متن کامل سخنرانی روحانی در سازمان ملل
خبرآنلاین/ مهر ۲م, ۱۳۹۲
حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی ایران در سخنان مهمی در شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ضمن تبیین دقیق شرایط و اوضاع کنونی منطقه و نظام بین الملل، پیشنهادات و راهکارهایی از سوی جمهوری اسلامی ایران در راستای برون رفت از اوضاع پیش روی جامعه جهانی ارائه کرد.
متن کامل سخنان دکتر روحانی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمد لله رب العالمین و الصلوه و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و اله الطاهرین و صحبه المنتجبین»
آقای رئیس،آقای دبیرکل، عالیجنابان،خانم ها و آقایان
در آغاز مایلم تبریکات صمیمانه خود را به مناسبت انتخاب شایسته جنابعالی به ریاست مجمع عمومی ابراز نمایم و از تلاش های جناب آقای بان کی مون نیز تقدیر نمایم.
آقای رییس
جهان ما جهانی پر از بیم و امید است: بیم جنگ و مناسبات خصومتآمیز منطقهای و جهانی، بیم رویارویی هویتهای مرگبار مذهبی، قومی و ملی، بیم نهادینه شدن خشونت و افراطیگری، بیم فقر و تبعیض خُرد کننده، بیم تباهی و نابودی منابع حیاتی، بیم بیتوجهی به کرامت و حقوق انسان ، و بیم غفلت از اخلاق. در برابر همه این بیمها، امیدهای جدیدی نیز وجود دارد: امید اقبال مردم و نخبگان در سراسر جهان به “آری برای صلح و نه برای جنگ”، و امید به ترجیح گفت و گو بر ستیز، و اعتدال بر افراط.
یک نمونه زنده، گزینش هوشیارانه امید و تدبیر، و اعتدال توسط مردم بزرگ ایران در انتخابات اخیر است؛که با تبلور مردم سالاری دینی و انتقال آرام قدرت اجرائی نشان داد که ایران لنگرگاه ثبات در دریای ناآرامی های منطقه ای است. اعتقاد راسخ حکومت و مردم ما به صلح پایدار، ثبات، آرامش، حل مسالمت آمیز مناقشات و تکیه بر آراء عمومی به عنوان پشتوانه قدرت، مقبولیت و مشروعیت، نقشی والا در فراهم کردن چنین محیط امنی داشته است.
آقای رئیس،خانم ها و آقایان
دوران حساس انتقالی کنونی در روابط بین الملل مشحون از خطرات، و البته توأم با فرصت های کم نظیری است. هرگونه محاسبه نادرست از وضعیت خود و دیگران، آسیب های تاریخی را در بر دارد تا جایی که خطای یک بازیگر، اثرات منفی بر همگان خواهد داشت. آسیب پذیری، پدیده ای جهانی و فراگیر شده است.
در این گذر حساس در تاریخ مناسبات جهانی، عصر بازی های با حاصل جمع صفر پایان یافته است؛ولی هنوز معدودی از بازیگران روش ها و ابزارهای کهنه شده، و عمیقاً ناکارآ را بکار می گیرند تا برتری و سلطه پیشین خود را حفظ کنند. نظامی گری و استفاده از ابزارهای نظامی و خشن برای انقیاد دیگران، نمونه ناکارآمدی از تداوم کنش های کهنه در شرایط نوین است.
اقدامات زورمدارانه اقتصادی و نظامی برای حفظ و تداوم سلطه و برتری گذشته، با مجموعه ای از قالب های مفهومی همراه شده که همگی ضد صلح، ضد امنیت، ضد کرامت انسانی و ضد آرمان های بشری می باشند. از جمله این قالب های مفهومی، یکسان سازی جوامع و تعمیم ارزش های غربی بعنوان ارزش های جهانی است. قالب دیگر، حفظ فرهنگ جنگ سرد و تقسیم دو اردوگاهی جهان به “مای برتر “و “دیگراندون تر” می باشد. قالب دیگر مفهومی، ایجاد ترس و تهدید، از برآمدن بازیگران نوظهور در جامعه جهانی است.
در چنین فضائی، خشونت های دولتی و غیردولتی، مذهبی و فرقه ای و حتی نژادی افزایش یافته و هیچ تضمینی وجود ندارد که دوران آرامش بین قدرت های بزرگ نیز در دام گفتمان ها، رفتارها و کردارهای خشن گرفتار نیاید. ئاثرات فاجعه بار روایت های افراطی و خشن را نباید دست کم گرفت.
در این میان،خشونتِ راهبردی که در تلاش برای حذف بازیگران منطقه ای از فضای عمل طبیعی آنها، سیاست های موسوم به مهار، تغییر نظام های سیاسی از بیرون مرزها ، و تلاش برای بر هم زدن حدود و ثغور سیاسی متبلور می شود،بسیار خطرناک و تنش آفرین است.
در گفتمان متعارف سیاسی بینالمللی، یک مرکز متمدّن با حاشیه های غیرمتمدن به تصویر در آمده است. در این تصویر نسبتِ کانون قدرت جهانی و حاشیه ها، نسبتی آمرانه قلمداد شده است. گفتمان مرکزگرایی شمال و حاشیهگرایی جنوب سبب استقرار نوعی نظم تکگویی و مونولوگ در سطح روابط بینالمللی شده است. ایجاد مرزهای نادرست هویتی و بیگانه ستیزیهای خشن رایج نتیجة قهری این گفتمان است.گفتمان های تبلیغاتی و بی اساس دین ستیزانه، اسلام هراسانه، شیعه هراسانه و ایران هراسانه به واقع تهدیدی جدی علیه ثبات جهانی و امنیت انسانی است.
این گفتمان تبلیغاتی، با طرح و القای تهدیدات فرضی و خیالی شکل خطرناکی به خود گرفته است. یکی از این تهدیدات خیالی، خطر موهوم ایران است. به بهانه این تهدید موهوم، چه اقدامات ناهنجار و چه جنایت ها در سه دهه گذشته صورت نگرفته است؟ تسلیح صدام حسین به سلاح های شیمیایی و حمایت طالبان تنها نمونه ای از این جنایت هاست. صریحاً و با قاطعیت تمام و با استناد به مدارک و شواهد متقن اعلام می دارم که آنهائی که دم از تهدید ایران می زنند، یا خود تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی اند یا به تهدید دامن می زنند. ایران نه فقط تهدید نیست، بلکه در آرمان و عمل، پیوسته منادی صلحِ عادلانه و امنیت همه جانبه بوده است.
آقای رئیس ؛خانم ها؛آقایان
درکمتر نقطه ای از جهان، خشونت مانند غرب آسیا و شمال آفریقا خانمان سوز بوده است. مداخله نظامی در افغانستان، جنگ تحمیلی صدام حسین علیه ایران، اشغال کویت، مداخله نظامی علیه عراق و رفتار خشن سرکوبگرانه علیه مردم فلسطین، ترور شخصیت های سیاسی و مردم عادی در ایران و بمب گذاری در کشورهای منطقه نظیر عراق ، افغانستان و لبنان نمونه هایی از خشونت در سه دهه گذشته در این منطقه اند.
آنچه بر مردم مظلوم فلسطین می رود، چیزی جز یک خشونت ساختاری نیست. سرزمین فلسطین در اشغال است. حقوق اولیه فلسطینیان به طور فاجعه باری نقض می شود و آنها از بازگشت به خانه، محل تولد و دسترسی به سرزمین مادری محرومند. جنایاتی که بر مردم بی گناه فلسطین می رود، خشونت نهادینه ای را به نمایش می گذارد که برای توصیف آن، آپارتاید مفهوم و واژه کم وزنی بنظر می آید.
فاجعه انسانی در سوریه نمونه دردناکی از گسترش فاجعه آمیز خشونت و افراط در منطقه ماست. از ابتدای بحران و از زمانی که برخی از بازیگران منطقه ای و بین المللی با سرازیر کردن منابع تسلیحاتی و اطلاعاتی و تقویت گروه های افراطی سعی در نظامی کردن این بحران داشتند، ما تأکید کردیم که بحران سوریه راه حل نظامی ندارد. نمی توان اهداف استراتژیک و توسعه طلبانه و بهم ریختن توازن و تعادل های منطقه ای را با پنهان شدن پشت کلمات بشردوستانه، تحقق بخشید. هدف مشترک جامعه بین المللی باید خاتمه سریع به کشتار مردم بی گناه باشد. ما ضمن محکوم کردن هرگونه استفاده از سلاح های شیمیایی، از پذیرش کنوانسیون منع سلاح های شیمیایی توسط سوریه استقبال می کنیم و بر این باوریم که دستیابی گروه های افراطی و تروریست به این سلاح ها بزرگترین خطر فراروی منطقه است که باید مدنظر قرار گیرد. همزمان استفاده غیر قانونی و غیرکارآمد از تهدید یا استفاده از زور ، تنها به گسترش خشونت و بحران در منطقه دامن خواهد زد.
تروریزم و کشتن انسان های بی گناه، اوج افراط و خشونت است. تروریزم، بلائی خشن، فراگیر و فرامرزی است. اما خشونت ها و افراط هائی که تحت عنوان مبارزه با تروریزم و از جمله استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین علیه مردم بی گناه صورت می گیرد نیز محکوم است. در اینجا باید از ترور دانشمندان هسته ای ایران توسط جنایتکاران نیز سخن بگویم. آنها به چه جرمی ترور شدند؟ سوالی که از ملل متحد و شورای امنیت باید پرسید این است که آیا ترورکنندگان محکوم شدند؟
تحریم های غیر عادلانه،به عنوان جلوه دیگری از خشونت،ذاتاًضد صلح و ضد بشری هستند که برخلاف تبلیغات تحریم گران، دولت ها و نخبگان سیاسی را هدف قرار نمی دهند، بلکه بیش از همه مردمان عادی را قربانی دعواهای سیاسی خود می کنند. میلیون ها عراقی را فراموش نکنیم که در اثر تحریم هائی که با زرورق های حقوقی در نهادهای بین المللی پیچیده شده بودند، آسیب دیدند؛ جان باختند؛و هنوز عده قابل توجهی از آنها سرتاسر زندگی را باید زجر بکشند.این تحریم ها خشونت آمیزند. هوشمند و غیر هوشمند ویک جانبه و چند جانبه ندارند. این تحریم ها ناقض حقوق مسلم بشری، من جمله حق صلح، حق توسعه، حق دسترسی به بهداشت، حق آموزش و فراتر از همه حق حیات می باشند. نتیجه تحریم ها ، علیرغم هرگونه لفاظی و بازی با واژه ها، همان آتش افروزی و جنگ طلبی و نابودی انسان هاست. این آتش فقط دامن قربانیان تحریم را نمی گیرد، بلکه به اقتصاد وزندگی مردمِ جوامع تحریم کننده نیز، لطمه وارد می کند.
آقای رئیس، خانم ها و آقایان
خشونت و افراط امروز نه تنها ابعاد مادّی، بلکه ابعاد معنوی زندگی انسان و جامعة امروز را در بر گرفته است. خشونت و افراط جایی برای مدارا و تفاهم که لازمة زندگی انسان و جامعة مدرن است نمیگذارد. نابردباری مسئلة امروز جهان ماست، باید بردباری را در پرتو اندیشه های دینی، رویکردهای فرهنگی و رهیافتهای سیاسی تقویت کرد. جامعه انسانی را باید از مرحلة بردباری منفی به مرحلة تعاون مشترک ارتقا داد. دیگران را نباید فقط تحمّل کرد بلکه باید با دیگران کار کرد.
مردم جهان از جنگ، خشونت و افراط خسته اند و این فرصتی بی نظیر است. آنها امید به تغییر وضعیت کنونی دارند. جمهوری اسلامی ایران باور دارد که با ترکیب هوشمندانه ای از امید و اعتدال می توان همه چالش ها را مدیریت کرد. جنگ افروزانمی خواهند امیدها را بخشکانند. در حالی که امید به تغییر مثبت، مفهومی فطری، دینی، فراگیر و جهانی است.
زیربنای امید، باور به اراده عمومی مردم جهان برای مبارزه با خشونت و افراط، تغییر پذیری، مخالفت با ساختارهای تحمیلی، بها دادن به گزینش و عمل مسئولانه انسانی است. امید، بی تردید یکی از بزرگترین نعمت های خداوند مهربان به همه انسان هاست. اعتدال نیز به معنای حرکت خردمندانه، هوشمندانه، زمان مند و مکان مند در تلفیق آرمان های والا، گزینش راهبردهای اثرگذار و در نظر گرفتن واقعیت هاست.
