«نه» قدرتمند مردم و نقش آن در به هم ریختن صف بندهای حکومتی

kha-raf سایت خبری راه کارگر ـ چند روز مانده به معرفی کابینه جدید به مجلس، بحث های گسترده ای پیرامون نقش و جایگاه هر یک از جناح های قدرت در دولت آینده درگرفته است. اما درست زمانی که تک تیراندازان رهبر و بیت رهبری برای گماردن وزیر برای چهار وزارت خانه کشور، اطلاعات، ارشاد، علوم و خارجه خط و نشان می کشند و دولت جدید را زیر فشار سنگین خود گرفته اند، مواضع سخنگوی سپاه در گفتگو با روزنامه «شرق» قابل تآمل است. توجه کنیم که روزنامه شرق، از روزنامه های نزدیک به بیت نیست. سخنگوی سپاه در این گفتگو تلاش می کند تا به گونه ای از خط گذشته سپاه فاصله بگیرد و حتی از اقدامات سازمان بسیج و خبرگزاری های «فارس» و «جوان» نیز تبری جوید. تلاش سخنگوی سپاه برای بیرون کشیدن پای این نهاد از شکست های رهبر و بیت، معنا و مفهوم خاصی خواهد داشت. این موضع جدید سپاه، می تواند نشانۀ آن باشد که آن همسوئی تنگاتنگی که میان سپاه با بیت رهبری و باند احمدی نژاد در گذشته شکل گرفته بود، تا حدودی دچار تزلزل شده است. به دیگر سخن درست در شرایطی که تک تیراندازان بیت در «کیهان» مدام برای دولت روحانی خط و نشان می کشند، سخنگوی سپاه خواهان پیش قدم شدن سپاه در همکاری با دولت روحانی است.به هر رو به نظر می رسد که نقش «نه» قدرتمند مردم به رهبر و بیتش، معادلات سیاسی و صف بندی های جناح های حکومتی را تا حدودی در هم ریخته است. شاید لازم باشد مدتی صبر کرد تا بازتاب این جابجائی ها را با دقت بیشتری مورد توجه قرار داد.
ـــــ***************
سخنگوی سپاه در گفت‌وگو با «شرق» مطرح کرد
بازخوانی رابطه سپاه با دولت‌‌های هاشمی، خاتمی و احمدی‌نژاد

شرق ـ 31 تیرماه 1392
سپاه یکی از نهادهای قدرتمند و تعیین‌کننده در ایران پس از پیروزی انقلاب، تاکنون بوده است که وظیفه اصلی آن «حراست از انقلاب و دستاوردهای آن» تعریف شده است. با اینکه سپاه، بیشتر به‌عنوان نهادی نظامی-امنیتی شناخته شده، اما مسوولیت‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی‌ای نیز برای خود تعریف کرده است. ورود سپاه در حوزه‌های اقتصادی بعد از جنگ هشت‌ساله و در حوزه سیاسی، بیشتر، از سال 84 و به‌ویژه سال 88 به این سو محل مناقشه بوده است. در همین راستا با سردار «رمضان شریف» همرزم سردار سپاه قدس (قاسم سلیمانی) که بیشتر دوران فعالیتش را با رسانه‌ها و خبرنگاران سپری کرده است، درباره نقد عملکرد سپاه گفت‌وگو کردیم. سردارشریف، پنج، شش سالی هست که سمت سخنگویی و مدیرکلی روابط عمومی سپاه را بر عهده دارد و شاید از معدود کسانی است که توانسته میان حوزه فعالیتش در نهادی امنیتی با رسانه‌ها ارتباط و هماهنگی خوبی برقرار کند.

