روز پیش به فهرست جبهه متحد اصولگرایان راه داده نشد که آن هم شد. این طرف اما هنوز اول راه است؛ اول روزگاری که باید به پاسخ فکر کرد. شاید هم احمدینژاد چندان از این بدش نمیآید که به مجلس بیاید. چند سناریو هم پیشپای این پرسش و پاسخ است. برخی میگویند احمدینژاد به مجلس نمیآید. کسانی هم میگویند احمدینژاد به مجلس میآید و تاکتیک همیشگیاش را در دستور کار قرار میدهد؛ از افتخارهای دولت نهم و دهم میگوید و دست آخر هم لبخندی تحویل میدهد و حتما میرود. عدهای هم دلنگران «اتفاق دیگری» هستند. او میآید و خیلی خونسرد در حضور نمایندگان و در حالی که صدایش از رادیو مجلس پخش میشود، هرچه که لازم بداند میگوید و میرود. برای استیضاح وزیرانش که میآمد خودش را از تکوتا نمیانداخت چه برسد به حالا. در بدترین موقعیت، روزی که مجلس وزیر اقتصادش را به سزای اینکه اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومانی در زیرمجموعهاش رخ داده، استیضاح کرد با توپ پر پا به مجلس گذاشت؛ چه برسد به حالا. اینان همانهایی هستند که دوست دارند جلسه طرح سوال «رسمی» برگزار شود، احمدینژاد پاسخی طرح سوال«رسمی» بدهد و «کیفش» را بردارد و برود.زمان یک ماههای که برابر قانون، رییسجمهوری وقت دارد تا به مجلس بیاید زمان مهمی برای اصولگرایان است. نمیشود با قاطعیت گفت که این از «شانس خوب»، «سوال» است که یک ماه فرصت احمدینژاد برای پاسخ به آن با یک ماه زمان باقیمانده تا برگزاری انتخابات تلاقی پیدا کرده یا از
«شانس بد» انتخابات. تا همین سه هفته پیش، تمام چراغها قرمز بود و از هر راهی که نمایندگان سوالکننده میرفتند به بنبست میرسیدند، حالا درست زمانی که یک ماه فرصت احمدینژاد برای رسیدن به جواب سوال به روزهای انتخابات منتهی میشود، سوال اعلام وصول شده؛ زمانی که خیلی از اصولگراها نسبت به تلاش افراد نزدیک به دولت برای تصاحب اکثریت پارلمان در آن مقطع هشدارها دادهاند. یک ماهی که از خانه اصولگرایان فقط «بوی انتخابات» میآید و بس. این «تلاقی» هم شاید از برکات این سوال است. انصافا این سوال کم کارکردهایی ندارد؛ خصوصا حالا؛ ماجرای این دو «یک ماه» اما پس از ۱۲ اسفند بیشتر به چشم میآید.