مردم ایران در انتخابات اخیر درحرکتی هوشمندانه به گفتمان امید و تدبیر و اعتدال رای دادند.ترکیب امید و تدبیر و اعتدال در سیاست خارجی ما به آن معناست که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای نسبت به امنیت منطقه و جهان، مسئولانه برخورد می کند و آمادگی همکاری چند جانبه و همه جانبه با سایر بازیگران مسئول در این عرصه ها است. ما از صلح مبتنی بر دموکراسی و صندوق رأی در همه جای جهان منجمله در سوریه و بحرین و دیگر کشورهای منطقه دفاع میکنیم و معتقدیم راههای خشونتآمیز برای بحرانهای جهانی وجود ندارد و تنها به کمک خرد انسانی و با تعامل و اعتدال میتوان بر واقعیتهای تلخ جامعه بشری غلبه کرد. لذا تضمین صلح و دموکراسی، و تأمین منافع مشروع همه کشورها در جهان، و از جمله در منطقه خاورمیانه، با نظامیگری محقق نمی شود.
ایران بدنبال راه حل مسایل و نه تولید مشکلات است. هیچ پرونده و موضوعی نیست که با امید و اعتدال، با احترام متقابل، و با نفی خشونت و افراط قابل حل نباشد. اجازه دهید به پرونده هسته ای ایران اشاره کنم. پذیرش حق طبیعی، قانونی و مسلم ایران، بفرموده رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، ساده ترین راه حل این موضوع است. این یک شعار سیاسی نیست. بلکه بر اساس شناخت عمیق وضعیت فن آوری در ایران، شرایط بین المللی و پایان بازی های با حاصل جمع صفر و ضرورت یافتن اهداف و منافع مشترک برای رسیدن به تفاهم و امنیت مشترک است. به عبارت دیگر، ایران و دیگر کنشگران باید دو هدف مشترک را به عنوان دو قسمت غیرقابل تفکیک راه حل سیاسی پرونده هسته ای ایران دنبال نمایند.
۱- برنامه هسته ای ایران – و همه کشورهای دیگر — می باید تنها در جهت اهداف صلح آمیز باشد. من اینجا به صراحت اعلام می کنم که این هدف،صرف نظر از مواضع دیگر بازیگران، هدف جمهوری اسلامی ایران بوده و خواهد بود. سلاح هسته ای و کشتار جمعی هیچ جایگاهی در دکترین دفاعی ایران نداشته و با باورهای بنیادین مذهبی و اخلاقی ما در تعارض است. منافع ملی ما ایجاب می کند که هر گونه نگرانی منطقی پیرامون برنامه هسته ای ایران را مرتفع نماییم.
۲- هدف دوم یعنی پذیرش اعمال حق غنی سازی و سایر حقوق هسته ای در خاک ایران تنها راه تامین هدف اول است. دانش هسته ای در ایران بومی شده و فن آوری هسته ای منجمله غنی سازی به مرحله تولید انبوه رسیده است. لذا تصور اینکه با مانع شدن ازبرنامه هسته ای ایران از طریق اعمال فشارهای غیرقانونی میتوان صلح آمیز بودن چنین برنامه ای را تضمین کرد موهوم و به غایت غیر واقع بینانه است.
لذا جمهوری اسلامی ایران ضمن پافشاری بر اعمال حقوق خود و ضرورت احترام و همکاری بین المللی در اعمال این حقوق، آماده گفتگوهای بدون تأخیر برای اعتمادسازی متقابل ورفع دوسویه ابهامات از طریق شفافیت کامل می باشد.
ایران به دنبال تعامل سازنده بر اساس احترام متقابل و منافع مشترک با دیگر کشورهاست و در این چارچوب در پی افزایش تنش با ایالات متحده نیز،نیست. من سخنان امروز پرزیدنت اوباما را با دقت دنبال کردم ؛ در صورت عزم سیاسی رهبران آمریکا و خودداری از دنبال کردن منافع گروه های فشار جنگ طلب، می توان به چارچوبی برای مدیریت اختلافات رسید. در این چارچوب موضع برابر، احترام متقابل و اصول مسلم شناخته شده بین المللی باید مبنا باشد.البته در این زمینه انتظار ما از واشنگتن شنیدن صدای واحد است.
آقای رئیس، خانم ها و آقایان
در این سالها، یک صدای مسلط پیاپی شنیده شده است که “گزینه جنگ روی میز است” ، اما امروز بگذارید در برابر این سخن ناکارآمد وغیرقانونی بگویم “صلح در دسترس است.” پس به نام جمهوری اسلامی ایران در گام نخست پیشنهاد میکنم طرح “جهان علیه خشونت و افراطیگری” در دستور کار سازمان ملل متحد قرار گیرد و همه دولتها و سازمانهای بین المللی و نهاد مدنی تلاشهای جدیدی را برای سوق دادن جهان به این سو سامان دهند. باید به جای گزینة ناکارآمد “ائتلاف برای جنگ” در مناطق مختلف جهان به “ائتلاف برای صلح پایدار” در سراسر جهان اندیشید. امروز جمهوری اسلامی ایران شما و همه جامعة جهانی را به برداشتن گامی فراپیش میخواند؛ دعوتِ “جهان علیه خشونت و افراطیگری”ما باید بپذیریم وبتوانیم در اینجا افقی را بگشاییم که درآن به جای جنگ صلح،به جای خشونت مدارا، به جای خونریزی پیشرفت،به جای تبعیض عدالت،به جای فقربرخورداری وبه جای استبدادآزادی درسراسرجهان بهتردیده شود.به گفته فردوسی، شاعر بلند آوازه ایران؛
بکوشید نیکی به کارآورید چو دیدید سرما، بهار آورید
علیرغم همه مشکلات، من عمیقاً به آینده امیدوارم. با همبستگی جهانی علیه خشونت و افراط، تردیدی ندارم که آینده روشن است. اعتدال، آینده جهان را درخشان خواهد کرد. امید من، علاوه بر تجارب شخصی و ملی، از این باور مشترک همه ادیان آسمانی نشأت می گیرد که جهان را سرانجامی نیکوست و روشن که : «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون».
آقای رییس متشکرم
*******************************
محور سخنرانی آمريكا در سازمان ملل به ايران اختصاص يافت
لحن متفاوت اوباما درباره ايران
۱۳۹۲/۰۷/۰۳- روزنامه دنیای اقتصاد –
ما به دنبال تغيير نظام ايران نیستیم و به حق مردم ايران براي دستيابي به انرژي صلحآميز هستهاي احترام ميگذاريم. رهبر ايران فتوايي درباره منع استفاده از سلاح هستهاي صادر كرده است و رييسجمهور روحاني اخيرا گفته است كه جمهوري اسلامي به دنبال سلاح هستهاي نيست. اين مواضع ميتواند مبنايي براي يك توافق معنادار باشد
نميتوان بياعتمادي ميان دو طرف را يك شبه زدود؛ چراكه تاريخ طولاني دارد. ولي من بر اين باورم كه اگر بتوان مساله هستهاي ايران را حل كرد، ميتوان گامي بزرگ به سوي ايجاد يك رابطه دو جانبه متفاوت برداشت كه در آن احترام متقابل وجود داشته باشد
سخنراني رییسجمهور آمریکا در سازمان ملل
اوباما: به حق مردم ايران براي دستيابي به انرژي صلحآميز هستهاي احترام ميگذاريم
جان كري را مسوول پيگيري گفتوگو با ايران كردم
دنیای اقتصاد- همانطور که از گمانهزنی رسانهها در طی روزهای اخیر پیشبینی میشد، محور سخنرانی اوباما در سازمان ملل به ایران و روی کار آمدن دولت روحانی اختصاص یافت. باراك اوباما در سخنان خود در حضور سران و مقامهاي كشورهاي جهان، بهطور مفصل درباره رويكرد كشورش به بحران سوريه و وضعيت خاورميانه سخن گفت و به تشريح ديدگاهش درباره دولت جديد ايران و چگونگي دستيابي به توافق با ايران پرداخت.
سخنرانی رییسجمهوری آمریکا پیش از سخنرانی حسن روحانی انجام شد. به گزارش «ايرنا» رييسجمهور آمريكا در سخنراني طولاني خود كه حاكي از اشارات مثبت به ايران از جمله اعتراف دوباره به قرباني بودن ايران در مساله سلاح شيميايي و اشتباهات تاريخي آمريكا درحق ملت ايران اشاره كرد و گفت: در ميان مدت، مساله دستيابي ايران به سلاح هستهاي و صلح اسرائيل و فلسطين، دو اولويت اساسي دولت آمريكا خواهد بود و حل اين مسائل به ثبات بلندمدت جهان كمك خواهد كرد. اوباما به تاريخ بياعتمادي ميان ايران و آمريكا اشاره كرد و گفت: ايران و آمريكا از سال ۱۹۷۹ از زمان انقلاب ايران دچار بدبيني بودهاند. ايرانيها سالهاست كه از دخالتهاي آمريكا در امور داخلي خود و سرنگوني دولت ايران (مصدق) در دوران جنگ سرد شكايت دارند. از طرف ديگر آمريكا از نقش ايران در حمايت از گروههاي مسلح، هدف قرار دادن نظاميان و شهروندان ما و تهديد اسرائيل متحد ما و همچنين گروگانگيري آمريكاييها شكايت داشتهاند. نميتوان بياعتمادي ميان دو طرف را يك شبه زدود؛ چراكه تاريخ طولاني دارد. ولي من بر اين باورم كه اگر بتوان مساله هستهاي ايران را حل كرد، ميتوان گامي بزرگ به سوي ايجاد يك رابطه دو جانبه متفاوت برداشت كه در آن احترام متقابل وجود داشته باشد. اوباما که در هفتههای گذشته در نامهنگاری رسمی با دولت روحانی مسائل پرونده هستهای ایران را مورد تاکید قرار داده و از تعامل بر سر این موضوع سخن به میان آورده در نطق خود گفت: من در نامهاي به رهبر عالي ايران و رييسجمهور روحاني تاكيد كردهام كه ما خواستار حل صلحآميز موضع هستهاي ايران هسيتم؛ هرچند آمريكا مصمم است كه از دستيابي ايران به سلاح هستهاي جلوگيري كند. ما به دنبال تغيير نظام ايران نیستیم و ما به حق مردم ايران براي دستيابي به انرژي صلحآميز هستهاي احترام ميگذاريم.
باراك اوباما خواستار عمل ايران به تعهدات بينالمللي خود شد و گفت: رهبر ايران فتوايي درباره منع استفاده از سلاح هستهاي صادر كرده است و رييسجمهور روحاني اخيرا گفته است كه جمهوري اسلامي به دنبال سلاح هستهاي نيست. اين مواضع ميتواند مبنايي براي يك توافق معنادار باشد. ما ميتوانيم به راه حلي برسيم كه هم حق مردم ايران را به رسميت شناخته و هم نگراني بينالمللی را برطرف كند. براي موفقيت اين روند، ايران بايد جامعه جهاني را درباره برنامه هستهاي خود مطمئن سازد و سخنان مقامهاي ايران بايد با عمل همراه باشد. رييسجمهور آمريكا گفت: من ميخواهم اين را به روشني بگويم كه ما خوشحال شديم رييسجمهور روحاني از سوي مردم ايران مورد اعتماد قرار گرفته است كه راه ميانهروي را طي كند. با توجه به سخنان آقاي روحاني، من جان كري را مسوول پيگيري گفتوگو با ايران كردم و در اين راستا با متحدانمان در اتحاديه اروپا، فرانسه، آلمان، روسيه، انگليس و چين هماهنگي خواهيم كرد.
وي تصريح كرد: من معتقدم كه راه حل ديپلماتيك بايد آزموده شود. اگر ايران راه ديگري را انتخاب كند، به نفع ايران، منطقه و جهان خواهد بود. ما ميخواهيم به مردم ايران كمك كنيم كه در زمينههاي مختلف آموزش، علم، تجارت و فرهنگ شكوفا شوند. اوباما گفت: ما خواستار حل ديگر مسائل خود با ايران نيز هستيم. اوباما به بحرانهاي خاورميانه اشاره كرد و مدعي شد: متحدان اسد از وي حمايت ميكنند و دولت سوريه از سلاح شيميايي استفاده كرد. بحران سوريه تبديل به يك بحران بينالمللي شده است و اكنون اين مساله را بايد جامعه بينالمللي حل و فصل كند. جامعه جهاني بايد براي ممنوعيت سلاحهاي كشتار جمعي و شيميايي تلاش كند. وي گفت: يهوديان در اتاقهاي گاز شيميايي جنگ دوم جهاني كشته شدند. هزاران ايراني در حملات شيميايي از بين رفتند. رييسجمهور آمريكا خواستار صدور قطعنامه شوراي امنيت براي اطمينان از خلع سلاح شيميايي سوريه شد و گفت: سازمان ملل بايد براي جلوگيري از اين مساله فعال شود. وي افزود: زمان آن رسيده است كه ايران و روسيه به حمايت از اسد پايان داده و به پيامدهاي آن آگاهي يابند. اوباما گفت: آمريكا خواستار تداوم صدور انرژي از منطقه خاورميانه به جهان است و آمريكا تلاش ميكند كه وابستگي خود را به نفت منطقه كاهش دهد. رييسجمهور آمريكا همچنين گفت كه دولت آمريكا به امنيت اسرائيل تعهد داشته و بايد روند سازش خاورميانه ميان رژيم صهيونيستي و فلسطينيها فعال شود.