تعامل سپاه با دولت‌ها از ابتدای انقلاب تاکنون چگونه بوده است؟
پاسخ به این سوال نیازمند یک مقدمه است و آن اینکه، همه آنچه امروز شاهدیم محصول شناخت و درایت عمیق امام‌(ره) و اندیشه برگرفته از اندیشه اسلام و فرهنگ اهل‌بیت(ع) و نیز شناخت ایشان از دشمنان اسلام و انقلاب بود که توانست گفتمان جدیدی را مبتنی بر گفتمان پیامبر و اهل‌بیت(ع) در تاریخ معاصر احیا کند. اگر به زمان وقوع انقلاب اسلامی در سال 57 دقت کنیم، ما در این مقطع با دو گفتمان مسلط که بخش عمده‌ای از جهان را هم بین خود تقسیم کرده بودند، مواجهیم؛ یکی گفتمان غرب به سرکردگی آمریکا و دیگری گفتمان کمونیسم به سرکردگی شوروی سابق. آنچه که جزو نوآوری‌های آن دوره بود ظهور گفتمان سومی است که این گفتمان ضمن تفاوت‌های اساسی با دو گفتمان مسلط، تنها خواست جغرافیای ایران و حتی خواست جغرافیای امت اسلام نبود، بلکه واجد ارزش‌های الهی و سازگار با فرهنگ و فطرت همه انسان‌ها بود. با پیروزی انقلاب اسلامی و پیدایش گفتمانی نوین و نافذ صاحبان دو گفتمان قبلی احساس کردند با یک مشکل اساسی و جدی مواجه شده‌اند، بنابراین هردو با دلایل و منافع خاص، خود را با چالش جدی روبه‌رو دیدند و تلاش کردند این گفتمان یا شکل نگیرد یا اینکه حداقل اجازه ندهند از مرزهای جغرافیایی کشور عبور کند و تبدیل به گفتمان جهانی شود.
اما امام با شناخت عمیقی که از ترفندهای پیچیده دشمن داشتند برای اینکه انقلاب را بتوانند مصون کنند، علاوه بر نهادهایی که مدنظر داشتند یکی از نهادهایی را که مولود انقلاب است، یعنی سپاه را ایجاد کردند. امام همواره نسبت به نهاد سپاه دیدگاه ثابت داشتند و آن این بود که سپاه مسوولیت دارد از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن حراست کند و این وظیفه را محدود به تهدید یا حدود خاصی نکردند و جالب این است که برخلاف تصور و تبلیغات رسانه‌ای که تبدیل به یک دروغ رایج هم شده، سپاه قانونمندترین نهاد انقلاب اسلامی است.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تجربه منحصربه‌فردی دارد، یعنی در زمانی که شکل می‌گیرد و در حال آموزش و سازماندهی است، در همان حین با مشکلات مختلفی که کشور با آن روبه‌رو است مثل غایله‌های کردستان، ترکمن‌صحرا و مقابله با گروهک‌های ضدانقلاب، ماموریت خود را انجام می‌دهد که اوج این تجربه نیز در تهاجم صدام و ورود سپاه به عرصه هشت‌سال دفاع مقدس بود.
سپاه در ابتدای شکل‌گیری، بخش عمده‌ای از کارش کار فرهنگی و در جهت ترویج گفتمان امام و گفتمان انقلاب اسلامی بود و در جهت ساختارسازی و سازمان‌سازی برای استقرار نظام جمهوری اسلامی و تغییر نظام بوروکراسی شاهنشاهی فعالیت می‌کرد. البته در این راستا برخی نهادها و دستگاه‌های دیگر نیز متناسب با شرایط و ظرفیت‌های خود ایفای نقش می‌کردند.
بعد از سپری‌شدن سال 58 و پایان کار دولت موقت و حوادث پس از تسخیر لانه جاسوسی و حمله نظامی آمریکایی‌ها به طبس، جنگ تحمیلی عراق با حمایت استکبار جهانی در 31 شهریور 1359 آغاز شد. دولت زمان جنگ شرایط خاصی داشت، ما در تقابل با یک تهاجم خارجی بودیم و تلاش می‌شد از سوی دولت یک تعامل جدی و پشتیبانی و حمایت بدون دعوا و درگیری را شاهد باشیم. کسانی که در خطوط مقدم بودند از دولت مطالبه داشتند و حق هم داشتند و از زمانی که دولت نقش و جای خود را پیدا کرد تدریجا این پشتیبانی‌ها بیشتر هم شد. گرچه در سال‌های آخر جنگ تحمیلی نسبت به رویکرد و رفتار نخست‌وزیر و دولت وقت انتقاداتی مطرح است.
منظورتان از دولت وقت، دولت آقای میرحسین موسوی است؟
بله منظور دولت ایشان است. در شرایط بعد از جنگ در همه کشورها اصلی وجود دارد که بعد از جنگ دولت از تمام توانمندی‌های ملی برای بازسازی کشور استفاده می‌کند و تحت عنوان«عملکرد نیروهای مسلح در دوران صلح یا بعد از جنگ» مطرح می‌شود، کشورهای روسیه و چین از این مساله استفاده خوبی کرده‌اند. سپاه هم با توجه به توانمندی‌های خوبی که در حوزه‌های مهندسی داشت و علاوه بر تجهیزات و امکانات، از نیروی انسانی زبده و هوشمندی هم برخوردار بود، بر اساس اصل 147 قانون اساسی و با فرمان مقام‌معظم‌رهبری در 23 آذر 68 بخشی از توانمندی‌های خود که عمدتا ماهیت مهندسی داشت را وارد حوزه سازندگی کشور کرد. البته در آن زمان مثل همه حوزه‌های دیگر مانند جنگ نسبت به توانایی‌های سپاه خیلی حرف‌وحدیث بود که اینها (سپاه) دوره ندیده‌اند، آموزش ندیده‌اند، لشکر و یگان نمی‌شناسند و اتفاقا یکی از چالش‌های سپاه با بنی‌صدر هم در همین زمینه بود که اجازه کار به سپاه نمی‌دادند، اما با تاکیدات امام، نماینده ایشان در شورایعالی دفاع که در آن زمان مقام‌معظم‌رهبری بودند و هم با جدیت آقای هاشمی بر مشکلات فایق آمدیم و سپاه توانست به همه این سوالات و شبهات پاسخ دهد و ملت ما متوجه شدند که اگر حضور سپاه نبود شرایط متفاوت می‌شد. بنابراین سپاه با به جان خریدن همه این حرف‌ها توانست موفق ظاهر شود.
در حوزه سازندگی نیز از ابتدا تا همین امروز هرکسی از منظر خاصی با ورود سپاه مخالفت داشت که به ظاهر هم از سر خیرخواهی بوده است؛ ولی از آنجا که ماموریت سپاه حفاظت از انقلاب است، نمی‌توانست نسبت به اینکه کشور و به ویژه زیرساخت‌های آن آسیب دیده بی‌تفاوت باشد و با بازگشتن به پادگان‌ها چشمش را بر این شرایط ببندد.
در دولت سازندگی که آغاز ورود سپاه به سازندگی است، بارها و بارها رییس‌جمهور و وزرای دولت در مقاطع مختلف، این نقش برجسته سپاه را مورد تقدیر قرار دادند و سپاه با وجود همه این موانع کارهای بزرگی را انجام داد. افزایش تجربه و دانش فنی و تامین تجهیزات جدید در این عرصه در دولت اصلاحات هم تداوم پیدا کرد و پروژه‌های زیادی به سپاه محول شد که بخش عمده‌ای از پروژه‌ها در همان دولت اصلاحات به پایان رسید و وزرای عمدتا فنی دولت اصلاحات، مثل وزارت نیرو و راه از نوع کار سپاه چه از بعد کیفی و چه کمی راضی بودند.
یعنی نظرشان مثبت بوده است؟
تمام مصاحبه‌ها، گفت‌وگو و اظهارات وزرای اصلاحات در مراسم افتتاحیه و اختتامیه پروژه‌های واگذار شده به سپاه موجود و مستند است و یک مورد هم گله و شکایت از نحوه اقدامات سپاه نه در دولت اصلاحات و نه در دولت سازندگی نبوده است.
در دولت نهم و دهم نیز همین روند ادامه پیدا می‌کند و گاهی مشکلات سپاه در این دوره بیشتر از دوره اصلاحات و سازندگی هم بود که دلایل خاص خود را دارد و برخلاف آنچه در برخی رسانه‌ها گفته شده که کار سپاه با آمدن احمدی‌نژاد تسهیل شد و سپاه در همه پروژه‌ها هست، اینطور نبود، این موضوع دقیق نیست و مستنداتش هم وجود دارد. یکی از دلایل آن هم این است که پذیرش کار از طرف کسانی که در دولت‌های نهم و دهم حضور داشتند بنا بر دلایلی مثل دولت اصلاحات و سازندگی سهولت لازم را نداشت، البته نه اینکه ممانعت ایجاد کنند چون توان و تخصصی که سپاه دارد توانی نیست که دولت‌ها به سادگی از خیر آن بگذرند. برخلاف برخی تبلیغات جهت‌دار، این سپاه نیست که تلاش دارد پروژه‌های مختلفی را بگیرد و کار کند بلکه این دولت‌ها بوده‌اند که تلاش می‌کردند از ظرفیت و فرصت سپاه استفاده بیشتری کنند. بعد از انتصاب سرلشکر جعفری به فرماندهی کل سپاه یکی از تدابیر ایشان این بود که ورود سپاه به عرصه پروژه‌هایی که امکان انجامش توسط پیمانکاران داخلی بود را محدود کنند و حتی سقف ریالی پروژه‌ها را مشخص کنند و تلاش شده سپاه جایی ورود پیدا کند که پیمانکاران داخلی توان انجام آن را ندارند و عمده رقبای آن در این پروژه‌ها شرکت‌های خارجی هستند. البته در دولت‌های نهم و به ویژه دولت دهم، مساله تحریم‌ها نیز مشکلاتی ایجاد کرد که باید این را هم به دلایل دیگر اضافه کنید. مثلا انتقال خط لوله صلح از عسلویه به ایران شهر پروژه‌ای نیست که از سوی پیمانکاران داخلی داوطلب داشته باشد، هر آدم عاقلی هم می‌داند که وقتی توانی در کشور است نباید شرکت‌های خارجی وارد شوند. از طرف دیگر برآورد هزینه‌ها و فرصت‌آفرینی برای پیمانکاران خرد نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
حضور سپاه در عرصه سازندگی تداوم حضور سپاه در دوران دفاع مقدس است. لذت معرفی یک کشور آباد برای سپاه خیلی اهمیت دارد، سپاه می‌خواهد نشان دهد که نظام جمهوری‌اسلامی قادر است در این حوزه‌ها کار کند و امروز در بسیاری از حوزه‌ها کارهای بزرگی هم شده است و با همه هیاهویی که وجود دارد هنوز میزان پیمانکاران در کشور که وابستگی به جریان‌های موسوم به ملی و مذهبی دارند حتی در دولت‌های نهم و دهم از قرارگاه‌ سازندگی سپاه بیشتر است و با عدد و رقم می‌توان آن را نشان داد. این موضوعی است که متاسفانه به‌رغم اهمیت در چنین فضایی کمتر به آن توجه می‌شود.
تعامل سپاه با کدام‌یک از دولت‌های هاشمی، خاتمی و احمدی‌نژاد بهتر بود؟
در بخش‌های مختلف متفاوت است. در حوزه فرهنگی در دولت اصلاحات رضایت چندانی از عملکرد آنان نداشتیم و تعامل سپاه با آنها کمتر بود، نوع تفکری که مسوولان این بخش به کار می‌گرفتند چه در حوزه فرهنگی یا در حوزه سیاست خارجی، باعث می‌شد تعامل کمتر باشد، چون سپاه از گفتمانی حمایت می‌کرد که بتواند اقتدار کشور را به نمایش بگذارد و در حوزه بازدارندگی تاثیر مثبت‌تری داشته باشد و طمع دشمنان را کمتر کند. به‌عنوان نمونه در این دوره و در اوج بحث گفت‌وگوی تمدن‌ها که دولت دنبال می‌کرد، آمریکا ما را به‌عنوان محور شرارت در کنار کره‌شمالی و صدام مطرح کرد؛ این در واقع ناشی از ماهیت دشمن و نوع نگاه آنها به واقعیت ماست. بخشی از انتقاد سپاه در آن دوره همین بود. اما به نظرم در حوزه سازندگی سپاه، در دوره آقای هاشمی و به‌ویژه در دوره آقای خاتمی از منظر کاری موانعش کمتر بود، گرفتن کار در دولت‌های نهم و دهم سخت‌تر بود، این نظر من هم نیست بلکه بیان صریح فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا(ص) (آقای رستم قاسمی وزیر فعلی نفت) است، نمی‌خواهم بگویم عنادی داشتند ولی سختگیری‌های کار بیشتر بود.