اگر مجلس درراس نيست چرا اين همه تقلا ؟
نويسنده : سيد عليرضا کريمي
مردمسالاری ـ 1390/11/19
1- به جرات مي توانم بگويم عده اي اگرچه دم از انقلاب و ارزش ها مي زنند اما کوچک ترين اعتقادي به نهاد هاي مردمي مصرح در قانون اساسي ندارند. يکي از همين نهاد ها که مهم و تعيين کننده نيز مي باشد مجلس است. اين عده که خود را انقلابي تر از همه مي دانند و کوچکترين انتقاد را تضعيف نظام قلمداد مي کنند براحتي نهادي که به نظر امام (ره) در راس امور است را به نازل ترين سطح ممکن مي رسانند.اگر امام (ره) عزيز است و اوامر او واجب الاطاعه مشخص نيست چرا با رفتار گزينشي، تنها بر امور دلخواه و در جهت منافع سياسي تاکيد مي شود؟ 2- همين چند روز پيش غلامحسين الهام وزير و سخنگوي سابق و مشاور کنوني دولت، صريحا به نکاتي اشاره کرد که حاکي از نيت ها و اهداف برخي گروه ها داشت. وي براساس گزارش خبرگزاري هاي اصولگرا، مجلسي را مطلوب دانست که همسو با دولت باشد.از ديد الهام مجالس اصولگراي هفتم و هشتم همسو با دولت احمدي نژاد نبودند و در نتيجه با شاخص هاي يک مجلس واقعي فاصله داشته اند. مشاور رييس دولت همچنين به انتقاد از نمايندگاني پرداخته که در طول عمر دو مجلس، موضع انتقادي نسبت به دولت داشته و ازديد وي نبايستي اينگونه باشد.البته اينگونه سخنان از سوي الهام براي نخستين بار نيست.وي زماني که سخنگوي دولت بود و هنوز کسي از اصولگرايان در مورد جريان موسوم به انحرافي سخني نمي گفت همزمان با اواخر عمر مجلس هفتم در مورد کارنامه اين مجلس با ژستي عجيب و ناشي از برخي روحيات بيان داشت:»مجلس آمادگي همراهي با برنامه هاي دولت را در کل نداشت.»اما تنها همين نبود.الهام در مقطعي ديگر در همان سال 1386 مي گويد:»قوه مجريه در حوزه مربوط به خودش بايد از همه اختيارات و ظرفيت هاي قانوني اش ،برخوردار و مورد حمايت باشد… متاسفانه در اين دولت، منتقدين (منظور بيشتر متوجه نمايندگان منتقد مجلس است) توانمندي اجرايي اين قدرت را هم وارد ايراد و انتقاد و تحديد به معناي محدوديت قرار دادند… امروز براي يک تصميم رييس جمهور در اعمال همين اختيار و تغيير ساختار اداري و تشکيلات مديريت و برنامه ريزي کشور در استان ها، حوزه هاي نظارتي مختلف، از مجلس، سازمان بازرسي و ديگر نهادها و منتقدين مختلف، اختيار دولت را به چالش جدي حقوقي و محدوديت از طريق قانون گذاري و ساير محدوديت هايي که به عنوان کارکردهاي غيرکارشناسانه، غيرحقوقي و غيرقانوني مورد تهديد و فشار قرار مي دهند صورت مي گيرد».
البته مثل روز روشن بود که مواضع آن روز سخنگوي وقت دولت در مورد جايگاه قانوني مجلس ناشي از برخي دلبستگي ها به مافوق بود چرا که وي در جاي ديگر در مورد موضوع «اختيارات دولت در برابر مجلس «با انتقاد از دولت اصلاحات بيان مي کند:»ترديد نداريم که قبل از اين دولت (احمدي نژاد) تلاش مي شد اختيارات رييس جمهور در يک عرصه افراطي تحليل شود». 3- با اين وصف اينگونه به نظر مي رسد که گروه مذکور ضمن اينکه در مورد جايگاه مجلس اعتقاداتي شناور دارد اما بهر حال در مقطع کنوني مجلسي بي خاصيت و سرسپرده دولت را مجلسي مطلوب و شايسته مي دانند.اين عده در ماه هاي گذشته در حالي نسبت به عملکرد مجلس هشتم و حالا مجلس هفتم انتقاد داشته اند که از نظر اغلب ناظران اين دو مجلس مصلحت انديش بوده و از خطا هاي دولت چشم پوشي کرده است.در مواقعي هم که مجلس اصولگرا واکنشي نسبت به بي قانوني هاي دولت داشته اين اقدامات غالبا بي نتيجه بوده است. مثال بارز آن تحقيق و تفحص هاي مهمي است که بي سرانجام مانده و بعيد به نظر مي رسد مجلس هشتم زمان کافي براي بررسي آن ها داشته باشد.