********************************
فرانسوا اولاند در مجمع عمومی سازمان ملل:
اظهارات رئیسجمهور ایران تحولی مثبت است/ سوریه در وضعیت استثنایی بهسر میبرد
خبرگزاری تسنیم: رئیسجمهور فرانسه در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل به موضوعاتی مختلف از جمله بحران سوریه و برنامه هستهای ایران پرداخت.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از شبکه اسکای نیوز، فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه دقایقی پیش در شصت و هشتمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل اعلام کرد که سوریه در وضعیت فوق العاده و استثنایی بهسر میبرد.
وی در ادامه افزود: باید به دولت سوریه برای جلوگیری از جنایتهای بیشتر در سوریه پاسخ داد.
اولاند گفت: جامعه بین المللی فرصتهای زیادی را برای حل بحران سوریه از دست داده است و کنفرانس بین المللی ژنو2 درباره سوریه باید فرصتی برای اتخاذ تصمیمات سازنده باشد.
رئیس جمهور فرانسه در ادامه ضمن استقبال از حل دیپلماتیک بحران سوریه و تشکیل دولت انتقالی تصریح کرد: بحران سوریه باید از راه سیاسی حل شود.
فرانسوا اولاند افزود: پناهندگان سوری 20 درصد از جمعیت لبنان را تشکیل میدهند.
اولاند همچنین درباره ایران و برنامههای هستهای این کشور گفت: اظهارات رئیس جمهور ایران تحولی مثبت است و ما برای حل اختلافات با ایران درباره برنامه هستهای این کشور با تهران گفتوگو میکنیم.
وی با تأکید بر «از ایران انتظار تحرکات عملی درباره برنامه هستهای این کشور را داریم»، گفت: پاریس اقدامات ملموسی را میخواهد که نشان میدهد تهران برنامههای هستهای نظامی خود را متوقف میکند.*******
************************
نخستین دیدار روسای جمهوری ایران و فرانسه بعد از 8سال
اولاند: از گفتوگوی مستقیم با تهران حمایت میکنیم
شرق: روسای جمهور ایران و فرانسه بعد از هشتسال با یکدیگر دیدار کردند؛ البته رییسجمهوری هر دو کشور در این سالها تغییر کردهاند. فرانسوا اولاند و حسن روحانی در حاشیه مجمع عمومی سازمانملل با یکدیگر دیدار کردند. آخرین دیدار روسای جمهوری دو کشور مربوط به سال 1384 است که سیدمحمد خاتمی و ژاکشیراک در پاریس با یکدیگر دیدار کردند.
شب گذشته فرانسوا اولاند، بعد از سخنرانی پرتاکید بر لزوم گفتوگو با تهران، با حسن روحانی، رییسجمهوری ایران دیدار کرد. دیدار این دو رییسجمهور پیش از آغاز مجمع عمومی سازمانملل برنامهریزی شده بود. فرانسه یکی از اعضای گروه مذاکرهکننده 1+5 بر سر برنامه هستهای ایران، است. او روز گذشته در سخنرانیاش در مجمع عمومی سازمانملل از موضوع ایران بهسادگی رد نشد. فرانسوا اولاند، رییسجمهوری فرانسه بر گفتوگو با ایران تاکید کرد. او در نطق خود در مجمع عمومی سازمانملل اضافه کرد: «فرانسه همه حقوق هستهای مسالمتآمیز ایران را به رسمیت میشناسد. ما از گفتوگوهای مستقیم حمایت میکنیم و همچنان موافق گفتوگو هستیم.» فرانسوا اولاند درمورد مسایل خاورمیانه نیز با اشاره به پرونده هستهای ایران گفت: «10 سالی است که گفتوگوها بر سر پرونده هستهای ایران جریان دارد و پیشرفتی نداشته است. در وضعیت خطرناکی هستیم اما اظهارات رییسجمهوری جدید ایران بسیار مورد توجه است.» او اضافه کرد: «فرانسه از ایران انتظار اقدامات عینی و عملی دارد و اینکه ایران نشان دهد که از برنامه اتمی نظامیاش چشمپوشی کند.» اولاند تاکید کرد: «باید دید اظهارات و نیات اعلامشده ایران چقدر کلام و واژه است و چقدر اقدامات عملی و واقعی ایران است.» فرانسه که مصمم است حضور تهران در مذاکرات «ژنو 2» کارساز و الزامی است، در این سخنرانی به موضوع سوریه نیز پرداخت. به گزارش شبکه «اسکای نیوز»، فرانسوا اولاند در سخنرانیاش اعلام کرد که سوریه در وضعیت فوقالعاده و استثنایی بهسر میبرد. وی در ادامه افزود: باید به دولت سوریه برای جلوگیری از جنایتهای بیشتر در سوریه پاسخ داد. اولاند گفت: جامعه بینالمللی فرصتهای زیادی را برای حل بحران سوریه از دست داده است و کنفرانس بینالمللی «ژنو 2» درباره سوریه باید فرصتی برای اتخاذ تصمیمات سازنده باشد. رییسجمهور فرانسه در ادامه ضمن استقبال از حل دیپلماتیک بحران سوریه و تشکیل دولت انتقالی تصریح کرد: بحران سوریه باید از راه سیاسی حل شود. فرانسوا اولاند افزود: پناهندگان سوری 20درصد از جمعیت لبنان را تشکیل میدهند. اولاند همچنین درباره ایران و برنامههای هستهای این کشور گفت: اظهارات رییسجمهور ایران تحولی مثبت است و ما برای حل اختلافات با ایران درباره برنامه هستهای این کشور با تهران گفتوگو میکنیم. وی با تاکید بر این موضوع که «از ایران انتظار تحرکات عملی درباره برنامه هستهای این کشور را داریم»، گفت: پاریس اقدامات ملموسی را میخواهد که نشان میدهد تهران برنامههای هستهای نظامی خود را متوقف میکند.
***********************
دیـدار روسـای جـمهور ایـران و آمـریکا در نیـویورک انجـام نشد
شايد وقتي ديگر
گروه سیاسی،قانون ـ زينب اسماعيلي: گمانهزنيها تا به اينجا، محقق نشد. حسن روحاني در ضيافت ناهار دبيرکل سازمانملل که احتمال ميرفت به مصافحه او و اوباما منجر شود، حضور پيدا نکرد.اوباما هم هنگام سخنرانی روحانی غایب بود اما «شايد وقتي ديگر» اين ديدار انجام شود. حسن روحاني در ساعات اوليه افتتاحيه مجمع عمومي سازمانملل حضور نيافت. سخنران ابتدايي اين مراسم، دبيرکل سازمانملل بود که به نوعي ميزبان اين مراسم به شمار ميآيد، پس از آن رييسجمهوري آمريکا سخنراني کرد. در زمان سخنراني او از هیات ايرانی، وزير خارجه و معاون بين الملل ظریف حضور داشت. اما روحاني در زمان نطق اوباما پاي سخنرانياش ننشست. حسن روحاني که برخي معتقد بودند در اين سفر، قفل سي وچهار ساله رابطه تهران – واشنگتن را باز ميکند، در ميهماني ناهار سازمانملل هم حضور نيافت. دیدار دو رییسجمهور در اين ميهماني، انتظار برخي ناظران داخلي و خارجي براي شروع رابطه ايران و آمريکا بود. اگر چه ديدار اوباما و روحاني هنوز صورت نگرفته اما به نظر ميرسد مذاکرات ايران و آمريکا در سطح وزراي خارجه دو کشور يعني
جان کري و محمدجواد ظريف انجام گيرد. به گزارش رویترز یک مقام ارشد آمریکایی گفته است: «دیداری میان اوباما و روحانی صورت نخواهد گرفت… ما بهطور ضمنی گفتیم در صورتی که امکانش پیش بیاید، دو طرف میتوانند در حاشیه نشست با یکدیگر گفتوگو کنند.
این مقام آمریکایی افزود: «طرف ایرانی پاسخ داد و مشخص شد که در حال حاضر، با در نظر گرفتن شرایط سیاسی در ایران، این دیدار برایشان بسیار پیچیده است.» به گزارش خبرگزاری فرانسه، آمریکا به ایران پیشنهاد «مواجهه» با اوباما را داده است، اما این امر «بسیار پیچیده» بود. از سوی دیگر خبرگزاري رسمي جمهوري اسلامي «ايرنا» ساعات پاياني شب گذشته، به نقل از يک مقام ايراني در مورد ملاقات روساي جمهور ايران و آمريکا نوشت: دو طرف از اصل گفتوگو استقبال کردهاند. او، با اشاره به اينکه محتوا و ثمربخشبودن نتايج اين ديدار مورد توجه طرفين قرار دارد، گفت: دو طرف تصميم گرفتند در يک دوره زماني مناسب و در سطوح مختلف زمينههاي لازم را براي مذاکرات سازنده در موضوع هستهاي فراهم آورند. فردا طبق رسم معمول سازمان ملل، روسای شرکت کننده در مجمع عمومی کنار یکدیگر عکس یادگاری میگیرندبرخی از ناظران در انتظار رخدادهای احتمالی قاب عکس فردا هستند.