تعامل با کدام‌یک از دولت‌ها بهتر بود؟
نمی‌شود به‌طور کلی گفت، در حوزه‌های متفاوتی تقسیم می‌شود. تعامل سپاه با دولت‌هایی که قانونگراتر بودند و روند امور را قانونی طی می‌کردند، راحت‌تر و منطقی‌تر بود. سیاست‌های کلی نظام و وظایف سپاه مشخص است. سپاه به‌عنوان حافظ انقلاب به هر میزان که دولت‌ها شرایط و بسترها را فراهم کرده‌اند برای کمک به آنها شتاب کرده و در هیچ‌یک از دولت‌های سازندگی، اصلاحات و نهم و دهم کم نگذاشته‌ است. در دوره اصلاحات شاهد حضور آمریکایی‌ها در عراق و افغانستان بودیم، سپاه به‌عنوان لبه جلویی حوادث به‌طور شایسته‌ای توانست وظایف خود را انجام دهد و تهدید را از کشور دور کند. در دوره آقای احمدی‌نژاد هم دیدید چندین‌بار آمریکایی‌ها تا مرحله تهاجم به ما پیش رفتند، اما تهاجم خود را عملی نکردند، چون از قدرت بازدارندگی سپاه و نیروهای مسلح که به نمایش درآمده بود به‌ویژه رزمایش‌های پیامبر اعظم(ص) که از دوران اصلاحات آغاز شد، فهمیدند که نباید ریسک کنند چرا که متضرر خواهند شد و این یک اصل ثابت بود. در مناظرات نامزدهای ریاست‌جمهوری اخیر هم دقت کنید، می‌بینید که هیچ دغدغه امنیتی از سوی هیچ‌یک از کاندیداها مطرح نشد و این عملکرد خوب نیروهای مسلح به ویژه سپاه بود که در حوزه نظامی و دفاعی به گونه‌ای عمل کند که هیچ کشوری هوس تهاجم دوباره به این کشور را نداشته باشد. باید اذعان کنیم در دوران انقلاب کشور در یک جنگ ناخواسته غافلگیر شد، بنابراین هرگز این اتفاق نباید تکرار شود. یکی از دغدغه‌های جدی دولت‌ها امنیت کشور و مرزهاست. هدیه سپاه و به‌طور کلی نیروهای مسلح به دولت‌ها همین امنیت کشور است. رییس دولتی که هیچ دغدغه‌ای نسبت به امنیت نداشته باشد چقدر می‌تواند راحت‌تر در جهت تحقق شعارها و قول‌هایی که داده عمل کند و این در مورد دولت آینده نیز صدق خواهد کرد و به یاری خداوند، دکتر روحانی نیز دغدغه‌ای از این بابت نخواهد داشت.
کدام دولت قانونگراتر بود؟
نسبی است و هرکدام را باید در شرایط خاص خودش مورد ارزیابی قرار داد البته تلاش همه دولت‌ها بر قانونگرایی بوده است.
بحث‌هایی وجود داشت مبنی بر اینکه سپاه در سال 84 به آقای احمدی‌نژاد تمایل داشت؟
منطق سپاه این است که در چارچوب وظایفش عمل کند. قاطعانه می‌گویم سپاه هیچ‌گاه به دنبال این نبوده که چه کسی رییس‌جمهور می‌شود. مبنای سپاه این بوده که آنچه مورد نظر رهبری و در دو بعد امنیت انتخابات و حضور حداکثری مردم است تحقق پیدا کند و سپاه در این دو بخش همیشه فعالانه حضور داشته است؛ یکی اینکه انتخابات در یک شرایط امن و آرام انجام شود که با توجه به دشمنانی که داریم کار ساده‌ای هم نیست. امنیت به‌سادگی حاصل نمی‌شود، وظیفه امنیتی سپاه همواره وظیفه ثابتی بوده است، فارغ از اینکه مردم به چه کسی رای دهند. نکته دوم اینکه سپاه به‌عنوان نهاد انقلابی که دل در گرو انقلاب دارد و قطعا نسبت به انتخابات حساس است، آنچه دنبال می‌کرده حضور حداکثری مردم بوده است. استاندارد حضور مردم را از شاخص‌های امنیتی می‌دانیم و هرچقدر حضور مردم بیشتر باشد کمک غیرمستقیم به نیروهای مسلح است. برای تحقق این خواسته‌ها سپاه به‌طور جدی در جهت تبیین دیدگاه امام و رهبری و تبیین ضرورت و نقش حضور مردم فعال بوده است اما اینکه گفته می‌شود سپاه در سال 84 پشتیبان آقای احمدی‌نژاد بوده است حرف درستی نیست و با قاطعیت می‌گوییم سپاه به هیچ‌وجه به دنبال ایشان نبود. اما بحث دیگری که مطرح است این است که بسیجی‌ها گفتمان احمدی‌نژاد را به لحاظ نوع شعارها و عملکردی که در زمان مدیریت شهرداری از ایشان دیدند، پسندیدند و افکار عمومی ما در آن مقطع هم موثر بود، افکار عمومی، نیازها و مطالباتی دارد و نگاه می‌کند در شعارهای چه‌کسی این مطالبات برجسته است، اما این به آن معنا نیست که بسیج به‌طور سازمان یافته پشت آقای‌احمدی‌نژاد باشد، بسیجی‌ها که بخش قابل توجهی از جمعیت کشور هم هستند احساس کردند آنچه می‌خواهند و می‌پسندند در رویکرد ایشان هست و قابل انکار هم نیست که بسیجی‌ها آن مقطع، رای اصلی‌شان وی بود. در انتخابات بعدی هم همین‌طور بوده است. درست است که بسیج سازمان وابسته به سپاه است اما اینطور نیست که سپاه به آن امر و نهی کند و در انتخابات به آنها دستور دهد که به چه کسی رای دهند.
سوال همین‌جاست که بسیج دستوری عمل می‌کند و در این رابطه هم از سپاه دستور گرفته است؟
نه اصلا اینطور نیست. درست است بسیج سلسله مراتب دارد و دستوری عمل می‌کند مثلا در مورد رزمایش‌ها و سایر فعالیت‌های میدانی اینگونه است، اما در اموری که مربوط به شخص خود بسیجی‌هاست، آنها بنابر تشخیص خود عمل می‌کنند، بسیج اقشار مختلفی دارد مثل دانش‌آموز، دانشجو، استاد دانشگاه و… ما بارها در همین انتخابات هم بیانیه دادیم که سپاه و بسیج به‌طور مصداقی از کسی حمایت نخواهند کرد و فقط به تبیین ملاک‌ها و معیارها و ضرورت حضور حداکثری خواهد پرداخت. ما در مورد عدم ورود به مصداق‌ها به لحاظ شرعی موظف هستیم؛ در این مورد، امام جمله صریحی دارند که ورود به دسته‌جات و گروه‌های سیاسی برای سپاه حرام شرعی است و لفظ حرام شرعی برای سپاه و نظامی‌ها که خاستگاهشان ایمانی است معنای خاصی دارد.نکته اینجاست که به قول گوبلز«دروغ هر چه بزرگ‌تر باشد باورکردنش آسان‌تر است»، این هم یک دروغ گوبلزی است که سپاه و بسیج دنبال این هستند که این فرد یا آن فرد کدام‌یک رییس‌جمهور شود و کدام‌یک نشود. واقعا این نگاه سپاه نیست البته ما در هر دوره‌ای از تجربیات قبلی‌مان استفاده کرده‌ایم مثلا در انتخابات اخیر از 5/1سال قبل فرماندهان سپاه و نماینده ولی‌فقیه در سپاه بر این موضوع نظارت بیشتری داشته‌اند، خود ما در روابط عمومی کل سپاه از حدود یک‌سال پیش به صراحت گفته‌ایم که سپاه به تعیین مصداق‌ها ورود نخواهد کرد.
عملکرد سپاه در سال 88 را چطور ارزیابی می‌کنید؟
مقطع ورود سپاه به فتنه 88 مقطعی بود که به‌شدت افکار عمومی از مسوولان نظام و سپاه مطالبه داشت که موضوع را فیصله دهند. یعنی به‌دلیل نوع اتفاقی که افتاد و واقعیت غیرقابل انکاری وجود داشت که بخشی از رای‌دهندگان به نتیجه انتخابات اعتراض داشتند و حضور خیابانی پیدا کردند و بیانیه‌هایی داده شد، از طرفی، جناحی که آرای بیشتری هم داشت در صحنه حاضر بود ولی سپاه در این مقاطع هیچ ورودی نداشت در روزهای ابتدایی تلاش کرد مشکلی پیش نیاید و کسی هم آسیب نبیند اما وقتی موضوع اردوکشی‌های خیابانی و اقدامات ساختارشکنانه و ضدامنیتی تداوم پیدا کرد و خسارت جانی و مالی به مردم وارد شد و میدانی برای حضور عناصر معاند نظام – که هیچ تعلقی نه به آن 13میلیون هوادار کاندیدای شکست‌خورده داشتند و نه به کسانی که برنده شده بودند – که از این فرصت سوءاستفاده کنند، باز شد. طبیعی است اینجا صرف‌نظر از خود انتخابات، سپاه در مقطعی ورود کرد که به غایله خیابانی و ناامنی ناشی از قانون‌گریزی پایان دهد بنابراین سپاه در چارچوب ماموریت‌های قانونی خود و برای بازگرداندن امنیت پایدار، آن هم در مدتی کوتاه، محدود و موثر در فتنه 88 ورود پیدا کرد. برآیندی که بعد از آن داشتیم رضایت عموم را به همراه داشته است و از عملکرد سپاه راضی بودند، البته اینکه از رفتار نیروهای انتظامی یا بسیج که کمک می‌کردند نارضایتی‌هایی بوده باشد، منکر نیستم و ممکن است اشتباهات فردی رخ داده باشد.
سپاه هیچ اشتباهی در انتخابات 88 مرتکب نشد؟
نه اینکه با تعصب بگویم بلکه بررسی دقیق انجام دادیم که سپاه در حوادث پس از انتخابات 88 اشتباهی نکرده است. سپاه اصلا نقشی نداشته است. در 10 روز مانده به انتخابات ما اردوکشی‌های خیابانی مفصلی با حضور طرفداران همه کاندیداها داشتیم اما شما هیچ نزاع و درگیری‌ای تا روز اعلام نتایج انتخابات نمی‌بینید ولی اتفاقی که افتاد از آنجا بود که استارت عبور از قانون زده شد و عناصر فرصت‌طلب البته با طراحی قبلی وارد شدند. سپاه در راستای وظایف قانونی خود و در مقطع خاص خود وارد شد. البته یکی از ضعف‌های ما در ماجراهای بعد از انتخابات سال 88 این بود که از گفتمان معنوی و حضور آگاهی‌بخش فرماندهان سپاه که از محبوبیت خوبی در افکار عمومی برخوردار بودند، در رسانه ملی کمتر استفاده کردیم و دلیلش هم این بود که آنقدر دشمن تبلیغ کرده بود سپاه در انتخابات دخالت می‌کند که این نگرانی وجود داشت که خود همین حضور به دخالت سپاه در انتخابات ترجمه شود.
سپاه برخلاف سال‌های اول، در دو، سه‌سال آخر دولت دهم با آقای احمدی‌نژاد به اختلاف خورد، در شورای عالی امنیت هم بحث‌ها و اختلافاتی مطرح شده است، دلیل این اختلاف‌ها چه بود؟
حمایت سپاه و همکاری با دولت‌ها تابع ضوابط و مقررات خاصی است که بخشی مدون و مکتوب و ابلاغ‌شده است تا زمانی که دولت‌ها به وظایف مصرح و قانونی خود عمل کنند و تخطی نکنند، سپاه خود را ملزم می‌داند با تمام توان از آنها حمایت کند، به محض اینکه احساس شود دولت‌ها دچار حاشیه‌هایی شده‌اندکه با متن فاصله دارد قطعا این می‌تواند نسبت به رفتار سپاه تجدیدنظر ایجاد کند و این چیزی بود که مـتاسفانه در مورد دولت دهم اتفاق افتاد. مکاتبات زیادی با دولت دهم تحت نام سازمان سپاه و هم تحت عنوان جمعی از فرماندهان سپاه صورت گرفت و بیشتر ناظر بر این مطلب بود که از حاشیه‌سازی پرهیز و تلاش کند خدمت صادقانه و گفتمان منطبق با انقلاب که منادی‌اش بود را پیگیری کند و در این زمینه واقعا سپاه تلاش‌های زیادی را برای کمک به دولتی که با تحرک بالا منشا خدمات ارزشمندی برای کشور شد، انجام داد.
پس اختلاف وجود داشته است؟