پس در حقيقت اين دو مجلس از ضعف نظارت و عدم تاثير گذاري رنج مي بردند.حال همين مجلس هاي از نظر عملکرد نصف و نيمه و ضعيف مورد انتقاد گروه مورد اشاره اين سطور قرار گرفته که چرا با دولت همسو نبوده و سنگ اندازي کرده اند. واقعا براي بنده مشخص نيست از نظر اين گروه چه مجلسي ايده آل است؟ به نظر مي رسد آنچه که مدنظر اين افراد است نام ديگري جز مجلس دارد و آن چيزي نيست که پير جماران بر آن تاکيد داشتند.شايد بتوان گفت اين گروه اصولگرا بيشتر به يک ماشين قانون ساز که فرمان آن در دست دولت باشد نياز دارند تا يک مجلس پويا و مردمي. 4- نکته پاياني و جالب اين است که همين عده اي که چنين اعتقاداتي در مورد مجلس دارند بيشترين تلاش را براي رسيدن به کرسي هاي آن مي کنند.ضلعي که چندي پيش از اصولگرايان سنتي جدا شده در شرايطي مجلس ضعيف شده را مي پسندد که از ماه ها يا شايد سال هاي پيش براي رسيدن به صندلي هاي سبز آن برنامه ريزي کرده است.معلوم نيست اگر مجلس به معناي واقعي آن تنها مانعي براي دولت اصولگرا است چرا اين عده براي ورود به آن زنبيل گذاشته اند؟ اگر مجلس واقعي مجلس همسو با دولت است ديگر چه نيازي به وجود چنين مجلسي است؟ آيا اين سخن ها و تقلا براي نماينده شدن يک پارادوکس آشکار نيست؟جالب اينجاست همين عده وقتي بازار انتخابات داغ نبود گفته بودند جبهه آنان تنها مربوط به انتخابات مجلس نبوده و اعضاي آن کانديدا نخواهند شد اما امروز مي بينيم که از ماه هاي قبل از انتخابات ليست خود را منتشر کرده و براي 12 اسفند روزشماري مي کنند.عطش اين عده براي رسيدن به نهادي که از منظر آنان بايد بي خاصيت و همسو با دولت باشد به قدري است که اکنون به رفيقان سابق خود نيز اعتنايي نکرده و به قول معروف براي آنان تره هم خرد نمي کنند. سوال روشن از اين عده اين مي تواند باشد که اگر مجلس در راس امور نيست چرا اين همه تقلا ؟
راهنما: نقشه سیاسی اصولگرایان ایران در آستانه انتخابات مجلس
محمد قوام
بی بی سی
شنبه 05 نوامبر 2011 – 14 آبان 1390
تفاوت سه گروه اصلی اصولگرا با یکدیگر
محمد تقی مصباح یزدی، محسن رضایی و محمدرضا مهدوی کنی
گروه ۷+۸ که جبهه متحد اصولگرایان با محوریت محمدرضا مهدوی کنی(نفر اول از سمت چپ در عکس) است، منتقد جبهه پایداری است و می گوید این جبهه مرزبندی خود را با «جریان انحرافی» ( اطرافیان و همفکران محمود احمدی نژاد و در راس آنها اسفندیار رحیم مشایی) به اندازه کافی شفاف نکرده است.
جبهه پایداری با محوریت محمد تقی مصباح یزدی(نفر اول از سمت راست در عکس) گروه ۷+۸ را متهم می کند که مرزبندی خود را با «جریان فتنه» (جنبش اعتراضی به رهبری میرحسین موسوی و مهدی کروبی) پررنگ نمی کند و برخی از اعضای آن در برابر رهبران جنبش سبز سکوت کرده اند.
جبهه ایستادگی که محسن رضایی(نفر وسط در عکس) محور و شناخته شده ترین چهره آن است علاقمند حضور در گروه ۷+۸ است. به دلیل هویت نه چندان روشن اغلب گروه های عضو این جبهه، هویت این جبهه به طور عمده وابسته به آقای رضایی است که پس از انتخابات ریاست جمهوری، به مرور فاصله خود را با رهبران معترضان (میرحسین موسوی و مهدی کروبی) پررنگ تر کرد و رسانه های نزدیک به او موضع انتقادی و روشنی در برابر اطرافیان محمود احمدی نژاد به خصوص اسفندیار رحیم مشایی دارند که از سوی جریان های همسو با حکومت ایران «انحرافی» خوانده می شوند.