**************************
دیداری که «شتابزا» نشد
داوود محمدی . سردبیر ـ شرق
مناسبات ایران و آمریکا طی ماههای اخیر و بهویژه در هفته گذشته در مسیری قرار گرفته که حتی دیرباورترین ناظران را متقاعد کرده، زمان «تغییر» فرا رسیده است. سوای متغیر «تغییر لحن» و «سرعت» غافلگیرکننده طرفین، نکته بارز تحولات جاری، تعمد واشنگتن- تهران در «اعلان عمومی» مواضع خویش است. بر این اساس، موضعگیریهای رسمی پرشماری از سوی مقامات مسوول دو طرف اعلام شده که بازتاب گستردهای در رسانههای جهان داشته است. گزینش این رویه در حالی است که طی 34سال قطع رسمی روابط دو کشور، شایعات زیادی در رسانههای غربی منتشر شده که حاکی از مذاکره مستقیم «پنهان» یا رایزنی غیرمستقیم و «با واسطه» دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی بوده است. رخدادهایی همانند سفر هیات آمریکایی به تهران در خرداد 1365 که با وجود ارایه روایتهای متفاوت از حواشی آن، نهایتا، اصل خبر انجام سفر، در پایتختهای هر دو کشور به تایید رسمی رسید یا همراهی ایران با آمریکا در جریان حمله به افغانستان و عراق، یا اندکی بعدتر مذاکره «کراکر» و «کاظمیقمی» درباره بحران عراق پس از صدام، موجب شدند…
تا علاوه بر باور مذاکرات مستقیم، شایبه دیپلماسی «پشت پرده» ایران و آمریکا بهشدت تقویت شود، تا حدی که گاه به اغراق آمیخته و کوچکترین نشان مستند و حتی نامستندی، گواهی بر دیدار دیپلماتهای طرفین معرفی و حتی ورود برخی مقامات بلندپایه کشورهای ثالث به تهران نیز به روا یا ناروا، صرفا، از دریچه مبادله پیام میان تهران – واشنگتن از کانال «میانجی» تحلیل میشد. میانجیهایی که برخی «حسننیت» داشتند و بعضی دیگر «نگاه کاسبکارانه» و اولویتشان تامین منافع خود و نه، رفع کدورت واشنگتن – تهران.هر چند، جایگاه جهانی آمریکا و قدرت منطقهای ایران، پذیرش وجود سطحی از دیپلماسی «پنهان» را گریزناپذیر میکند اما در مقام مقایسه باید پذیرفت دیپلماسی «علنی» چند هفته اخیر دو کشور، انطباق بیشتری با منافع ملی دارد که اهم دلایل آن عبارتند از: 1- دیپلماسی «پنهان» گذشته در خدمت حل پارهای از چالشهای «خرد» و «موردی» بوده، اما روند کنونی دیپلماسی واشنگتن – تهران، بازنگری و تغییر در مسایل «کلان» و «موانع اصلی» قهر دیپلماتیک 34ساله طرفین را نشانه گرفته است. 2- ریسک دیپلماسی «پنهان» موجب شده بود تا رتبه مقامات و دیپلماتهای درگیر دیپلماسی «پنهان»، نه چندان بلند پایه باشد که این امر، دستیابی به توافق و ضمانت اجرای آن را با تردیدهای جدی مواجه میساخت اما در حال حاضر، عالیترین مقامات دیپلماتیک دو کشور، سکاندار تنشزدایی شدهاند و این رخداد، بسترساز سهولت پیشبرد مذاکره و افزایش اطمینان به اجرای توافقها شده است. 3- در جریان سفر هیات آمریکایی به تهران در سال1365، نبود اطلاعرسانی در مرحله پیش از افشای سفر، فرصت طلایی را به تندروهای آمریکایی و ایرانی داد تا با قوت وارد عمل شوند و با بسیج افکار عمومی جوامع خود، این فرصت بهبود روابط را به تهدیدی برای ادامه مذاکره تبدیل کنند. اکنون؛ گویی، با تجربهآموزی از پیامدهای این ماجرا، هر دو کشور، دیپلماسی «علنی» را برای تنشزدایی برگزیدهاند تا هم حمایت افکار عمومی داخلی و جهانی برانگیخته شود و هم با ندادن بهانه به تندروهای داخلیشان، میدان مانور مخالفان آشتی دیپلماتیک را محدود سازند. 4- دیپلماسی «پنهان» همواره در معرض آسیبپذیری از ناحیه رقابتهای جناحی دو کشور قرار دارد زیرا برخی فعالان سیاسی در ایران و آمریکا، موضوع چالش دیرپای واشنگتن- تهران را به چشم حربهای برای حذف رقیب داخلی و ابزاری برای کسب پیروزی سیاسی انتخاباتی نگریستهاند و دیپلماسی «پنهان» نیز از تلاطم این نگرش مصون نبوده است. اما در وضعیت حاضر، حضور مقامات بلندپایه در راس هیاتهای دیپلماتیک و تبدیل موضوع ذوب کردن یخ روابط به موضوعی «ملی»، مذاکرات را از گزند سوءاستفاده جناحی احتمالی، دور نگه میدارد. 5- دیپلماسی «علنی»، نگرانی افکار عمومی را از بده و بستانهای مغایر منافع ملی طرفین کاهش میدهد و سکانداران مذاکره هم با احساس رصدشدن توسط افکارعمومی داخلیشان، نهایت اهتمام خود برای صیانت از مصالح ملتشان را به خرج میدهند. خروجی این نکته، افزایش افکار عمومی از روند و نتایج مذاکرات است. نکته شایان توجه آنکه انجام نشدن دیدار «اوباما» با «روحانی» در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل- که بسیاری از کارشناسان و جهانیان وقوع آن را محتمل میدانستند – نشان داد با وجود گامهای سریع و مثبت اخیر واشنگتن – تهران، هنوز، مصلحتسنجیها و دوراندیشیهای رایج دیپلماتیک در حدی است که سرعتگیری فزونتر روند عادیسازی مناسبات را دشوار جلوهگر میکند. این احتیاط، منطبق با طبیعت دیپلماسی است اما سرعت شگفتانگیز ارسال پالسهای مثبت طرفین، توقع شکستن طلسم 34ساله در زمانی اندک را دامن زده بود. اینک، دیداری تاریخی که میتوانست نقش عاملی «شتابزا» در پیشبرد مذاکرات را ایفا کند، به وقوع نپیوست ولی فضای مثبت حاکم بر روند آشتی دیپلماتیک همچنان پابرجاست و دیدار نکردن روسای جمهور دو کشور، اگر تا پایان سفر روحانی هم پابرجا بماند نه به معنای کاهش عزم آنان یا بازگشتن طرفین به «مدار صفر درجه»، بلکه موید پایبندی روحانی و اوباما به اقتضای دیپلماسی پلکانی و غیراحساسی است که در ذات خود، با سرعتهای نامعقول، سرسازگاری ندارد.
لینک خبر : http://sharghdaily.ir/?News_Id=21235
**************************
برنده این صحنه کیست ؟ (یادداشت روز)
حسامالدین برومند
کیهان ـ سوم مهرماه 92
این روزها محور اخبار و گزارشهای رسانههای دنیا روی شصت و هشتمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متمرکز شده است.
اما آنچه که جای تامل دارد و حاوی نکات درخور توجهی است تلاش و تکاپوی رسانههای غربی است که میکوشند به بهانه سفر هیئت ایرانی به نیویورک بحث مواجهه ایران و آمریکا را با رنگ و لعاب خاصی پوشش و بازتاب دهند.
از همین روی؛ خط خبری- تحلیلی تمام رسانههای مشهور غربی طی روزهای اخیر پیگیری موضوع ایران و چگونگی تعامل هیئت ایرانی با مقامات آمریکایی و غربی بوده است.
اینکه از چند روز مانده به سفر دکتر روحانی و هیئت همراه به نیویورک رسانهها و برخی از مقامات غربی این خبر را پمپاژ کردند که روحانی و اوباما احتمالاً در نیویورک با هم دیدار میکنند در راستای همان تحرکاتی است که بسترسازی مذاکره و تعامل جهتدار تهران- واشنگتن را نشانه رفته است.
آنالیز و رفتارشناسی مقامات آمریکایی نیز در این میان قابل تامل است که چندین بار سخنگوی کاخ سفید و وزارت خارجه این کشور بر اعلام آمادگی واشنگتن برای مذاکره با تهران اصرار کردند.
ارتش رسانهای غرب هم از رویترز و گاردین و بیبیسی تا واشنگتن پست، نیویورک تایمز و سیانان و… همگی خطی را دنبال کردند که قرار است اتفاقی در نیویورک بیفتد و گویا ایران از سر ناچاری و انفعال باید به این فضا و شرایط ایجاد شده تن بدهد.
این در حالی است که شواهد و قرائن غیرقابل خدشه به وضوح نشان میدهد ایران در این عرصه با اقتدار ورود کرده است و عبارت حکیمانه رهبر بصیر انقلاب مبنی بر «نرمش قهرمانانه» نیز دلالت بر آن دارد که ایران میتواند و این قابلیت را دارد که با حرکتی تاکتیکی و هوشمندانه موقعیت مناسبتری برای خود خلق کند و به عبارت روشنتر بنا بر اقتضائات، نبض بازی دیپلماسی را به دست بگیرد.
تلاش رسانه های بیگانه این است که القاء نمایند اگر ایران وارد یک بازی دیپلماسی نفسگیر شده به خاطر آن است که راه دیگری نداشته است و در همین جا چند ادعا را مطرح میکنند؛
1- رویکرد ایران در مواجهه با غرب تغییر کرده است.
2- «نرمش قهرمانانه» نوعی عقبنشینی در برابر تحریمهای ضد ایرانی است.
3- ایران مجبور شده در حوزههای حقوقبشری و حقوق شهروندی مطابق استانداردهای غربی عمل کند.
4- ایران نیازمند مذاکره با آمریکاست.
گفتنی است؛ این رسانهها طی روزهای اخیر با شانتاژ و دروغ و جنجال سازیهای متعدد، سناریوهای مختلفی علیه ایران به صحنه آوردند تا ادعاهای یاد شده را واقعی جلوه دهند.
به عنوان نمونه اشپیگل خبری را به دروغ منتشر ساخت که «ایران آماده است سایت فردو را تعطیل نماید» و بلافاصله رسانههای غربی در سطحی گسترده این خبر را باز نشر و پمپاژ کردند. حال آنکه مقامات وزارت خارجه کشورمان این خبر را تکذیب کرده و دروغ این نشریه آلمانی برملا شد.
درباره فضاسازیهای جبهه معارضان ملت ایران و ذوقزدگی جماعتی که معمولاً با ساز دشمن کوک میشوند چند نکته قابل اعتناست؛
یکم- ادعاهایی که درباره تغییر رفتار ایران یا عقبنشینی در برابر تحریمها و امثال آن از سوی تحلیلگران بیبیسی، صدای آمریکا، رویترز، گاردین و… مطرح میشود دچار یک تناقض استراتژيک است. برای اینکه این تناقض و ادعای واهی آنها علیه ایران آشکار شود شاخصی به نام مسئله سوریه وجود دارد. مسئلهای که مربوط به گذشته نیست و چند هفته قبل خبر اول دنیا بود.
آمریکاییها آرایش جنگی گرفتند و بر طبل جنگ کوفتند و وعده دادند زمان حمله به سوریه نزدیک است و عنقریب کار دولت بشار اسد را به اصطلاح یکسره مینمایند.
اما پس از چند روز، ابتدا دریافت مجوز جنگ از کنگره بهانه شد و بالاخره اوباما بهانه دیگری دست و پا کرد و طرح روسیه مبنی بر حل بحران سوریه عاملی شد تا واشنگتن به اصطلاح آبرومندانه از صحنه جنگ سوریه بگریزد.
خب، اگر رفتار ایران تغییر کرده و بخاطر مثلاً تحریمها در موضع انفعال است سؤالی که به میان میآید این است که نگرانی فزاینده آمریکاییها از پیامدهای حمله به سوریه به چه علت بود؟ چرا رسانههای جبهه عبری- غربی صریحاً اذعان میکردند که نمیتوانند واکنش ایران به موضوع حمله به سوریه را نادیده بگیرند.
اذعان نیویورک تایمز خواندنی است که مینویسد؛ «سادهلوحانه است که فکر کنیم دراز کردن دست تعامل به سوی ایران در این بحران فوری (سوریه) قدمی در مسیر نزدیکی و آشتی با ایران است اما به هر حال این اقدام دست کم یک قدم برای دور شدن از لبه پرتگاه رویارویی است.»
به عبارت دیگر؛ مسئله سوریه و ناکامی بزرگ آمریکا به وضوح نشان داد واشنگتن در میدانی به نام سوریه درباره ایران دچار خطاهای استراتژیک شده است تا جایی که حتی فایننشال تایمز بحث «درس عبرت سوریه برای اوباما درباره ایران» را پیش کشید و نوشت، اوباما باید درس عبرت گرفته باشد که با ایران به جای تهدید، تنها از مذاکره استفاده کند و بداند ایران در موضوع هستهای از حق مسلم خودش عقب نخواهد نشست.
با این واقعیتهای غیرقابل انکار چطور است که ظرف چند روز رسانههای غربی در چرخشی عجیب و غریب تلاش میکنند ایران را منفعل جلوه دهند؟
دوم – واقعیت آن است که به اذعان دشمنان ایران، امروز در تحولات منطقه، جمهوری اسلامی نقش کلیدی و بیبدیل دارد. قدرتهای غربی اعتراف میکنند که نشست ژنو 2 بدون حضور ایران شکست خواهد خورد. نشریه نیویورکر در تحلیلی فرمانده سپاه قدس ایران را قدرتمندترین مرد خاورمیانه میداند. و برای همه روشن شده که نقش ایران باعث شده تا دولت اسد سقوط نکند ولو اینکه آمریکا یا بزرگتر از آمریکا اراده کرده باشد که سوریه به عنوان بخشی از پازل مقاومت فرو بپاشد.
آن سوی ماجرا نیز دیدنی است که هژمونی آمریکا در خاورمیانه از بین رفته است.
اندیشکده آمریکایی «رند» اخیراً در گزارشی راهبردی دلایل متعدد کاهش نفوذ و سیطره آمریکا در خاورمیانه را برمیشمارد و در پایان نتیجه میگیرد؛ «واضح است که آمریکا باید بپذیرد که در منطقه به حاشیه رانده شده و باید عواقب کارهای خود که مطلوبش نیست را هم ببیند.»
سوم- و بالاخره باید گفت حریف در پروژه فشارها، تهدیدها و تحریمها علیه ایران شکست بزرگی را تجربه کرده است و میخواهد با فضاسازیها و سناریوهای رسانهای و روانی صحنه را معکوس کند و این در حالی است که ایران با تاکتیک «نرمش قهرمانانه» دست برتر را در کارزار تحولات و تصمیمگیریهای راهبردی دارد.
نقطه نگرانی نظام سلطه نیز همین قابلیتهای پیشبینی نشده ایران اسلامی است که میتواند در هر عرصهای، آرایش مناسب بگیرد و حریف را آچمز کند.
«نرمش قهرمانانه» مواجهه هوشمندانهای است که قدرت دیپلماتیک ایران را در صحنه بینالمللی و افکار عمومی دنیا به رخ میکشاند.
رصد آشکار بازتابها و تفسیرهای حریف از کلید واژه مدبرانه رهبر انقلاب مبنی بر «نرمش قهرمانانه» نشان میدهد که آنها دچار یک استیصال و سردرگمی شدهاند و حتی دیگر قادر به طراحی عملیاتهای رسانهای و روانی نیستند و هر بهانهای از آنها گرفته شده است.