قطعا این اختلاف وجود داشته، در دولت‌های قبلی هم بعضا بوده است. مراکز اصلی تصمیم‌گیری مثل شورایعالی امنیت ملی که رییس‌جمهور رییس آن است و مصوبات آن بعد از تایید مقام معظم رهبری اجرایی می‌شود سپاه وظیفه دارد آن مصوبات را اجرایی کند، در این حوزه‌ها با هیچ‌یک از دولت‌ها مشکلی نبوده، آنچه بیشتر مطرح است سلیقه، گفتمان و گاه برخی رفتارهاست که مراجع و مومنان نسبت به آن موضع‌گیری می‌کنند، ماهیت سپاه در این مسایل روشن است، اما اختلافی که لاینحل باشد تاکنون وجود نداشته است.
توضیح شما درباره خبرها و پیامک‌‌هایی در مورد حمایت برخی چهره‌ها مثل سردار سلیمانی از بعضی کاندیداها مطرح شد، چیست؟
دو بحث را باید به‌طور جدی در نظر بگیریم:اول اینکه ستادهای کاندیداها تلاش می‌کنند که از چهره‌های محبوب برای جلب آرا بهره‌برداری کنند که یکی از اینها می‌تواند فرمانده سپاه قدس باشد که به لحاظ جاذبه شخصیتی و مقبولیت اجتماعی مورد توجه قرار می‌گیرند، اما بلافاصله بعد از انتشار این خبر که در دو مقطع زمانی برای دو نفر از نامزدها مطرح شد، رسما مورد تکذیب قرار گرفت.
یعنی سردار سلیمانی چنین چیزی گفته بود؟
نه. گفت‌وگویی حدود یک‌ونیم‌سال پیش بین ایشان با یکی از علمای محترم دیگر پیش می‌آید که چه کسی می‌تواند کشور را اداره کند؟ ایشان می‌گویند آدم‌های زیادی هستند مثلا آقای فلانی، عین همین عبارات را با ادبیات جدی‌تر در حمایت ایشان از نامزد دیگری پیامک کردند که باز تکذیب کردیم و با پیگیری شخص سردار سلیمانی بود و ما هم مقید بودیم که شخصیت و جایگاه ایشان نباید هزینه انتخاباتی قرار گیرد. از اردیبهشت سال گذشته این مساله را رعایت کردیم تا از آبروی سپاه که متعلق به آبروی نظام است هزینه نشود. نمی‌گویم به‌طور کامل ولی تقریبا هیچ گله‌ای از ستادها در این‌باره نداشتیم و برای اولین بار بنگاه‌های بزرگ خبرپراکنی دشمن هم اذعان کردند که سپاه به‌طور مصداقی ورود نداشته البته باید گفت نه‌فقط در این انتخابات که در انتخابات‌های قبلی هم همین‌طور بوده است.
اگر سپاه را بخواهید در این سی و چند سال آسیب‌شناسی کنید، مهم‌ترین نقاط ضعف و قوت آن را چه می‌دانید؟
مرکز راهبردی سپاه همواره در حال رصد سازمان سپاه و جهت‌گیری‌های ماموریتی آن است. یک بحث مهم موضوع روزآمدی متناسب با روند تحولات و تهدیدات منطقه‌ای و جهانی است.
در یک دوره‌ای بعد از جنگ تصور خوبی از تهدیدات نداشتیم اما با تهیه «طرح تحول و تعالی سپاه» تهدیدات و جنگ‌ها در بخش‌های مختلف مثل جنگ نرم، سخت و نیمه‌سخت تقسیم‌بندی و متناسب با آنها طیف‌های ماموریتی، نیروی متخصص و تجهیزات لجستیکی تعریف شد.
سپاه همواره تلاش می‌کند ماهیت انقلابی خود را از دست ندهد و فرهنگ برجسته‌ای که سپاه از آن برآمده به نسلی که قرار است سپاه را تحویل بگیرد، به درستی منتقل و این روحیه آرمانی و انقلابی حفظ شود.
در این راستا عملکرد سپاه را به‌طور مداوم رصد کرده و سعی می‌کنیم همواره اشکالاتی که در روند کار هست را رفع کنیم. نمی‌توانیم انکار کنیم که همه پیشرفت و اقتدار جوامع در گرو دسترسی به سرشاخه‌های علم بوده است، این نگاه در سپاه وجود دارد که باید بتوانیم بر علوم مختلف مسلط شویم تا حرفی در این فضا برای گفتن داشته باشیم. نگاه سپاه نگاه درآمیختن علم، معنویت، ایمان و عمل انقلابی است.
مهم‌ترین نقطه قوت سپاه چه بوده است؟
مهم‌ترین نقطه قوت سپاه را همین ایمان و اعتقاد به ارزش‌های الهی، خصیصه مردمی‌بودن و تعریف‌کردن خود در چارچوب قوانین و مقررات برگرفته از مکتب اسلام که شاخص آن ولایت‌فقیه است، می‌دانم. من رمز موفقیت‌های سپاه را در این می‌دانم که همواره نگاهش به اشاره رهبری چه در دوران حضرت امام و چه دوران مقام‌معظم‌رهبری بوده است.
و مهم‌ترین نقطه ضعف؟
در سازمانی به بزرگی سپاه با ماموریت‌ها و وظایف مختلف، طبیعی است که ضعف‌هایی وجود داشته باشد و بنده مهم‌ترین نقطه ضعف سپاه را در حوزه اطلاع‌رسانی می‌دانم و به‌رغم تلاش‌های فراوان نتوانستیم سپاه و عملکرد و کارکرد آن را خوب و در تراز این نهاد مردمی و انقلابی بشناسانیم، مثلا وقتی تنها کمتر از پنج‌‌درصد پروژه‌های عمرانی کشور را داریم، دشمن آن را 95‌درصد نشان داده و جا انداخته است، این نشان از ضعف ما در این حوزه دارد که البته بخشی از آن ناشی از فرهنگ سپاه است که می‌گوید مردم دارند کار ما را می‌بینند و دشمن هم کار خود را خواهد کرد. ولی کارکرد رسانه‌ها امروز غیرقابل انکار است به‌گونه‌ای که بخش عمده‌ای از فعالیت‌های سپاه که صددرصد منطبق با منافع ملی و در راستای رفع نیازهای مردم و جامعه بوده در نظر رسانه‌های معاند وارونه نشان داده شده است.
سپاه در طول سال‌های فعالیت اشتباهاتی هم داشته است؟
بله، در دوره بعد از جنگ، سپاه از نقش فرهنگی که باید ایفا می‌کرد، غفلت کرد و درونگرا شد. پرداختن به خود سپاه، ما را از مشکلات جامعه غافل کرد، مثل اتفاقی که در شلنگ‌آباد اهواز یا کوی طلاب مشهد افتاد، اگر سپاه مثل الان هوشیار بود به دولت‌ها فشار می‌آورد که اجازه ندهد چنین اتفاقاتی بیفتد ولی سپاه درونگرا شد و از این ناحیه کشور آسیب دید.
اشتباهی که آسیب‌زا بوده باشد چطور؟ و به‌طوری که سپاه بخواهد بابت این اشتباهات عذرخواهی کند؟
نمی‌گویم اشتباه نبوده است اما مورد خاصی که نیازمند عذرخواهی بوده باشد واقعا سراغ نداریم اساسا کسی که عذرخواهی کند منزلتش افزایش پیدا می‌کند ولی اینکه مجموعه سپاه چنین اشتباهی کرده باشد سراغ ندارم، شاید در رفتار کسانی که در گذشته در سپاه شاغل بوده‌اند یا انتسابی به این نهاد داشته‌اند در جریان فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی اشتباهی مشاهده شده باشد اما اینکه آن را به حساب سپاه بگذاریم و عذرخواهی از سپاه مطالبه کنیم، این کار پسندیده‌ای نیست. سپاه همیشه سپر بلای حوادث کشور بوده است، اما اینکه همه کارهای سپاه صددرصد معطوف به نتیجه بوده است را هم مدعی نیستیم.
منبع اصلی اعلام مواضع سپاه چیست؟ خبرگزاری‌ها و روزنامه‌هایی وابسته به سپاه شناخته شده‌اند، موضع‌گیری‌های آنها به‌عنوان موضع سپاه تلقی می‌شود.
منبع رسمی ما برای اعلام مواضع و دیدگاه‌های سپاه سایت سپاه‌نیوز (سایت رسمی خبری سپاه) است. در طول پنج‌سال گذشته نبوده خبری را اعلام کنیم و مسوولیت آن را برعهده نگیریم. اما به‌طور کلی هیچ رسانه‌ای بدون صاحب نیست. در دوره اصلاحات که دوره ورود بسیج به عرصه جنگ نرم بود، در آن زمان به خبرگزاری‌ فارس و روزنامه جوان به‌عنوان یکی از ابزارهای جنگ‌ نرم مجموعه سازمان بسیج کمک‌هایی کرد اما آن خبرگزاری و روزنامه تابع همان قوانینی هستند که سایر خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها تابع آن می‌باشند و رسانه اختصاصی سپاه محسوب نمی‌شوند.
تعامل سپاه با دولت آینده چگونه خواهد بود؟
حضور سپاه در همه مسایل و عرصه‌ها قانونمند و به‌صورت ریز و جزیی تابع قوانین کشور است قوانین و مقررات نحوه ورود سپاه در هر زمینه‌ای را مشخص کرده و بر همین مبنا کارش را انجام می‌دهد.
اینکه برخی در جریان مناظرات انتخاباتی حضور سپاه در عرصه سازندگی خیلی برجسته می‌دانستند به این دلیل است که تصور می‌کردند گفتن این حرف که «پای سپاه را از کارهای اقتصادی بیرون می‌کشیم» یک رای‌آوری زیاد خواهد داشت، در حالی که ورود سپاه به این عرصه قانونی است، اما به این مسایل که مقتضای انتخابات بود ورود پیدا نکردیم.
در دولت آینده هم تابع قوانین خواهیم بود. سپاه عطشی برای گرفتن پروژه‌ها البته منهای مواردی که دستاوردی برای نظام داشته باشد، ندارد. لطفا به این نکته دقت کنید؛ ما هزاران شهید دادیم که یک وجب از خاکمان را به دشمن ندهیم چطور ممکن است میلیون‌ها مترمکعب گاز از منابع حوزه مشترک توسط دیگران برداشت شود و سپاه نسبت به این مساله حساس نباشد و به مسوولان فشار نیاورد که اگر نمی‌توانید انجام دهید، ما آماده پذیرش کار هستیم که مثال آن فازهای 15 و 16 پارس‌جنوبی است که با اصرار سپاه نه برای منفعت‌طلبی بلکه برای منافع ملی بود و یک وزیر انقلابی آمد و گفت صفر تا صد آن را به سپاه دهید. قرارگاه سازندگی آن را انجام داد که واقعا الگوست. سپاه سر آنچه با منافع ملی سروکار دارد دنبال این نیست که چقدر هیاهو کنند، سپاه وظیفه‌اش را انجام خواهد داد و به این مسایل اعتنایی نمی‌کند. در بقیه ‌حوزه‌های سازندگی هم سپاه اصراری ندارد، دولت‌ها هر قدر بیشتر بتوانند از ظرفیت و توانایی سپاه استفاده کنند، برنده آنها هستند. بخش عمده‌ای از پروژه‌هایی که آقای احمدی‌نژاد رییس‌جمهور محترم در همین ماه‌ها و هفته‌های پایان دوره‌اش افتتاح کرد توسط قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) انجام شده بود. البته سپاه با افتخار این کار را کرد. سپاه در کمک به دولت آینده پیش قدم خواهد بود
به تعامل بهتر سپاه با دولت آینده خوشبین هستید؟
انتخابات یازدهم و رییس‌جمهور منتخب را فرصت خوبی برای پیگیری آرمان‌های انقلاب می‌دانیم و همان‌طور که مقام معظم رهبری فرمودند همه باید به این دولت کمک کنند و سپاه در این موضوع پیشقدم است و برخلاف آنچه معاندان‌درصدد القای آن هستند، سپاه مصمم است به‌طور همه‌جانبه در چارچوب قوانین به دولت کمک کند و موفقیت دولت را موفقیت ملتی می‌داند که به ایشان با امید رای دادند و این آمادگی را سپاه طی بیانیه‌ای رسمی پس از پیروزی رییس‌جمهور منتخب اعلام کرده است.
لینک خبر : http://sharghdaily.ir/?News_Id=15902
***********************************
هاشمی رفسنجانی: نمی‌توانیم با جهان قهر باشیم
——————————————————–
اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصحلت نظام ایران، ۳۰ تیر ماه گفت «نمی توانیم با جهان قهر باشیم و به تکامل فکر کنیم و این اندیشه افراطی، مخل شعار استقلال‌خواهی مردم در همه مراحل انقلاب اسلامی است».