گروه های مختلف اصولگرایان در ایران خود را برای نهمین دوره انتخابات مجلس این کشور آماده می کنند و در این میان بازار نشست های سیاسی و تلاش برای ائتلاف گرم است.
فضای سیاسی ژلاتینی ایران در حال حاضر امکان شکل گیری گروه های پایدار و ائتلاف های سیاسی منسجم را پیش از آغاز ثبت نام از داوطلبان نمایندگی، به دشواری فراهم می کند.
موضوعات مرتبط
تحلیل و گزارش
از همین رو رده بندی ائتلاف ها بر اساس قرائن و حتی گفته های افراد منسوب به آنها را تا زمان آغاز رقابت های انتخاباتی و انتشار فهرست نامزدهای مورد حمایت گروه ها، به دشواری می توان قطعی تلقی کرد.
۱. اصولگرایان با محوریت محمدرضا مهدوی کنی
کمیته اصلی انتخاباتی اصولگرایان کدام است؟ گروه ۷+۸ با محوریت محمدرضا مهدی کنی، رئیس فعلی مجلس خبرگان.
ترکیب اعضای این گروه چیست؟ اعضای کمیته ۱۵ نفره انتخاباتی اصولگرایان (متشکل از ۷ عضو مورد وثوق اصولگرایان موسوم به اعضای کمیته داوری برای رفع اختلافات احتمالی) و ۸ نماینده از گروه های اصلی اصولگرایان است.
اعضای گروه هفت نفره چه کسانی هستند؟ گروه هفت نفره موسوم به کمیته داوری است و برای رفع اختلاف احتمالی میان جبهه متحد اصولگرایان تشکیل شده است. این شاخه از جبهه متحد اصولگرایان، متشکل از سه نفر از افراد مورد اعتماد طیف های متنوع اصولگرایان (غلامعلی حداد عادل، علی اکبر ولایتی و حبیب الله عسگراولادی) و چهار نماینده از جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم (جامعتین) است.
محمودرضا جمشیدی، محمدحسن ابوترابیفرد، رضا تقوی و هاشم حسینی بوشهر چهار نماینده جامعتین هستند.
هشت عضو دیگر گروه ۷+۸ چه کسانی هستند؟ هشت عضو دیگر جبهه متحد اصولگرایان شامل دو عضو از ائتلاف جبهه پیروان خط امام و رهبری( حجت الله جودی و محمود مقدادی) جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی (حسین فدایی و علیرضا زاکانی) جمعیت رهپویان (محمود دهقان و احمد نجابت) و دو نمانیده از جبهه پایداری است. (توضیحات درباره این جبهه در ادامه آمده است)
جبهه پایداری هنوز نماینده ای در ۷+۸ ندارد اما محمدرضا مهدی کنی که محور اصلی گروه ۷+۸ است، ابراز امیدواری کرده که به زودی، جبهه پایداری به این گروه بپیوندد.
چه کسان دیگری عضو گروه ۷+۸ هستند؟ علی لاریجانی، رئیس کنونی مجلس و محمدباقر قالیباف شهردار فعلی تهران هم هرکدام، یک نماینده در گروه ۷+۸ دارند.
۲. اصولگرایان با محوریت محمد تقی مصباح یزدی
دومین گروه عمده اصولگرایان در انتخابات کدام است؟ جبهه پایداری به محوریت محمد تقی مصباح یزدی، روحانی محافظه کار منتقد احمدی نژاد.
اعضای جبهه پایداری چه کسانی هستند؟ این جبهه متشکل از شماری از وزرای اخراجی دولت محمود احمدی نژاد، جمعی از اعضا فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس، جبهه ولا (قرارگاه عمار) و شماری از سیاستمداران و روحانیون نزدیک به آیت الله علی خامنه ای است.