سخنان دیروز اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل که بر حق هستهای ایران اذعان کرده و مزورانه میگوید به دنبال تغییر حکومت در ایران نیستیم و یا مصاحبه جک استراو وزیر خارجه سابق انگلیس که به صراحت میگوید؛ «محور شرارت خواندن ایران هم احمقانه و هم اشتباه بود» ناشی از اقتدار ایران است وگرنه دشمن مأموریت و رسالتی جز دشمنی ندارد اینطور نیست؟ پاسخ مثبت است و اگر در این صحنه روشن و بدون ابهام، جماعتی ذوقزده شدهاند و منفعلانه با تیترها و نوشتههای خاص! برای حریف سوت و کف میزنند حسابشان از مسئولان و مردم جداست و طرفه آنکه حریف هم این را فهمیده است.
حسامالدین برومند
***************************************
یادداشت اختصاصی تسنیم/ مهدی محمدی
تهدیدهای پیشِروی ظریف و روحانی در نیویورک
خبرگزاری تسنیم: پالسهای رد و بدل شده در این دو هفته، در حال تغییر برخی معادلات راهبردی و تاکتیکی در داخل و بیرون از ایران است که باید بهطور جدی نسبت به آنها حساس بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مهدی محمدی در یادداشت اختصاصی تسنیم با عنوان «تهدیدهای پیشِروی ظریف و روحانی در نیویورک» نوشت:
آقای دکتر روحانی فردا در نیویورک خواهد بود و محمدجواد ظریف وزیر خارجه او کسی است که اجازه پیدا کرده پنجشنبه، نخستین بار پس از انقلاب، با همتای آمریکایی خود یک تماس مستقیم داشته باشد.
این، خروجی بیش از یک هفته گمانهزنی بسیار پرحجم درباره آینده روابط ایران و غرب، تعامل ایران و آمریکا و مذاکرات آتی هستهای است.
در گام اول دو طرف یک سلسله پیغامهای لفظی رد و بدل کردند. ایران در بالاترین سطح از کد نرمش قهرمانانه استفاده کرد که نشان میداد ایجاد برخی رویههای جدید در مناسبات با غرب و از جمله آمریکا غیرممکن نیست، رییس جمهور از اراده خود برای بهبود روابط با غرب خبر داد، گفت که در برنامه هستهای شفافیت ایجاد خواهد کرد و قصد دارد در زمان کوتاهی آن را حل و فصل کند، در واشنگتن پست مقاله نوشت و وعده داد که میان بشار اسد و مخالفانش میانجیگری خواهد کرد؛ وزیر خارجهاش هم سال نو یهودی را تبریک گفت و پس از آنکه پرونده هستهای را تحویل گرفت اعلام کرد که بهدنبال یک معامله است که در آن هم ایران برنده باشد و هم آمریکا.
گام بعدی در حوزه اقدامات بود. دولت آقای روحانی در همان روزهای نخست راهاندازی راکتور اراک را که یکی از مهمترین نگرانیهای غرب بود به تعویق انداخت، نامهنگاریهایی با شخص اوباما انجام شد، بیش از 4 واسطه جدی برای انتقال پیام میان ایران و آمریکا به تهران آمدند، دولت بهعلامت نشان دادن حسننیت دولت در آزادی جمعی از زندانیان ایفای نقش کرد و نهایتاً هم وزیر خارجه دولت پذیرفته است که برای نخستین بار پس از انقلاب با وزیر خارجه آمریکا رودررو گفتوگو کند.
از جانب آمریکا اما نه در حوزه اظهار و نه در حوزه اقدام هنوز گام مثبت مهمی برداشته نشده؛ سهل است برخی نشانههای بسیار منفی هم دیده میشود. مهمترین حرفی که آمریکاییها تاکنون زدهاند این است که اظهارات مقامهای ایرانی را مثبت ارزیابی میکنند ولی آنچه برایشان اهمیت دارد رفتار و عمل ایران ــ امتیازهای عملی که حاضر است واگذار کند ــ است نه حرفهای آن.
عملاً هم جز اینکه جان کری پذیرفته است با ظریف پشت یک میز بنشیند، بقیه علامتها همه منفی بوده است: نخست آمریکاییها اعلام کردند که همچنان عقیده دارند همانند مورد سوریه باید درباره ایران هم از استراتژی ایجاد تهدید نظامی معتبر بهعنوان پشتوانه دیپلماسی استفاده کرد، علامت دوم این بود که مجلس سنا اعلام کرد این ماه قانون به صفر رساندن صادرات نفت ایران را که تیر ماه در مجلس نمایندگان تصویب شده بود به رأی خواهد گذاشت و پس از آن هم آمریکاییها مستقیم به اسراییل رفتند تا به نتانیاهو اطمینان بدهند که کاهش اساسی در تحریمهای ایران رخ نخواهد داد.
بهعبارت دیگر، با وجود انبوه پالسهای مثبتی که از سوی ایران ارسال شده عملاً آمریکاییها کاری غیر از اندکی تغییر لحن انجام ندادهاند و بلکه بهعکس تهدیدهای بسیار مهمی را روی میز گذاشتهاند که هیچ مناسبتی با داشتن اراده سیاسی برای حل و فصل مسائل در یک فضای مثبت ندارد.
سرجمع، به نظر میرسد فضای کاذبی در حوزه روابط ایران و آمریکا و حل مسائل میان آنها در حال شکلگیری است که باید درباره عواقب آن بسیار محتاط بود. تا امروز آنچه اتفاق افتاده فقط ژست گرفتن بوده است، هنوز نوبت عمل نرسیده است. همانطور که آمریکا میگوید قصد دارد ایران را بیازماید، ایران هم باید مهمترین هدف خود را ایجاد یک فرصت دیپلماتیک برای آزمودن آمریکا قرار بدهد.
توقعی بیش از این در شرایط فعلی غیرمنطقی است و نباید توقع داشت که بیاعتمادی عمیق و خصومت متقابل میان ایران و آمریکا که در اصل محصول توطئههای بیرحمانه، سیستماتیک و بسیار طولانیمدت آمریکا علیه انقلاب ایران بوده، با یکی دو هفته خوشاخلاقی متقابل از بین برود و یا حتی اندکی کاهش پیدا کند.
بااینحال، پالسهای رد و بدل شده در این دو هفته، در حال تغییر برخی معادلات راهبردی و تاکتیکی در داخل و بیرون از ایران است که باید بهطور جدی نسبت به آنها حساس بود.
1 – نخست اینکه مجدداً افکار عمومی و بازار در حال رفتار شرطی است و نه بر مبنای محاسبات واقعی اقتصادی بلکه بر اساس نوعی آیندهبینی کور عمل میکند. از جانب دولت هم هیچ ارادهای برای دادن آدرسهای منطقی به مردم در این حوزه مشاهده نمیشود.
القای این موضوع به جامعه که دولت قصد دارد ظرف مدت زمان کوتاهی مسئله هستهای را حل کند، علاوه بر نادیده گرفتن پیچیدگیهای بسیار حاد مسئله، این خطر جدی را هم دارد که جامعه را ــ درصورت عدم تحقق این وعده ــ در معرض یک رفتار هیجانی بسیار بزرگ و خطرناک قرار بدهد. آقای ظریف ظاهراً تازه به این نکته پی برده و برای همین است که امروز صبح در صفحه فیسبوکش نوشته است که انتظار حل زودهنگام مسئله منطقی نیست.
2 – ارسال پالس مثبت برای آمریکا بهمعنای راهرفتن بر لبه تیز شمشیر ایدئولوژیک نظام و انقلاب اسلامی است. این حوزهای نیست که در آن کسانی بتوانند گشادهدستانه هرکار میخواهند بکنند و تصور کنند که جامعه و نظام آن را پذیرفته و با آن کنار آمده است.
صرفاً بهعنوان یک عملیات تاکتیکی برای مؤثر کردن دیپلماسی، آزمودن آمریکا اول مسئله است که مجوزی برای تعامل صادر شده است. تبدیل تاکتیک به استراتژی میتواند بهسرعت سر از عواقبی فاجعهبار در بیاورد. مبارزه با آمریکا بهعنوان سردمدار استکبار جهانی شعار غیرقابل تجدید نظر انقلاب اسلامی است و مسلّماً نه دولت و نه هیچکس دیگر مجوزی برای کمرنگ کردن این گزاره پایه ندارد. دولت باید بداند که مجوزی بسیار گرانقیمت در جیب دارد که هزینهکرد نامناسب آن با مؤاخذهای بسیار جدی از جانب مردم و نظام روبهرو خواهد شد.
3 – افراط در ارسال پالسهای مثبت همچنین دارای این خطر است که سطح توقعات، انتظارات و درخواستهای طرف مقابل را بهشدت بالا ببرد. همین حالا که هنوز در عمل هیچ اتفاقی نیفتاده غربیها درخواست کاهش آمادگی فردو را به تعطیلی ارتقا داده و مسئله راکتور اراک را هم که تابهحال روی میز نبوده به درخواستهای قبلی خود اضافه کردهاند. علاوه بر این، بحث درباره کنترل ذخیره مواد 20 و 5 درصد و محدود سازی روند نصب ماشینها در فردو و نطنز هم بهدرخواست تعلیق غنیسازی 20 درصد اضافه شده است.
بهلحاظ مذاکراتی این به آن معناست که آمریکا بر اثر مشاهده پالسهای مثبت ایران ــ که بخش عمده آن را ناشی از فشار تحریمها تحلیل کرده ــ در حال وسیعتر کردن درخواستهای خود و نزدیک شدن به سر رادیکال طیف یعنی اسرائیل در این حوزه است. تیم مذاکرهکننده هستهای باید این نکته را در نظر بگیرد که درخواستهای غرب از ایران بهطور تصاعدی در حال رشد است و هیچ ضمانی وجود ندارد که در این فرآیند آمریکاییها علاقهای به احترام به آنچه ایران خطوط قرمز خود میداند داشته باشند.
4 – نکته چهارم این است که این احتمال بسار جدی است که حتی اگر دولت آمریکا نخواهد، لابی اسرائیل ــ سعودی با نفوذ عمیقی که در کنگره آمریکا دارد، تحت تأثیر این ارزیابی که ایران بر اثر فشارها تن به سازش داده، دور جدیدی از تشدید فشار بر ایران را آغاز خواهد کرد. موضوع از این حیث بهگونهای است که ممکن است حتی دولت آمریکا هم ــ با فرض اینکه مایل به این کار نباشد که در آن تردید هست ــ نتواند اقدام مؤثری برای جلوگیری از آن انجام بدهد. مسالمتجویی محض، علاوه بر اینکه این خطر را دارد که درخواستها را افزایش بدهد میتواند به تشدید افراطی فشارها هم بینجامد. دولت آقای روحانی نباید بهجای محاسبات راهبردی آمریکا، لحن و اظهارات آن را هدف بگیرد. رفتار امریکا ــ مانند رفتار ایران ــ تابعی از محاسبات آن است و ایجاد فضای مثبت رسانهای در این حوزه گاه میتواند بهنحو ناامیدکنندهای بیتأثیر باشد.
5 – مسئله آخر هم این است که دولت باید در طراحی مذاکراتی خود میان دو پروژه توافق بزرگ استراتژیک که واقعاً شاید بهسادگی امکانپذیر نباشد و توافق کوچک تاکتیکی که برای هر دو طرف زمان میخرد و مجال تأمل ببیشتر فراهم میکند تفکیک کند. با یک سرمایه گذاری استراتژیک، برد تاکتیکی در واقع ضرر کردن است ضمن اینکه همین برد تاکتیکی هم تضمینشده نیست. ظاهراً آنچه اکنون منطقیتر است تمرکز روی تفاهم تاکتیکی است که به دو طرف مجال و زمان بدهد تا درباره مسائل اساسیتر فکر کنند. حرکت بهسمت یک معامله بزرگ بهمعنای مواجه شدن یکباره با کوهی از درخواستهای غیرقابل پذیرش است که قطعاً به فرجام نمیرسد و ممکن است امکان معاملههای تاکتیکی را هم با خود از بین ببرد.