هاشمی رفسنجانی در دیدار با گروهی از استادان دانشگاه‌های ایران گفته است «وظیفه همه ماست تا از کاری که مردم کرده‌اند، حراست کنیم و نگذاریم تندروها بذر ناامیدی را در فضای جامعه گسترش دهند».

به گزارش خبرگزاری ایلنا رئیس تشخیص مصلحت نظام در عین حال با اشاره به «کسانی که کشور را به این روز انداختند» تاکیده کرده است همه می‌توانند با تجدیدنظر در گفتار، افکار و رفتار خود، در فضای رقابتی، به بهتر شدن امور کمک کنند. او شرط چنین مشارکتی را «دوری کردن از توهین و تهمت» عنوان کرده است که «با ادبیات اعتدالی هیچ سازگاری ندارد».

اعتدال در سیاست داخلی و تعامل با کشورهای خارجی از مهم‌ترین شعارهای حسن روحانی، رئیس‌جمهوری منتخب ایران، به شمار می‌رود.

محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی پیشین و فعلی در ایران از جمله کسانی بودند که در انتخابات ریاست جمهوری در ۲۴ خرداد ماه از آقای روحانی حمایت کردند.

موضوع تعامل با کشورهای خارجی، به ویژه با بحرانی شدن آن در هشت سال گذشته، طی روزهای گذشته به فضای سیاسی ایران باز گشته است. در این میان گفت‌وگو میان ایران و آمریکا از جمله مهم‌ترین مسائلی بوده‌اند که بار دیگر و در فضای به وجود آمده پس از انتخابات در ایران مجال یافته‌اند تا مطرح شوند.

در خود آمریکا این موضوع برای نمونه در درخواست ۱۳۰ نماینده کنگره آن کشور از باراک اوباما، رئیس‌جمهوری ایالات متحده، برای مذاکره با ایران بروز پیدا کرده است.

در عین حال خبرهایی نیز منتشر شده که کنگره آن کشور ارسال طرح جدید تحریم‌های ایران را به کاخ سفید عقب انداخته است. تحریم‌هایی که عمدتا به دلیل برنامه اتمی ایران شکل گرفته‌اند و طی هشت سال ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد حلقه آنها تنگ‌تر شده است.

رئیس مجمع تشخیص نظام دو هفته پیش با انتقاد از تحریم‌های مرحله‌ای آمریکا گفته بود واشینگتن باید از گسترش تحریم‌ها خودداری کند.

روز یک‌شنبه علاوه بر اکبر هاشمی رفسنجانی، آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، نیز به موضوع «تعامل» با خارج اشاره کرد.

در این اشاره آیت‌الله خامنه‌ای مستقیما از آمریکا نام برد و بر «ضرورت» خوش‌بین نبودن به مذاکرات با آن کشور تاکید کرد.

رهبر ایران با اشاره به «موضع‌گیری‌های اخیر» مقام‌های آمریکایی، گفته است «در ابتدای امسال هم گفتم که به مذاکره با آمريکا خوش‌بين نيستم، اگرچه در سال‌های گذشته مذاکره در مسائل خاصی همچون عراق را منع نکردم».

او در عین حال گفته است «اگر تعامل با دنيا منجر به برگشت از مسير شود، يک خسارت است».

رهبر جمهوری اسلامی توضيح بيشتری در خصوص «موضع‌گيری‌های اخير» مقام‌های آمريکايی ارائه نکرده است

آیت‌الله خامنه‌ای از مهم‌ترین حامیان محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت‌های نهم و دهم جمهوری اسلامی و سیاست‌های او از جمله در مورد برنامه اتمی ایران به شمار می‌رفت.