افراد موسس و شاخص این جبهه کیستند؟ صادق محصولی، محمد حسین صفار هرندی، حمید رسایی، علیاصغر زارعی، مهدی کوچکزاده، اسماعیل کوثری، روحالله حسینیان، غلامحسین الهام و مرتضی آقا تهرانی از موسسان جبهه پایداری تلقی می شوند.
سیاست اصلی جبهه پایداری چیست؟ اعضای این جبهه می کوشند تا هویتی مستقل از اطرافیان محمود احمدی نژاد و در راس آنها اسفندیار رحیم مشایی از خود نشان دهند و مرز بندی روشنی با آنها داشته باشند و در عین حال زمینه پیروزی همراهان و همفکران خود را در انتخابات پیش روی مجلس، مستقل از گروه ۷+۸ فراهم کنند.
ویژگی اصلی جبهه پایداری نسبت به دیگر گروه های اصلوگرا چیست؟ ویژگی های اصلی دیگر این گروه تعلق عمده اعضا این جبهه به لایه افراطی حاکمیت است که به شکل آشکاری از مواضع اکبر هاشمی رفسنجانی دوری می کنند و مرزبندی محکمی با او دارند. این جریان از سال ۱۳۸۴ به بعد حضور پر رنگی در ساختار قدرت داشته است.
۳. اصولگرایان با محوریت محسن رضایی
آیا اصولگرایان جبهه دیگری هم به جز ۷+۸ و جبهه پایداری دارند؟ جبهه ایستادگی سومین و حاشیه ای ترین جبهه اصولگرایان در انتخابات مجلس است که محور اصلی آن محسن رضایی است.
آقای رضایی خواهان حضور نماینده ای از سوی خود در جبهه متحد اصولگرایان (گروه ۷+۸) بود اما با ناکامی در این راه، تلاش دارد تا از طریق جبهه ایستادگی، نماینده ای وارد این گروه کند.
اعضای جبهه ایستادگی چه کسانی هستند؟ این جبهه ائتلافی از یازده گروه کمتر شناخته شده سیاسی است که نوعا عمده فعالیت آنها محدود به دوره برگزاری انتخابات در ایران است.
اجزای این جبهه، تشکل های شناخته شده و معتبر نیستند و بیشتر در حاشیه اصولگرایان و بخش های انتصابی حاکمیت حضور داشته اند.
یازده گروه عضو جبهه ایستادگی کدام ها هستند؟ جبهه حامیان ولایت، حزب توسعه و عدالت ایران اسلامی، جمعیت آبادگران جوان ایران اسلامی، جمعیت جوانان انقلاب اسلامی، جمعیت پیروان حضرت زینب، حزب سبز، حزب نیک اندیشان ایران اسلامی، انجمن بین المللی جنبش ضد صهیونیستی، مجمع اسلامی آرمان ملت ایران، خدمتگذاران ایران اسلامی و مجمع عالی نخبگان ایران موجودیت یافته است.
مشخصه اصلی جبهه ایستادگی چیست؟ در این جبهه شماری از فعالان نسل دوم و سوم کارگزاران جمهوری اسلامی حضور دارند و چهره های شاخص آنان عبارتند از عبدالحسین روح الامینی، سید محمود علوی و علی رضایی (پسر محسن رضایی).
جبهه ایستادگی برخلاف جبهه پایداری، از عمق و نفوذ در بخش های مختلف حکومت برخوردار نیست و تلاش گروه های این جبهه، برای پیروزی در دو دوره اخیر انتخابات مجلس و دو انتخابات آخر ریاست جمهوری ( به جز حزب توسعه و عدالت) که محسن رضایی نامزد آن بود، به شکست انجامیده است.
این جریان را می توان در حد وسط بخش های سنتی و افراطی اصولگرایان رده بندی کرد.
بیان دیدگاه