***************************
– 1392/07/03 -مردم سالاری
نبض اوباما در دست تهران
نويسنده : علي ودايع
نبض ديپلماسي جهان اين روزها در دست تهران است. ديپلماسي اعتدال شصت و هشتمين مجمع عمومي سازمان ملل متحد را تحت تاثير قرار داده است. ايران اسلامي به عنوان تاثيرگذارترين کشور خاورميانه، در طول تاريخ و براي قرنهاي متمادي، همواره معادلات حاکم بر استراتژيکترين نقطه جهان را تحتالشعاع خود قرار داده است. همين مساله در طول تاريخ باعث رويکرد استعماري خشن ابر قدرتهاي جهان به سرزمين پارس شده است. پس از قرون وسطي و انقلاب صنعتي تا جنگ جهاني دوم روسيه تزاري و بريتانيا بر سر کسب منافع بيشتر با يکديگر در ايران رقابت داشتند. شمال ايران سهم روسها بود و جنوب از آن کت قرمزها. روسها پس از انقلاب مشروطه به طور مستقيم در امور داخلي ايران دخالت کردند و مردم رشت و انزلي را سرکوب کرده و در تبريز دست به قتل عام مردم زدند. ماجراي به توپ بستن بهارستان توسط ژنرال لياخوف روس موضوعي است که هرگز از ذهن ايرانيان پاک نخواهد شد. سربازان ملکه ويکتوريا نيز در جنوب ايران هر عملي را براي خود حق ميدانستند. اين روال اگر چه با روي کار آمدن ديکتاتوري رضاخان اندکي تغيير کرد ولي چارچوب خود را به نوعي حفظ کردند تا جنگ جهاني دوم که پاي آمريکا نيز رسما به ايران باز شد.کنفرانس تهران در 19 آذر 1322 ايران را ميان روز ولت، چرچيل واستالين تقسيم کرد. پس از اين واقعه شوم نهضت ملي شدن نفت تنها حرکتي بود که در جهت اعاده حق مردم به نتيجه رسيد که البته در نهايت با کودتاي آمريکايي موسوم به 28 مرداد تحت نظارت بريتانيا وحتي شوروي، دکتر مصدق ساقط شد. اگرچه بعد از اين رخداد شوم حرکتهايي انجام گرفت ولي همه آنها به شديدترين شکل سرکوب شدند تا انقلاب سال 1357 به رهبري امام خميني(ره) و حضور طيفهاي مختلف مردم که معادله نظم خاورميانه را بر هم زد و محمدرضا پهلوي ساقط شد.
پيش از قطع روابط ايران با آمريکا شهيد بهشتي که نايب رئيس مجلس خبرگان رهبري و دبير کل حزب جمهوري اسلامي بود با روحيهاي انقلابي و البته ديپلماتيک در مقابل مقامات ارشد وزارت خارجه ايالات متحده ظاهر شد و مواضع جمهوري اسلامي را به آنها منتقل کرد. موضوعي که متاسفانه از سوي کاخ سفيد رعايت نشد تا در نهايت ماجراي موسوم به تسخير لانه جاسوسي در تهران حادث شد و حمله نظامي آمريکا در طبس شکست خورد.
انقلاب ايران يک قرباني بزرگ در کاخ سفيد به نام جيميکارتر که رئيسجمهور وقت آمريکا بود، داشت و دموکراتها و رئيسجمهور يک دورهاي قدرت را به جمهوري خواهان واگذار کرد.بعد از تهاجم ديکتاتوري صدام حسين در آخرين روز شهريور سال 1359 به ايران، ايالات متحده، غرب و حتي اتحاديه جماهير شوروي هم قسم شدند تا جمهوري اسلامي را تارومار کنند ولي 8 سال مقاومت ايران معادله آنها را بر هم زد.پس از پايان جنگ و پذيرش قطعنامه فاز ديگري از نبرد غرب با جمهوري اسلامي آغاز شد. دولت سيد محمد خاتمي در مجمع عمومي سازمان ملل متحد با طرح گفتوگوي تمدنها اگرچه سعي کرد روابط غرب با ايران را بهبود بخشد ولي به دليل حکمراني نومحافظه کاران حامي ارزشهاي جنگطلبانه آمريکايي، موضوع شکست خورد ولي در جبهه غرب يک شکاف ايجاد شد. قاره سبز بدون در نظر گرفتن نظر کاخ سفيد و مقامات تلآويو رابطه خود را با تهران گسترش داد تا آن که محمود احمدينژاد در سال 1384 به رياست جمهوري رسيد. نهمين رئيسجمهور ايران با ادبيات پوپوليستي و بيان مواضع به حق جمهوري اسلامي با لحن غير ديپلماتيک باعث منسجم شدن صف تحريم کنندگان ايران اسلامي و انزواي ديپلماتيک تهران شد. احمدينژاد با 8 بار حضور در مجمع عمومي سازمان ملل متحديک رکورددار منحصر به فرد تلقي ميشود وي اگرچه در ابتدا با نام دفاع از جمهورياسلامي با ذکر دعاي فرج راهي نيويورک ميشد ولي با رونمايي از افراد موسوم به جريان انحرافي مسير گفتمان وي تغيير کرد.
احمدينژاد اگر چه در ظاهر به غرب ميتاخت ولي از درون پاستور صداهايي شنيده ميشد مبني بر گسترش روابط با آمريکا و باب گفتوگو با افرادي نزديک به کاخ سفيد گشوده شد. او براي رئيسجمهوري آمريکا دو نامه نوشت که بيپاسخ ماند تا آن که مقام معظمرهبري از «دست چدني با روکش مخملين» سخن گفتند. آخرين سفر مستاجران سابق پاستور به نيويورک که گويي به تور گردشگري در آمريکا شباهت داشت با 120 همراه و هزينه يک ميليارد و 250 ميليون توماني تنها چند عکس يادگاري با تمثالهاي آمريکايي و فرياد شعار انتخاباتي جريان انحرافي در مجمع عمومي سازمان ملل متحد داشت. صحبتهاي بامداد امروز رئيسجمهوري ايران با گفتمان اعتدال به سوژه داغ رسانههاي جهان و مردم تبديل ميشود. ديدار احتمالي حسن روحاني و باراک اوباما تبعات جالبي در پي دارد. ديروز گويي معجزهاي در نيويورک رخ داده بود. فارغ از هرگونه افراط و تفريط در مورد موضعگيريهاي اخير کاخ سفيد، اوباما ديروز حقانيت ملت ايران را پذيرفت و اين يعني يک گام به پيش. شخصيت و جايگاه رفيع شهيد مظلوم بهشتي منحصر به فرد و تکرار نشدني است؛ ولي از لحاظ ديپلماسي حسنروحاني همانند وي در مقابل غرب قرار گرفته است. عملکرد دو ماه گذشته کاخ سفيد اگر چه نشان ميدهد آنها تمايل به تعامل و تسامح با تهران دارند ولي هرگونه عقبنشيني اوباما مقابل سناتورهاي جنگ طلب آمريکايي نظير مککين ميتواند آخرين فرصت گفتوگو با ايران را به يک تهديد تبديل کند. در غرب اين موضوع مطرح است که تهران بايد اعتمادسازي کند ولي آنها که با وضع تحريمهاي خصمانه و همراهي دشمنان ايران، دل ملت سرزمين پارس را رنجاندهاند چه خواهند کرد؟!
مذاکره رودرروي وزراي امور خارجه ايران و آمريکا و ملاقات احتمالي روحاني و اوباما به هيچ وجه عقبنشيني از اصول انقلاب اسلامي نيست. راي مردم در جريان انتخابات رياست جمهوري خرداد ماه، راي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به گفتمان ديپلماسي دولت يازدهم و حمايت مقام معظمرهبري از ديپلماسي اعتدال تحت عنوان «نرمش قهرمانانه» نشان از عزم جدي نظام براي گفتوگو برابر با جامعه جهاني است. حال مشخص نيست چرا برخي ميخواهند از مقام معظمرهبري در دفاع از نظام جلوتر حرکت کنند. نقشه راه کشور تنها توسط معظم له بايد تفسير شود و چند صدايي بودن ميتواند در اين برهه حساس به منافع ملي ايران ضربه بزند.
حسنروحاني اگر چه هالهنور، رمال و جنگير ندارد ولي ميتواند با بهرهگيري از رهنمودهاي مقام معظمرهبري و حمايتهاي مردمي در يک بازي برد- برد حقوق ملت ايران را محقق کند.
********************************************
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتگو با پایگاه 598:
اشاره اوباما به فتوای رهبری توجیهی برای عقب نشینی آمریکاست / سخنان امروز اوباما یک نطق است و باید در عمل ثابت شود
حجت الاسلام احمدی در خصوص اشاره اوباما به فتوای رهبر انقلاب در خصوص سلاح هسته ای اظهار داشت: اشاره اوباما به فتوای رهبری در واقع توجیهاتی برای عقب نشینی از مواضع قبلی آمریکا است و آنها می خواهند وانمود کنند با توجه به فتوای رهبر ایران ما حقوق هسته ای ایران را به رسمیت می شناسیم و سخنان اوباما یک نطق است و آمریکا باید در مذاکرات هسته ای این را عملا اثبات کند و طرح این مباحث زمانی می تواند قابل قبول باشد که در عمل باشد.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، حجت الاسلام وحید احمدی از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار پارلمانی پایگاه 598 در خصوص سخنان اوباما درباره ایران در صحن عمومی سازمان ملل اظهار داشتند: چندی است که مقامات آمریکایی از ادبیاتی استفاده می کنند که در ظاهر ادبیات سازنده با جمهوری اسلامی ایران است و با توجه به سابقه آنها ما شکی نداریم که امریکایی ها به دنبال این فضاسازی هستند تا وانمود کنند که ما مشکلی با جمهوری اسلامی ایران نداریم.
وی افزود: از یک طرف آمریکا می خواهد وانمود کند که اگر مشکلی هست از سوی ایران است و آنها هستند که این ارتباط را نمی خواهند و از سوی دیگر آمریکایی ها در ظاهر به بیان ارتباط می پردازند ولی در عمل مخالف آن عمل کنند و هم طور که همه می دانند تا کنون اقدامات آمریکا علیه ملت ایران بوده است.
نماینده مردم کنگاور در مجلس شورای اسلامی گفت: آخرین مصوبه کنگره آمریکا در مرداد ماه علیه جمهوری اسلامی ایران و تحریم های یک جانبه علیه ملت ایران بوده است و بیان اظهارات و تعارفات در عالم دیپلماسی یک بحث اولیه است ولی آمریکایی ها باید در عمل نشان دهند که حقوق هسته ای ملت ایران را به رسمیت می شناسند و مانعی ایجاد نمی کنند و دست از تحریم های ظالمانه بر می دارند و رفتار خصومت آمیزشان را کنار می گذارند و سرمایه هایی که در سالهای انقلاب از ایران بلوکه کرده اند بر می گردانند و تا زمانی که در قالب عمل درنیاید و بیان ظاهری مشکلات تحولی را ایجاد نخواهد کرد.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بیان نمود: آمریکایی ها خیلی خوب می دانند که جمهوری اسلامی ایران به دنبال ساخت سلاح هسته ای نیست و استراتژی ایران این نیست و رهبری هم به عنوان یک معیار مذهبی فتوا داده اند و این فتوا هم به عنوان سند تحویل سازمان ملل متحد داده شده است.
حجت الاسلام احمدی در خصوص اشاره اوباما به فتوای رهبر انقلاب در خصوص سلاح هسته ای اظهار داشت: اشاره اوباما به فتوای رهبری در واقع توجیهاتی برای عقب نشینی از مواضع قبلی آمریکا است و آنها می خواهند وانمود کنند با توجه به فتوای رهبر ایران ما حقوق هسته ای ایران را به رسمیت می شناسیم و سخنان اوباما یک نطق است و آمریکا باید در مذاکرات هسته ای این را عملا اثبات کند و طرح این مباحث زمانی می تواند قابل قبول باشد که در عمل باشد.
ایشان در ادامه تصریح نمودند: اقدامات خصمانه ای که آمریکا در سالیان گذشته علیه جمهوری اسلامی ایران داشته یک لیست بلند بالایی است و قبل از آن هم از 28 مرداد سال 1332 علیه ایران به توطئه پرداخته است. برداشتن تحریم ها و به رسمیت شناختن حقوق ملت ایران و مذاکره در شرایط یکسان می تواند ادعای اوباما را ثابت کند.
وی افزود: جمهوری اسلامی ایران همیشه اعلام کرده که اگر دولت آمریکا از اقدامات خصمانه اش دست بردارد ما در شرایط یکسان مشکلی با مذاکره کردن نداریم و اگر مشکلی با آمریکا هست از سوی خوشان ایجاد شده و ارتباط با ایران را خودشان قطع کرده اند.
*****************************************
واکنش نتانیاهو به سخنان روحانی
نخست وزیر رژیم صهیونیستی به سخنان رئیس جمهور ایران در شصت و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل واکنش نشان داد.
به گزارش 598 به نقل از خبرگزاری فارس، بنیامین نتیانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به سخنان حجتالاسلام حسن روحانی در شصت و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد واکنش نشان داد.