در آخرین سال‌های ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد بسیاری از اصولگرایان هوادار رهبر ایران به صف منتقدان احمدی‌نژاد پیوستند.
رادیو فردا/دوشنبه, ۳۱ تیر, ۱۳۹۲
*********************************
پنج وزیر مهم‌تر از برنامه هسته‌ای! (یادداشت روز)
کیهان 31 تیرماه 1392
ریاست‌جمهوری دکتر روحانی دو هفته دیگر با برگزاری مراسم تحلیف و تنفیذ آغاز می‌شود. او 4 چالش مهم را پیش رو دارد. 1- چالش اقتصادی 2-چالش سیاست خارجی به بهانه برنامه هسته‌ای 3- جریان بی‌اعتبار و افراطی دخیل در فتنه‌گری‌های 78 و 88 (چالش‌ سیاسی-امنیتی) 4- چالش فرهنگی. این 4 چالش کمابیش با یکدیگر، تقاطع و هم‌پوشانی دارند. طلبکاری غرب و جریان افراطی مدعی اصلاح‌طلبی، یک چالش مهم در برابر حجت‌الاسلام والمسلمین روحانی است. او برنده خواهد بود اگر در برابر این دو طیف-از موضع حق و قانون و واقعیت‌ها- برخورد عزتمندانه و از سر اقتدار داشته باشد و خدای نکرده بازنده خواهد شد اگر در موضع بدهکاری مقابل غرب و جریان فتنه قرار گیرد. شاید تعجب کنید اما اولین مطالبات هر دو طیف بر سر کابینه و به ویژه 5 وزارتخانه‌ کلیدی کشور، اطلاعات، علوم، فرهنگ و ارشاد اسلامی و خارجه است. این ادعا را باید مستند کرد.
اما پیش از ارائه مستند ادعای فوق لازم است به این موضوع توجه داشته باشیم که غرب و جریان فتنه در قبال انتخابات ریاست‌جمهوری طابق‌النعل‌بالنعل پیش آمده‌اند. مقامات آمریکایی و متحدان آنها تحریم‌های فلج‌کننده را از حدود 2 سال پیش وضع کردند تا تحریم انتخابات را نتیجه بگیرند. به موازات همین امر، تحریم انتخابات از سوی افراطیون مدعی اصلاحات علی‌الدوام زمزمه شد به نحوی که دکتر عارف روز گذشته در مصاحبه با روزنامه شرق تأکید می‌کند اصلاح‌طلبان دنبال تحریم انتخابات بودند و حتی او را به جرم اعلام نامزدی، اصلاح‌طلب بدلی خوانده‌اند. در همین چارچوب، جان‌کری وزیرخارجه آمریکا روز سوم خرداد اعلام کرد «با توجه به رد صلاحیت 800 نامزد، 8 نامزد تأیید شده خواسته مردم ایران را نمایندگی نمی‌کنند و براساس اینکه در راستای منافع حکومت حرکت می‌کنند، تأیید شده‌اند. به سختی می‌توان گفت که روندی آزاد بر انتخابات ایران حاکم است». پیش از او وندی شرمن معاون وزارت خارجه ضمن اسم بردن از دو نامزد جریان فتنه و حلقه انحرافی ادعا کرده بود انتخابات ایران مشروعیت ندارد. دو روز پیش از انتخابات نیز شورای امنیت ملی آمریکا در اقدامی کم‌سابقه اعلام کرد «انتخابات ایران آزاد و عادلانه نیست و اراده و خواسته مردم ایران را نمایندگی نمی‌کند».
بعد از انجام انتخابات و وقوع حماسه مشارکت 72درصدی لحن آمریکایی‌ها موقتا برگشت. آنها این بار مدعی شدند که مردم ایران به سازش و تسلیم در برابر غرب رأی داده‌اند و این نشانه یک تغییر بزرگ در ایران است. جریان افراطی مدعی اصلاحات نیز که حتی در میان 4 نامزد خویش برای اجماع، نام حسن روحانی را نگذاشته بود پس از انتشار نتایج نظرسنجی‌ها یقین کرد به خودی خود بیش از 7 درصد آرا را در حالتی خوش‌بینانه ندارد و بنابراین به معنای واقعی کلمه به اعتبار آقای روحانی آویزان شد تا از این نمد کلاهی برای خود دست و پا کند و بتواند از این طریق به عنوان مسافر قاچاقی دوباره به قطار سیاست سوار شود. این تعبیر از عباس عبدی است که «اصلاح‌طلبان با یک پیروزی مفت و مجانی می‌خواستند قلم نسیان بر گذشته بکشند» (روز آن‌لاین، 19 تیر 92). روحانی قبل و بعد از انتخابات چندین‌بار تأکید کرد که «مستقل» است.
ژست استقبال مقامات آمریکایی از انتخابات ایران- با این هدف که نقطه مقابل حماسه ملت ایران دیده نشوند- به زودی رنگ باخت. باراک اوباما چند روز پس از انتخابات گفت «انتخاب یک رئیس‌جمهور میانه‌رو در ایران بیانگر این است که ایرانی‌ها می‌خواهند به سمت و سویی متفاوت حرکت کنند اما من اطمینان ندارم که این راه جدید لزوما به پیشرفت قابل ملاحظه‌ای در زمینه‌ جاه‌طلبی هسته ایران ختم شود. نتایج این انتخابات به این معنا نیست که ایالات متحده آماده است بی‌درنگ با دولت ایران مذاکره کند. مردم ایران باید بفهمند که تحریم‌های اقتصادی علیه این کشور لغو نخواهد شد مگر اینکه ایران گام‌های قابل توجهی برای شفاف‌سازی بردارد و نشان دهد که در پی دستیابی به سلاح هسته‌ای نیست». این سخن گزاف در حالی بیان می‌شد که به تصریح گزارش‌های مکرر جامعه اطلاعاتی آمریکا (16 نهاد اطلاعاتی) از سال 2007 تا امروز، ایران در پی ساخت سلاح اتمی نبوده است.
سخنان اوباما پاسخ پیشاپیش همه خوش‌باوران یا مغزضانی است که به استناد لفاظی کسانی چون جک استراو وزیر خارجه اسبق انگلیس یا بیانیه بی‌اعتبار یک چهارم اعضای مجلس نمایندگان آمریکا و یا خبر واشنگتن‌پست درباره تاخیر در ارسال لایحه جدید تحریم‌ها به دولت اوباما چنین تصور یا القا می‌کنند که باب تعامل با آمریکا و اروپا گشوده شده و از این طریق می‌توان از فشار تحریم‌ها کاست. این طیف خوش‌بین یا مغرض توجه نمی‌کنند که دولت آمریکا دو هفته پیش تحریم‌های جدید ضدایرانی جدیدی را که ژانویه گذشته در حوزه‌های مالی و پولی، انرژی، کشتی‌رانی و فروش و جابه‌جایی کالاهای اساسی به تصویب رسیده تحت فشار کنگره به اجرا گذشت. واقعیت این است که کنگره در آمریکا اختیاردار دولت است و اکثریت قاطع اعضای دو مجلس، موضع ضد ایرانی شدیدی دارند و به شدت متأثر از لابی صهیونیستی آیپک هستند.
یک مسئله کلیدی در این میان وجود دارد و آن اینکه رصدگران سیاسی و اطلاعاتی غرب به خوبی می‌دانند دکتر روحانی، یک اصلاح‌طلب مطلوب غرب- از آن جنس که مقامات آمریکایی مکرر می‌گفتند ما از رفورمیست‌ها و اصلاح‌طلبان در ایران و عراق و لبنان و سوریه حمایت می‌کنیم- نیست بلکه به جمهوری اسلامی وفاداری و دلبستگی کامل دارد. تحلیل 10 روز پیش مایکل سینگ مدیر انستیتو واشنگتن تکرار ترجیع‌بند بسیاری از سیاستمداران با نفوذ در آمریکاست مبنی بر اینکه «روحانی برای آمریکا و متحدانش به خوبی شناخته شده است. زیرا با توجه به مواضع گذشته‌اش معلوم است که او نه تنها یک اصلاح‌طلب نیست بلکه از افراد درون نظام است و نقش مهمی در پیشبرد برنامه هسته‌ای، فعالیت‌های منطقه‌ای و حتی سرکوب‌های داخلی ] فتنه‌گران[ داشته است». سینگ سپس هم‌پوشانی موضع آمریکا با جریان فتنه را بازگو می‌کند و می‌گوید «از طرفی بعید هم نیست روحانی با توجه به مشکلات اقتصادی به ضرورت تغییر در کشور نیاندیشیده باشد لذا باید به دنبال برخی نشانه‌های اولیه باشیم، مثلا سران مخالفان را از بازداشت و حبس خانگی رها بخشد و تصمیم‌هایی برای سیاست ایران در ارتباط با مسائل راهبردی مانند سوریه اتخاذ کند»! مستند دیگر مربوط به گزارش دو روز پیش روزنامه واشنگتن‌تایمز است که تصریح می‌کند دولت جدید ایران باید گام‌هایی برای تغییر در عرصه داخلی- حوزه‌هایی مربوط به وزارتخانه‌های کلیدی کشور، اطلاعات، ارشاد و علوم- بردارد و «اگر روحانی به سوی این تغییرات گام بردارد ولو پیشرفت مربوط به مذاکرات هسته‌ای به کندی صورت گیرد، ثابت خواهد شد که وعده تغییر او واقعی بوده است. غرب نیز که امیدوار است شاهد تغییراتی در سیاست خارجی ایران باشد، براساس تغییرات و اصلاحات در سیاست داخلی درباره روحانی قضاوت خواهد کرد. انتصاب اعضای کابینه نخستین نشانه در این زمینه است»!!
تحلیل واشنگتن‌تایمز فراتر از این وارد جزئیات توقعات غرب در زمینه سیاست داخلی ایران شده و می‌نویسد «البته انتخاباتی را که نامزدهای آن از پیش تأیید شده بودند و با محدودیت‌ نامزدها برگزار شد نمی‌توان آزاد و عادلانه نامید. سابقه روحانی نیز از اجرای اصلاحات مهم از سوی او خبر نمی‌دهد. او یک روحانی میانه‌رو و از خودی‌های رژیم است که در هنگام سرکوب شدید اعتراضات خیابانی در سال 1999 ]تیر[1378 از مقامی بالا در شورای عالی امنیت برخوردار بود. با این وجود آنچه روحانی درباره حقوق بشر می‌گوید و انجام می‌دهد، حائز اهمیت خواهد بود. این اهمیت به ویژه از آن جهت است که برخی اعضای مهم کابینه او باید به تأیید رهبر عالی ایران برسند. اگر روحانی به اجرای اصلاحات متعهد است می‌تواند از چند اقدام اول به عنوان شاهدی برای اثبات ادعای خود کمک بگیرد. همه این اقدامات نیازمند برخورداری از جرئت و شهامت است]![ نخست اینکه زندانیان بازداشتی را آزاد کند. گام بعدی آزادی مطبوعات و بازگشایی انجمن صنفی روزنامه نگاران است که سال 2009 منحل شد. گام سوم، آزادی تحصیل و کاهش نفوذ نیروهای امنیتی در دانشگاه‌هاست. او باید شخصی مصمم به این موضوع را به سمت وزارت علوم منصوب کند، کمیته‌های انضباطی را تعطیل نماید و افراد اخراجی به خاطر فعالیت‌هایشان را بازگرداند. گام دیگر، آزادسازی نهادها و سازمان‌های مدنی است که مورد حمایت خاتمی در سال‌های 1997 تا 2005 بودند. روحانی باید محدودیت‌های مربوط به خانه سینما، کانون وکلا و سندیکاهای کارگری را از میان بردارد. در این صورت است که ولو پیشرفت مذاکرات هسته‌ای کند باشد، ثابت خواهد شد که روحانی دنبال تغییر است»!
با این اوصاف، اولین آزمون استقلال و اقتدار حجت‌الاسلام والمسلمین روحانی در معرفی تیم خود در کابینه رقم خواهد خورد. بی‌دلیل نیست طی دو هفته اخیر سیاست‌بازان و رسانه‌های فعال در سازمان فتنه از جانب خود برای کابینه و وزیران کشور، اطلاعات، ارشاد، علوم و خارجه نسخه پیچیده و حتی با وقاحت وزیر را معرفی کرده‌اند که آخرین آن را در سخنان خاتمی شاهد بودیم. دکتر روحانی با کیاست تمام می‌داند که اگر در این موضع کوتاه بیاید، طلبکاری فتنه‌گران ورشکسته و حامیان خارجی آنها حد یقف نخواهد داشت. البته طبیعی است که نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی نیز همچنان که بارها موضع صریح مقابل فتنه‌گران گرفته‌اند، ضمن پشتیبانی و حمایت از دکتر روحانی، اجازه تجدید حیات این جریان انگلی را نخواهند داد.
درباره سیاست خارجی نیز فعلا باید به همین تحلیل فارین پالیسی بسنده کرد که یک هفته پس از انتخابات تأکید کرد «رهبر ایران درست می‌گوید؛ توپ در زمین آمریکاست. آیت‌الله خامنه‌ای می‌گوید دولت اوباما با رفتارش و نه با گفتار سنجیده خواهد شد. ایران از چرخه هسته‌ای خود دست نخواهد کشید. متأسفانه اوباما نشان داده که متأثر از کنگره و لابی صهیونیستی است و شجاعت و قاطعیت لازم را برای تعامل با ایران ندارد… روحانی 10 سال پیش مذاکراتی داشت که به امید اعتمادسازی، تعلیق را پذیرفت اما این امید به شکست انجامید. رئیس‌جمهور منتخب ایران یک ‌بار شرمنده و مارگزیده شده و احتمالا بار دیگر برای اتخاذ موضع نرمش در برابر غرب پا پیش نمی‌گذارد. او تنها در صورتی امتیاز می‌دهد که مطمئن شود در قبال آن امتیاز خواهد گرفت. بنابراین به جای ریسک امتیازدهی صبر می‌کند ببیند آمریکا برای امتیاز دادن جدی است یا نه. اتفاقات 10 سال قبل ننگی برای اصلاح‌طلبان شد و اکنون توپ در زمین آمریکاست که باید امتیاز بدهد وگرنه تغییری صورت نخواهد گرفت».

محمد ایمانی
***************************

دورخیز اصلاح‌طلبان برای کسب کرسی وزارت در دولت یازدهم

کیهان 31 تیرماه 1392
کارشناسان و فعالان سیاسی با اشاره به تحرکات و تکاپوی اصلاح‌طلبان نسبت به سهم‌خواهی از دولت یازدهم تاکید کردند که مجلس به کسانی که در بازی سیاسی و حزبی به دنبال سهم و غنیمت از دولت روحانی باشند رای اعتماد نمی‌دهد.
ابوالفضل چمندی دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان درباره برنامه اصلاح‌طلبان برای ناکارآمد نشان دادن دولت حسن روحانی در چهار سال آینده گفت: فشارهایی که به منتخب مردم وارد می‌شود برآمده از همین تحلیل است چرا که اصلاح‌طلبان به دنبال این هستند تا با تعیین افرادی برای وزارتخانه‌های حساس و قابل دسترس نظیر وزارت علوم و وزارت ارشاد، برای دولت روحانی حاشیه‌سازی کرده و در ادامه ناکارآمدی وی را به جامعه تلقین کنند.
وی درباره فعالیت‌های اصلاح‌طلبان برای حضور در قدرت گفت: اصلاح‌طلبانی که با تندروی دستاوردهای دولت کارگزاران و شخص هاشمی و بعدتر از آن دولت احمدی‌نژاد را نادیده گرفتند و تحت عناوین زننده‌ای با دو رئیس‌جمهور ایران به مقابله برخاستند و حتی پروژه عبور از خاتمی را در برهه‌ای کلید زدند؛ دوران ریاست‌جمهوری حسن روحانی را نیز مرحله‌ گذاری می‌دانند که بایستی از آن در 4 سال آینده عبور کنند.
در همین ارتباط، آیت‌الله حسن ممدوحی عضو مجلس خبرگان رهبری نیز با اشاره به تلاش برخی اصلاح‌طلبان برای حضور در کابینه دولت یازدهم به فارس گفت: آنها به فکر روحانی نیستند و کار خود را می‌کنند هرچند که آقای روحانی حواسش به این مسائل است.
ممدوحی تصریح کرد: مجلس اعلام کرده است که اگر اصحاب فتنه به عنوان وزیر معرفی شوند به آنها رای نخواهد داد.
همچنین، رضا مقدسی مدیرعامل خبرگزاری مهر به سیاست چماق و هویج جریان اصلاحات در رابطه با دولت آقای روحانی اشاره کرد و اظهار داشت: این جریان سعی دارد هم فاصله و هم مطالبه‌گری خود را از دولت روحانی داشته باشند و از هر دو موضع مناسبات خود را تنظیم کند.
وی در ادامه افزود: جریان اصلاحات در فضاسازی‌ها و مطالبه‌گری‌هایشان سعی دارد سهم خود را بالا برده و خود را پیروز عرصه‌ای معرفی کنند که تا قبل از انتخابات بخشی از این جریان، عرصه انتخابات را تحریم کرده و یا با حضور حداقلی 7 درصدی در انتخابات شرکت کردند؛ از این رو با این رفتار هم سعی می‌کنند شکست خود را جبران کنند و هم با سهم‌خواهی وانمود کنند حضور فعالی در انتخابات داشتند و جریانشان به پیروزی رسید.
مقدسی با اشاره به اینکه مردم حوادث تلخ دوره اصلاحات را فراموش نمی‌کنند ابراز داشت: جالب‌تر اینکه بسیاری از افراد که چهره‌های افراطی جریان اصلاح‌طلب بودند به گونه‌ای رفتار می‌کنند که مدعی اعتدال هستند، در حالی که بسیاری از آنها که در روزنامه‌های زنجیره‌ای ادعای اعتدال و میانه‌روی می‌کنند و تلاش دارند ترجمه دیگری از اعتدال‌گرایی وانمود کنند تصورشان این است که سابقه رفتار آنها در مجلس ششم، جریان کوی دانشگاه و حوادث تلخ دولت اصلاحات از حافظه تاریخی مردم حذف شده است در حالی که چنین نیست.
مدیرعامل خبرگزاری مهر خاطرنشان کرد: مردم اصلاح‌طلبی را اعتدال‌گرایی ترجمه نمی‌کنند و بین رفتار افراطی و اعتدالی تفاوت قائلند و آنها نمی‌توانند این موضوع را دگرگون جلوه دهند.
فاطمه آلیا نماینده مردم تهران در مجلس نیز با بیان اینکه اصلاح‌طلبان سعی دارند با رفت و آمدها و گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای خودشان را مطرح کنند، گفت: مجلس به کسانی که در بازی سیاسی به دنبال سهم و غنیمت از دولت تدبیر و امید باشند، رای اعتماد نمی‌دهد.
آلیا با اشاره به تکاپوی اصلاح‌طلبان برای حضور در کابینه دولت جدید اظهار داشت: طیف تندروی اصلاح‌طلب که پس از فتنه 88 حیات سیاسی خود را تمام شده می‌دید، تلاش کرد در انتخابات یازدهم یک بار دیگر مطرح شود و شرایط نیز طوری رقم خورد که آنها احساس کردند رفتارسیاسی غلط‌شان فراموش شده است.
وی به رسالت وکلای ملت در رای اعتماد به دولت یازدهم اشاره کرد و یادآور شد: البته تا کابینه پیشنهادی معرفی نشود، نمی‌توان این گمانه‌زنی‌ها را جدی گرفت؛ زمانی که روحانی کابینه پیشنهادی خود را معرفی کند، مجلس در راستای سوگند خود هیچ چیزی را جز اصول انقلاب و تعهدی که به مردم دارد درنظر نمی‌گیرد و از این رو قطعا به کسانی که در بازی سیاسی به دنبال سهم و غنیمت از دولت تدبیر و امید باشند، رای اعتماد نمی‌دهد.
نماینده مردم تهران در مجلس با تاکید بر اینکه کسانی که در فتنه مشارکت داشتند، جایگاهی در کابینه ندارند، به تلاش روحانی برای تشکیل یک دولت اعتدالی اشاره کرد و افزود: مفهوم اعتدال رفتار مقام معظم رهبری و خط ولایت فقیه است و از این رو انتظار داریم آقای روحانی در عمل اعتدال خود را نشان دهد.
وی با بیان اینکه دولت اعتدالی یعنی دولتی که از فتنه‌گران در کابینه خود استفاده نکند، تصریح کرد: اصلاح‌طلبان سعی دارند با رفت و آمدها و گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای خودشان را مطرح کنند اما ما فعلا به حرف آقای روحانی اعتماد می‌کنیم که این موضوعات گمانه‌زنی است.
**********************************
ناشی‌گری خاتمی «فرد مورد نظر» را سوزاند! (خبر ویژه)

کیهان31 تیرماه 1392
ناخرسندی و اعتراض رئیس‌جمهور منتخب به موضع طلبکارانه خاتمی درباره گزینه وزارت ارشاد باعث عقب‌نشینی این حامی فتنه سبز شد.
خاتمی که پیش از این مسجدجامعی را به عنوان وزیر ارشاد معرفی کرده بود، اکنون در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه گفته می‌شود شما در پی سهم‌خواهی از رئیس‌جمهور منتخب هستید و نام بردن از احمد مسجدجامعی به عنوان وزیر ارشاد در همین راستاست، گفت: ابدا، بنده ترجیح می‌دهم مسجدجامعی در شورای شهر بماند.
وی در پاسخ این سوال که پس چرا از وی به عنوان وزیر ارشاد نام بردید، گفت: گفتم دیگر. هیچکس نباید سهم‌خواهی کند و باید اجازه بدهند آقای روحانی هرکس را دلش می‌خواهد انتخاب کند.
ادعای خاتمی مبنی بر اینکه ترجیح می‌دهد مسجدجامعی در شورای شهر بماند، خلاف واقع است چرا که خاتمی یکشنبه هفته گذشته در دیدار اصغر فرهادی و جمعی از هنرمندان تصریح کرده بود «وزیر ارشاد دولت یازدهم مسجدجامعی است.» وی گفته بود فرد مورد قبول برای وزارت ارشاد معلوم است اسمش را نمی‌برم و نمی‌گویم که اسمش مسجدجامعی است.
صرف‌نظر از عملکرد مسئله‌دار مسجدجامعی در دولت اصلاحات و به هنگام جانشینی مهاجرانی در زمینه میدان دادن به جریان‌های ضدانقلاب در حوزه مطبوعات و فرهنگ و سینما و کتاب که وی را فاقد صلاحیت تصدی وزارت در دولت اعتدال می‌کند، اصل موضع طلبکارانه خاتمی با ناراحتی رئیس‌جمهور منتخب مواجه شده بود و اکنون خاتمی به خاطر توبیخ شدن مجبور شده حرف زیادی و نامربوط خود را پس ‌بگیرد.
افراطیون به شدت پیگیر آن هستند که گزینه‌های خود را در راس برخی وزارتخانه‌های راهبردی یا دست کم معاونت‌های این وزارتخانه‌ها بگمارند.
گفتنی است روز گذشته سخنگوی کارگزاران که حزب متبوع خود را لیبرال و دموکرات می‌داند و پیش از این ادعا کرده اسلام نظام حقوقی و سیاسی و اقتصادی ندارد، در حاشیه مراسم ختم پدر یکی از اصلاح‌طلبان مدعی شد: دوستانی که دور آقای روحانی را گرفته‌اند همه اصلاح‌طلب هستند.

*****************************

روزنامه «تهران امروز»:
یونسی یکی از عوامل اعدام‌های سال ۶۲ است

۳۱ تیر ۱۳۹۲

روزنامه «تهران امروز» در یادداشتی علی یونسی یکی از نامزد‌های پست وزارت اطلاعات در دولت روحانی را یکی از «عوامل» اعدام‌های سال ۱۳۶۲ در ایران معرفی کرد.