بنیامین نتانیاهو در این خصوص گفت: همانطور که انتظار میرفت سخنان رئیس جمهور ایران عیبجویانه و پر از ریاکاری بود.
وی افزود: رئیس جمهور ایران در حالی درباره حقوق بشر سخن میگوید که نیروهای ایران در قتل عام شهروندان بیگناه در سوریه دست دارند.
نخست وزیر رژیم صهیونیستی در واکنش به سخنانی از رئیس جمهور ایران که از ترور دانشمندان هستهای ایران به دست «جنایتکاران» انتقاد کرده بود گفت: «روحانی در حالی تروریسم را محکوم کرد که رژیم ایران در دهها کشور در سرتاسر جهان مرتکب تروریسم است.»
رییس جمهوری اسلامی ایران در اولین حضور خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد علاوه بر سخنرانی در این اجلاس و تبیین نظرات ملت ایران درباره مهمترین مسائل بین المللی، دیدارهایی با روسا و مقامات سایر کشورها و همچنین ایرانیان مقیم نیویورک خواهد داشت.
باراک اوباما در سخنان روز سهشنبه خود در مجمع عمومی سازمان ملل گفت ایرانیها حق دارند از انرژی صلحآمیز هستهای برخوردار باشند.
پیش از این گمانهزنیها از احتمال دیدار بین رئیس جمهور آمریکا و ایران در برخی از رسانهها منتشر شده بود. کاخ سفید هم احتمال دیدار اوباما با روحانی را رد نکرده بود.
**********************************
نخستوزير رژيم صهيونيستي: فريب لبخند ايران را نخوريد
لرزش تلآويو از نرمش تهاجمي ايران
حضور ديپلماتيك هيئت بلندپايه جمهوري اسلامي ايران در شصت و ششمين نشست مجمع عمومي سازمان ملل نشان داد تا چه اندازه توان استفاده از ديپلماسي و رويكرد نرمش قهرمانانه ميتواند بر سياستمداران جهان تاثير بگذارد و افكار عمومي را به نفع ايران برگرداند و اين برخلاف آن چيزي است كه رسانههاي غربي همواره از جمهوري اسلامي نشان ميدهند.
حضور ديپلماتيك هيئت بلندپايه جمهوري اسلامي ايران در شصت و ششمين نشست مجمع عمومي سازمان ملل نشان داد تا چه اندازه توان استفاده از ديپلماسي و رويكرد نرمش قهرمانانه ميتواند بر سياستمداران جهان تاثير بگذارد و افكار عمومي را به نفع ايران برگرداند و اين برخلاف آن چيزي است كه رسانههاي غربي همواره از جمهوري اسلامي نشان ميدهند.
اين مسئله رژيمصهيونيستي را به شدت نگران كرده است كه مبادا امريكا بخواهد به سمت ايران و خواستههايش بغلتد. بخصوص كه روزنامه انگليسي گاردين در نظرسنجي جديد خود اعلام كرده كه 96 درصد شهروندان امريكايي از ديدار روساي جمهور ايران و امريكا حمايت كردهاند.
اين نظرسنجي نشان ميدهد كه افكار عمومي امريكا چقدر با رويكرد خصمانهاي كه دولتهاي ايالات متحده در قبال جمهوري اسلامي در پيش گرفتهاند، مخالفند.
در اين نظرسنجي از شركتكنندگان پرسيده شده آيا اوباما بايد با آقاي روحاني مذاكره كند؟ 96 درصد از شركتكنندگان در اين نظرسنجي به آن پاسخ مثبت و تنها 4 درصد به آن پاسخ منفي دادهاند. اين ميزان به شدت ميتواند بر تصميمگيري باراك اوباما تأثير گذاشته و وي را وادار كند برخلاف تل آويو به احترام با جمهوري اسلامي سخن بگويد؛ موضوعي كه در سخنراني عصر ديروز اوباما در سازمان مشهود بود: «ما به دنبال تغيير رژيم در ايران نيستيم.»
روزنامه امريكايي «وال استريت ژورنال» نوشته است كه نشست بين ديپلماتهاي ارشد دو كشور ميتواند يخ روابط تهران با واشنگتن را ذوب كند و منجر به گرمي رابطه بين دو كشور شود. روزنامه «يو اساي تودي» نيز در گزارشي نوشته است كه ديدار «باراك اوباما» رئيسجمهور امريكا و دكتر «حسن روحاني» رئيسجمهور ايران در نشست سالانه مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورك ميتواند فرصت تعامل بين دو كشور و تغيير جهان را فراهم كند. اما رژيم صهيونيستي يكسره در حال استفاده از لابيهاي خود است تا باراك اوباما در مواضع ضد ايراني قبلي خود باقي بماند. دويچه وله در اين باره نوشت: سناتور رابرت ممندز، و چارلز شومر، از حزب دموكرات و سناتور ليندزي گراهام و جان مككين، از حزب جمهوريخواه در نامههايي جداگانه به رئيسجمهور ايالات متحده امريكا خواستار آن شدند تا وي از فرصت سخنراني خود در مجمع عمومي سازمان ملل براي بازگو كردن اهداف امريكا از متوقف كردن ايران از دستيابي به تسليحات اتمي استفاده كند و خواهان اقداماتي مشخص از سوي تهران شود.
اين در حالي است كه توافق شش كشور امريكا، انگليس، فرانسه، آلمان، روسيه و چين براي مذاكره روز پنج شنبه كه با حضور وزاري خارجه خواهد بود، نشان از مسئله ديگري دارد. كاترين اشتون در ملاقات روز دوشنبه با وزير امور خارجه كشورمان، از سازنده بودن گفتوگوها سخن به ميان آورده بود. اين رويكرد نشان از نياز امريكا براي نزديك شدن به ايران دارد. يك مقام ارشد وزارت امور خارجه امريكا نيز گفت: در همه ديدارهايي كه با اروپاييان انجام شد اين حس وجود داشت كه اين فرصت كه با وزير امور خارجه ايران پيش آمده است به وزراي ما اجازه ميدهد ميزان جديت آنها را بسنجند و ببينند آيا آنها با پيشنهاد جديد ملموس ميآيند و اقدامات ديپلماتيك اخير اساسي است يا خير. مرضيه افخم سخنگوي دستگاه ديپلماسي نشست هفتگي روز سهشنبه با خبرنگاران گفت: ما به دنبال نفس ديدار نيستيم و براي تأمين اهداف خود چارچوبهايي داريم و ديپلماسي ايران فعال است. وي اينكه انجام يك ديدار صوري تعيينكننده باشد را تلقي اشتباهي برشمرد و درباره ديدار مقامات دو كشور اظهار داشت: اين ديدار بايد زمان مناسب خود را پيدا كند و هنوز زمان مناسب آن فرا نرسيده است.
نتانياهو امسال چه نشان ميدهد
نخستوزير رژيمصهيونيستي سال گذشته با تصويري به سازمان ملل آمد كه بازار كاريكاتوريستهاي جهان را داغ كرد، اما بايد ديد كه امسال چه خواهد كرد. رسانههاي مختلف آوردهاند كه محور سخنانش عليه ايران خواهد بود. راديو اسرائيل در اينباره گزارش كرد: بنيامين نتانياهو در نطق خود، به جامعه جهاني نسبت به در دام ايران افتادن وفريب خوردن از لبخند رئيسجمهور اين كشور، هشدار ميدهد. بنابراين گزاش نخست وزير رژيم صهيونيستي حقيقت برنامه هستهاي ايران را به اذهان جهانيان يادآور ميشود.
همزمان رسانههاي مختلف اعلام كردهاند كه مقامات غربي طي سخنراني حسن روحاني از رژيمصهيونيستي پيروي نكرده و تيم تل آويو مجبور است به تنهايي از مجمع خارج شود. «يديعوت آحارونوت» روز گذشته در اين باره نوشت: نمايندگان اسرائيل در سازمان ملل به هنگام سخنراني رئيسجمهور ايران در مجمع عمومي سازمان ملل، جايگاه خود را ترك ميكنند. «يديعوت آحارونوت» نوشته است كه امسال اسرائيل در بايكوت سخنراني «حسن روحاني» تنها ميماند، چراكه كشورهاي غربي تصميم گرفتهاند هنگام سخنراني در جايگاههاي خود حضور داشته باشند.
منابع نزديك به نخستوزير اسرائيل، بنيامين نتانياهو، ميگويند كه وي قصد دارد در سخنراني خود در مجمع عمومي سازمان ملل متحد، بهزعم خود، پرده از چهره واقعي ايران بدرد حتي اگر در اين كار تنها باشد! در همين حال پايگاه صهيونيستي دبكا كه نزديك به موساد است به شدت نگران نزديك شدن امريكا و حتي غرب به ايران است.
اين پايگاه در گزارشي نوشت: «واشنگتن و اروپا با سر به سوي پذيرش ايران هستهاي ميدوند.» در گزارش دبكا آمده است: رئيسجمهور اوباما با اشتياق به سوي تجديد نظر در خصوص ايران حركت ميكند و اين در حالي است كه ايران جاهطلبانه بهدنبال نابودي اسرائيل است. اين پايگاه صهيونيستي اذعان كرده است كه موضع نتانياهو در داخل سرزمينهاي اشغالي فلسطين تضعيف شده و اسرائيليها ميپرسند كه وعده وي براي جلوگيري از آنچه دستيابي ايران به سلاح هستهاي خوانده ميشود، به كجا رسيد؟ از طرف ديگر يوال اشتنتز وزير امور استراتژيك رژيمصهيونيستي روز سهشنبه براي دومين بار درباره مصالحه غرب با ايران هشدار داد و در پاسخ به اين سؤال كه آيا اوباما و روحاني در نيويورك با هم ديگر دست خواهند داد يا نه، گفت: «من نميدانم ولي اميدوارم اينطور نشود.»
وي افزود: «كلمات و نحوه حضور مهم نيستند مهم اقدامات هستند. من واقعاً اميدوارم كه ايالات متحده و كل جهان و مهمتر از همه، امريكا خواهد گفت: خندهها را ديديدم و بيان جديدتان را هم. ولي تا وقتي رفتار شما تغييري نكند و تا وقتي شما مصالحه جديد در موارد پروژه هستهايتان نكنيد، تحريمهاي اقتصادي ادامه خواهد داشت و اگر لازم باشد، تهديد نظامي نيز به آن اضافه خواهد شد.»
منبع : روزنامه جوان
**********************************
گفتوگوي «جوان» با كارشناسان مسائل سياسي درباره عمليات رسانهاي اصلاحطلبان
عطش رابطه با امريكا ربطي به منافع ملي ندارد
اصل ارتباط با امريكا بنابر فرموده مقام معظم رهبري يك امر محال نيست و بنابراين اگر مصالح و منافع كشور اقتضا كند ميتوان در يك شرايط عادلانه و احترام متقابل اين ارتباط را برقرار كرد. اما جاي تاسف اينجاست كه افراد و جرياناتي با ادعاي تأمين منافع ملي درست در خلاف اين جهت حركت ميكنند
سفر رئيسجمهور كشورمان به نيويورك و اخباري كه حول محور اين سفر از رسانهها به گوش ميرسد تحليلهاي متفاوتي را در ميان افكار عمومي ايجاد كرده است. برخي معتقدند كه در اين سفر اتفاقات بزرگي رخ ميدهد و بسياري از گرههاي روابط ايران و امريكا گشوده ميشود. در اين تحليل بسياري از رسانهها خصوصاً در زمين اصلاحطلبان با خوشبيني مفرط و ذوقزدگي بيش از حد چنان اطلاع رساني ميكنند كه گويي فقط شرايط حال را درك كردهاند و هيچ درك و حسي نسبت به گذشته يا آينده ندارند. عدهاي ديگر نيز در اين ارتباط معتقدند كه امريكا همان امريكاي سابق است و اين بار نيز دولت امريكا حاضر به مذاكره در شرايط عادلانه و احترام متقابل با ايران نخواهد بود.
در اين ارتباط گفتوگويي با دو نفر از كارشناسان مسائل استراتژيك و سياسي داشته ايم كه در ادامه ميخوانيم.
گل زدن به خودي توسط غضنفرها
محمدحسن قديري ابيانه، كارشناس مسائل استراتژيك در اين باره به خبرنگار روزنامه جوان گفت: آقاي روحاني براي سفر به نيويورك و سخنراني در صحن سازمان ملل و برنامهها و حواشي آن، موضوعات مختلف را مورد بررسي قرار داده و با پيشبيني جوانب كار به نيويورك رفته است. اما يك موضوع را پيش بيني نكردند كه مراقب غضنفرها باشند كه گل به خودي نزنند.
وي با تأكيد بر اينكه نامهاي كه از قول برخي احزاب اصلاحطلب به اوباما در رسانهها منتشر شد هيچ كمكي به ما نميكند، ادامه داد: مشابه اين رخداد را در سالهاي گذشته نيز شاهد بودهايم كه در دولت دوم آقاي خاتمي، زماني كه هيئت اروپايي با تيم مذاكرات هستهاي ايران در حال رايزني بودند و آقاي روحاني سعي داشت به نمايندگان اروپايي بفهماند كه براي اقناع و آماده كردن مجلس بايد امتيازاتي به ايران داده شود، برخي از نمايندگان مجلس ششم تلاش كردند با تقديم طرح سه فوريتي، دولت را ملزم به پذيرش شروط اروپاييها كنند كه اين باعث تضعيف تيم مذاكره كننده ايران شد و به ضرر منافع ملي بود. وي تصريح كرد: در حال حاضر نيز برخي اصلاحطلبان چنان خود را در موضع ضعف قرار ميدهند كه ظاهراً انتظارشان بر اين است كه دولت در سفر به نيويورك و در طول مذاكرات، بدون آنكه امتيازي بگيرد، امتياز بدهد.
اين كارشناس مسائل استراتژيك با بيان اينكه نميدانم اين عده را خائن بنامم يا نادان، گفت: بخشي از اين مسائل مرتبط است با عوامل و نفوذيهاي دشمن و بخش ديگر نيز مربوط ميشود به كساني كه بويي از سياست نبردهاند.
قديري ابيانه خاطرنشان كرد: مشكلات ما و امريكا با چند گفتوگو و ملاقات حل نميشود اما در عين حال لحن ملايم آقاي روحاني در طول اين سفر يك فايده دارد و آن اينكه كساني كه تا امروز معتقد بودند مشكلات ايران و امريكا به خاطر لحن تند مقامات قبلي بوده است، از اين پس متوجه خواهند شد كه حتي با لحن ملايم هم، ماهيت استكباري دولت امريكا تغيير نميكند.
وي در ادامه به موضوع بيانيه تهران اشاره كرد و گفت: در اين موضوع نيز كه در دولت آقاي احمدينژاد اتفاق افتاد و ايران پيشنهاد برزيل و تركيه را پذيرفت، امريكا مانع پيشرفت اهداف در اين زمينه شد و حتي مايه تعجب برزيل و تركيه شد، زيرا مقامات اين دولتها با پيشنهاد امريكا به ايران آمده بودند و امريكا با تصور اينكه ايران پيشنهاد آنها را نخواهد پذيرفت آنان را مأمور خود كرده بود تا بر دشمنيها عليه ايران بيفزايد. اما بعد از آنكه ايران پيشنهاد برزيل و تركيه را پذيرفت، امريكا غافلگيرانه مانع پيشرفت هرگونه توافقي به نفع ايران شد.
اين كارشناس مسائل استراتژيك با بيان اينكه صهيونيستها بركاخ سفيد حاكم هستند، تصريح كرد: دولت ايران در اين سفر اين امكان را براي غربيها فراهم كرده تا اگر كوچكترين حسن نيتي دارند، به آن پاسخ مناسب بدهند. اما بنده اصلا خوشبين نيستم ولي به هر حال ايران با دادن اين فرصت به غرب از يك طرف سطح تحليل و درك سياسي ملت را در داخل كشور نسبت به اهداف استكباري و استعماري امريكا ارتقا ميدهد و از طرف ديگر در جبهه دشمن ايجاد شكاف ميشود و بخشي از تحريمها كه ناشي از فشارهاي امريكا بوده است، با لحن ملايم ايران و عكسالعمل منفي امريكا، ميتواند مورد تجديدنظر برخي دولتها قرار گيرد.
عطشي در جهت خلاف منافع ملي
مهدي فضائلي، كارشناس مسائل سياسي نيز در گفتوگو با خبرنگار روزنامه جوان ابراز داشت: بحث مذاكره ايران و امريكا و برقراري ارتباط ميان اين دو كشور از مسائل مطرح و بحث برانگيز از اوايل انقلاب تاكنون بوده است و در طول اين سالها دو جريان با دو نگرش نسبت به اين موضوع وجود داشته است.
وي ادامه داد: يكي از اين جريانات، مربوط به افرادي است كه اعتبار خودشان را از دشمني و مبارزه با امريكا دارند و اين عده تقريباً امروز با تغيير 180 درجهاي مواجه شدهاند. جريان ديگر نيز مربوط به افرادي است كه در اين موضوع با عقلانيت و سنجيدن اوضاع و معتدلانه نگاه ميكنند.
فضائلي تصريح كرد: اصل ارتباط با امريكا بنابر فرموده مقام معظم رهبري يك امر محال نيست و بنابراين اگر مصالح و منافع كشور اقتضا كند ميتوان در يك شرايط عادلانه و احترام متقابل اين ارتباط را برقرار كرد.
اين كارشناس مسائل سياسي افزود: اما جاي تاسف اينجاست كه افراد و جرياناتي با ادعاي تأمين منافع ملي درست در خلاف اين جهت حركت ميكنند. اين عده اگر با اصول روابط بينالملل آشنا باشند ميدانند كه در اين مسائل خصوصاً براي ارتباط با كشوري كه صاحب قدرت است، اگر عطش و شور و شعف نشان داده شود، اين كاملاً از موضع ضعف تلقي ميشود و با اين كار، دست برتر به طرف مقابل داده ميشود.
وي در ادامه گفت: اين رفتاري كه جريان اصلاحطلب با نامهنگاريها و تيترهاي رسانهاي طي روزهاي اخير اتخاذ كرده دقيقاً خلاف منافع ملي است و ما اگر هم ميخواهيم با امريكا مذاكرهاي داشته باشيم بايد با اقتدار به اين موضوع نگاه كنيم و سه اصل عزت، حكمت و مصلحت را در اين زمينه در نظر بگيريم و طوري عمل نكنيم كه منافع كشور را يك گام به عقب برانيم.
فضائلي تأكيد كرد: اين سفر آقاي روحاني و مباحث پيراموني آن در ارتباط با امريكا در صورتي كه دولت امريكا حسن نيت نشان دهد و فراتر از لفاظيها و حرفها عمل كند و در رفتارهاي گذشته خود تجديدنظر داشته باشد، ميتواند مقدمهاي براي حل مسائل و مذاكرات بيشتر در آينده باشد.
نویسنده : علي رضائي
منبع : روزنامه جوان
*******************************
همراه ویژه روحانی در سفر به نیویورک چه کسی است؟
جهان نیوز : سه شنبه ۲ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۴۸
در میان هیات همراه روحانی در سفر به نیویورک، یک عنوان جدید به چشم می خورد: نماینده کلیمیان در مجلس. عنوانی که برای اولین بار در تاریخ این سفرها در فهرست مسافران سازمان ملل جا گرفته است
همراه ویژه روحانی در سفر به نیویورک چه کسی است؟
به گزارش جهان به نقل از مجله مهر، اگر در آخرین سفر نیویورک احمدی نژاد هیچ نمایندهای از مجلس شورای اسلامی در هیئت ۱۴۰ نفره او حضور نداشت، در عوض امسال روحانی یک همراه ویژه در هیات ۷۰ نفره اش جا داده است. سیامک مُرصدق، نماینده کلیمیان در مجلس شورای اسلامی که به عنوان اولین نماینده اقلیت های ایرانی در سازمان ملل حاضر میشود.
سیامک مرصَدِق ۴۸ساله، متخصص جراحی عمومی است که در دانشگاه علوم پزشکی کردستان تدریس می کند و از دوره هشتم تا به حال عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس است.
او در حالی روحانی را در سازمان ملل همراهی می کند که از مدتی قبل رسانه های خارجی شروع به گمانه زنی در این باره کرده بودند. پایگاه تحلیلی لوبلاگ در یادداشتی جمله معروف «اگر با خود یهودی همراه نداشته باشید، در برادوی (Broadway) موفق نمی شوید!» را از کمدی موزیکال اسپامالات نقل کرده و نوشته بود: «این اولین باری است که رییس جمهور ایران یک حقوقدان یهودی را با خود به نیویورک می برد. البته در سپتامبر ۲۰۰۰، مهدی کروبی، رئیس مجلس، موریس معتمد، نماینده یهودی آن دوره مجلس را به عنوان بخشی از هیات ایرانی به منظور شرکت در کنفرانس سخنگویان پارلمانهای جهان با خود به نیویورک برده بود.»
در این سفر نهاوندیان رییس دفتر رییسجمهور، محمدعلی نجفی رییس سازمان میراث فرهنگی، حسامالدین آشنا مشاور رییسجمهور، محمود واعظی وزیر ارتباطات، شهیدی رییس بنیاد شهید، محمدرضا صادق مشاور رییسجمهور و دستغیب نماینده مردم شیراز حضور دارند.
************************
روحانی به ضيافت ناهار بان گیمون نرفت
۲ مهر ۱۳۹۲
حسن روحانی٬ رئیس جمهوری ایران از شرکت در مراسم ناهار بان گیمون٬ دبیر کل سازمان ملل که روسای جمهوری بسیاری از کشورها از جمله باراک اوباما در آن حضور داشتند٬ خودداری کرد.
در جریان ناهار که شرکت در آن برای عموم رهبران حاضر در مقر سازمان ملل آزاد بود، این امکان وجود داشت که روسای جمهور ایران و آمریکا با یکدیگر روبرو شوند.
دلیل شرکت حسن روحانی در این مراسم از سوی هیات ایرانی هنوز اعلام نشده است.
سایت «پرس تیوی» گزارش کرده که آقای روحانی به خاطر سرو شراب در این ضیافت از حضور در این مهمانی سر باز زده است.
هیات ایرانی هنوز این گزارش را تائید یا تکذیب نکرده است٬ اما به نظر میرسد علت اصلی این اقدام روحانی رو در رو نشدن احتمالی با باراک اوباما٬ رئیس جمهوری آمریکا بوده باشد.
پیشتر برخی رسانهها از امکان دست دادن روسای جمهوری ایران و ایالات متحده در حاشیه اجلاس سازمان ملل و یا در ضیافت ناهار بان گیمون خبر داده بودند.
**************
روحالله حسینیان:
روحانی به هر دليلی وارد مذاكره با آمريكا شود، همه بايد حمايت كنند
۲ مهر ۱۳۹۲
روحالله حسینیان٬ عضو شورای مرکزی «جبهه پایداری» و یکی از محافظهکاران رادیکال به صف موافقان مذاکره حسن روحانی با باراک اوباما٬ رئیس جمهوری آمریکا پیوست.
آقای حسینیان روز سهشنبه (دوم مهر) به «باشگاه خبرنگاران جوان» گفته که «اگر قرار باشد به هر دلیلی، روحانی از طرف نظام با کشور میزبان {آمریکا} وارد مذاکره شود، همه باید حمایت کنند.»
وی گفته «بعید» میداند که حسن روحانی بدون «مشورت» و «اجازه» علی خامنهای با باراک اوباما دیدار کند.
احتمال دارد رئیس جمهوری ایران که به منظور شرکت در اجلاس سالانه سازمان ملل در نیویورک به سر میبرد٬ دیدار یا گفتگوی کوتاهی با رئیس جمهوری آمریکا داشته باشد.
با این حال وزارت امور خارجه ایران اعلام کرده هیچ برنامهای برای دیدار روحانی و اوباما در دستور کار هیات ایران و آمریکا قرار ندارد.
خبر احتمال مذاکره مستقیم دولت روحانی با آمریکا بر سر برنامه اتمی جمهوری اسلامی با واکنش متفاوت محافظهکاران و فرماندهان نظامی مواجه شده است.
حسینیان از جمله محافظهکاران تندرویی است که به طور تلویحی از آغاز مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا حمایت کرده است.
وی گفته که «در حال حاضر آقای روحانی به خط مقدم رفته {آمریکا} و باید همه در خصوص این موضوع از وی حمایت کنند.»
این نماینده محافظهکار مجلس در عین حال به برخی تذکر داده که از خود «شیفتگی» نشان ندهند چرا که آمریکاییها احساس خواهند کرد که «ایران مُصر به برقراری ارتباط» است.
حسینیان هشدار داده است: «روحانی در این مذاکرات با نشان دادن این گونه خودشیفتگیها چیزی به دست نخواهد آورد.»
اکتبر 1, 2013 در 11:21 ق.ظ.
[…] https://rahekargar.wordpress.com/2013/09/24/116364/ […]
اکتبر 1, 2013 در 11:28 ق.ظ.
[…] https://rahekargar.wordpress.com/2013/09/24/116364/ […]