این روزنامه وابسته به محمدباقر قالیباف٬ شهردار تهران روز یک‌شنبه (۳۰ تیر) نوشته که یونسی در سال ۱۳۶۲ رئیس یکی از شعب دادگاه نظامی بوده و ده‌ها حکم اعدام «صادر» کرده است.

آن‌طور که «تهران امروز» نوشته است٬ علی یونسی در این سال بیش از ۱۰۰ عضو حزب توده و ۳۰ نفر از اعضای سازمان فدائیان را «محاکمه» و برخی را نیز به «اعدام» محکوم کرده بود.

این برای نخستین‌بار است که یک روزنامه نزدیک به محافظه‌کاران با صراحت چنین گزارشی درباره وزیر اطلاعات دولت محمد خاتمی منتشر می‌کند.

«تهران امروز» در ادامه یونسی را وابسته به اردوگاه محافظه‌کاران معرفی کرده که پس از دوم خرداد سال ۱۳۷۶ به اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر شده است.

این روزنامه محافظه‌کار همچنین اضافه کرده که نمایندگان مجلس به شدت مخالف بازگشت دوباره وی به وزارت اطلاعات و تصدی وزارت کشور هستند.

با گذشت بیش از ۲۴ ساعت٬ علی یونسی درباره این گزارش واکنشی نشان نداده است.

گزارش تهران امروز از تلاش برای تاثیرگذاری سیاسی‌کاران بر ترکیب کابینه
چه كساني مي‌خواهند وزارت اطلاعات به يونسي برسد؟

تهران امروز 30 تیرماه 1392
وزير اطلاعات بايد به دور از بازي‌هاي مشهور سياسي و دسته‌بندي‌هاي رايج اهالي سياست باشد. يونسي اما در دوران انتخابات رياست‌جمهوري همه وقت خود را صرف امور سياسي تند كرد و از هيچ كوششي در اين زمينه فروگذار نكرد. همين موضوع نيز به نگراني ديگر نمايندگان مردم در بهارستان تبديل شده كه مبادا وزارت اطلاعات به محلي براي تسويه حساب‌هاي سياسي و… تبديل شود

علي يونسي مرد مورد علاقه برای وزارت اطلاعات از سوی طيفي از سياسي‌كاران است. حتي اگر نامش در ليست پيشنهادي حسن روحاني هم نباشد باز عقبه رسانه‌اي اين گروه وي را كانديدای اول وزارت اطلاعات معرفي مي‌كنند. وي چهارمين وزير اطلاعات ايران بود كه پس از استعفاي حجت‌الاسلام دري نجف آبادي از سوي سيدمحمد خاتمي به مجلس معرفي شد. آنهايي كه علي يونسي را از نزديك مي‌شناسند رويكرد سياسي وي را به دو برهه قبل و بعد از دوم خرداد تقسيم مي‌كنند. قبل از دوم خرداد در اردوگاه جناح راست و فرداي دوم خرداد در جرگه اصلاح‌طلبان. آنگونه كه در سوابق علي يونسي آمده در نيمه دوم سال 1362 در مقام رياست شعبه دادگاه نظامي، بيش از 100نفر از اعضاي شبكه مخفي و نظامي حزب توده ايران و 30 نفر از اعضاي سازمان فداييان، شاخه اكثريت را محاكمه و برخي را نيز به اعدام محكوم كرد. علي يونسي همان روزي كه به مجلس معرفي شد تلاش براي جذب مخالفان و تبديل دشمنان به مخالفان را به عنوان برنامه و راهبرد خود در وزارت اطلاعات معرفي كرد. راهبردي كه به گمان خيلي‌ها موفق نبود و تنها فضا را براي يكه تازي تندروها و افراطيون گشود. شنيده‌هاي تهران امروز از راهروهاي مجلس و لابي‌هاي نمايندگان حاكي از مخالفت‌هاي جدي با وزارت علي يونسي چه در وزارت اطلاعات و حتي وزارت كشور حكايت دارد. با اين وجود از فرداي پيروزي حسن روحاني در انتخابات فضا‌سازي گسترده‌اي از سوي طيفي براي تحميل چند وزير به روحاني به راه افتاد. علي يونسي هم از همان طيف است كه اگرچه به روحاني نزديك است و در مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص يار وي در خوشي و ناخوشي بوده اما روحاني مي‌داند كه معرفي وي شانس چنداني براي راي آوري در مجلس ندارد و حتي در صورت راي آوري مي‌تواند آغازي براي يك چالش ميان دولت و مجلس باشد. چيزي كه روحاني تا به امروز نشان داده به‌دنبال آن نيست. از سوي ديگر وزير اطلاعات بايد به دور از بازي‌هاي مشهور سياسي و دسته‌بندي‌هاي رايج اهالي سياست باشد. يونسي اما در دوران انتخابات رياست‌جمهوري همه وقت خود را صرف امور سياسي تند كرد و از هيچ كوششي در اين زمينه فروگذار نكرد. همين موضوع نيز به نگراني ديگر نمايندگان مردم در بهارستان تبديل شده كه مبادا وزارت اطلاعات به محلي براي تسويه‌حساب‌هاي سياسي و… تبديل شود. اتفاقي كه در برهه‌اي از تاريخ در دوره اصلاح‌طلبان در اين وزارتخانه افتاد و ضربه‌اي بس بزرگ به اين وزارت وارد آورد. وزارت يونسي بر دستگاه اطلاعاتي كشور از نگاه بسياري از نمايندگان به معناي جدال وي حتي با دستگاه‌هاي قانوني و رسمي كشور خواهد بود. سابقه يونسي هم گواه روشني بر اين موضوع است چه آنكه وي از درگيري خود با دبير شوراي نگهبان به عنوان تاييد كننده صلاحيت نامزدها با افتخار ياد مي‌كند و در گفت‌وگو با جماران بعد از رد صلاحيت‌ها مي‌گويد: «متاسفانه با استناد به گزارش‌هايي بي‌اساس و بي‌پايه، هزاران نفر را رد مي‌كنند‌.
*****************************
در گفت‌وگو با «شرق» مطرح شد
روایت عارف از دیدار با روحانی
طاهره ریاحی . عکس مهدی حسنی ، شرق
هم‌استاني خاتمي است و معاون اولي او را تجربه کرده. بارها اعلام کرده بود در صورتي که اصلاح‌طلبان به اجماع برسند و اگر خاتمي بخواهد، از انتخابا‌ت کناره‌گيري مي‌کند. به همين دلیل بعد از چندين‌ماه فعاليت انتخاباتي، دو روز پيش از برگزاري انتخابات انصراف خود را از کانديداتوري اعلام کرد. اين روزها بيش از هر موضوع ديگري درباره محمدرضا عارف گمانه‌زني‌هايي براي تصدي پست معاون‌اول رييس‌جمهوری براي او وجود دارد. عارف در گفت‌وگو با «شرق» توضيحاتي درباره اينکه چگونه نامزد انتخاباتي شد، چرا انصراف داد و از چگونگي حضورش در کابينه و ديدارهاي خصوصي با روحاني، خاتمي و هاشمي پرده برمي‌دارد.

‌انتخابات تمام شده و خیلی‌ها دوست دارند بدانند که این روزهای دکترعارف چگونه می‌گذرد؟
انتخابات خیلی خوب برگزار شد و مردم هم، سنگ تمام گذاشتند و نشان دادند که هم به انقلابشان وفادار هستند و هم به ارزش‌ها و جایگاه کشور را در معادلات سیاسی-بین‌المللی ارتقا دادند. من این روزها جلساتی دارم که مردم و گروه‌های مختلف مراجعه می‌کنند. نقطه‌نظرات‌ و مطالبات مردم مطرح می‌شود. در عین حال گروه‌های مختلف به نوعی اعلام همبستگی و همکاری برای فعالیت‌های آینده می‌کنند.
‌چه شد که تصمیم گرفتید در انتخابات حضور داشته باشید و چه شد که کناره‌گیری کردید؟
دلیل حضورم شرایط کشور بود. در طول سه، چهار سال گذشته با جوان‌ها و دانشجویان حشرونشر زیادی داشتم و احساس می‌کردم که شکاف عمیقی بین نسل اول انقلاب با نسل سوم ایجاد شده است، وقتی با آنها صحبت می‌شد متوجه می‌شدم که یک حالت بی‌تفاوتی و قهرکردن در آنها وجود دارد، حوادثی که در جامعه اتفاق افتاده بود به‌خصوص در دانشگاه‌ها که فضای امنیتی و بسته‌ای حاکم بود در ایجاد این حالت در دانشجویان و جوانان نقش به‌سزایی داشت. با شناختی که از جوان‌ها داشتم احساس می‌کردم، می‌شود آنها را برگرداند. به همین دلیل به عنوان یک تکلیف به صحنه آمدم و مهم‌ترین دلیلم برگرداندن و امیدوارکردن نسل جوان به آینده و ایجاد شور و شوق مردم به مشارکت در انتخابات بود که در هر دو بخش من هم در کنار دیگرانی که کمک می‌کردند که فضای خوبی شکل گیرد سهمی داشتم. برای من اجماع، همدلی، تفاهم و وحدت‌نظر همیشه مطرح و مهم بود و توجه داشتم به هزینه‌های زیادی که به دلیل تفرق در گذشته پرداخته‌ایم. به همین دلیل از زمان جدی‌شدن کاندیداتوری‌ام، بحث اجماع را مطرح کردم. من از اردوگاه اصلاح‌طلبان آمده بودم، خودم را اصلاح‌طلب می‌دانستم. منش اصلاح‌طلبی را منش انقلاب می‌دانم و این را در طول 30سال گذشته بارها مطرح کرده‌ام و فکر می‌کردم که برای ایجاد یک گفتمان منطقی و معقول باید به سمت اجماع برویم و این شعار را تا آخر ادامه دادم و به آن وفادار ماندم.
چه برنامه‌ای برای سرمایه‌های اجتماعی دارید که به میدان سیاست آمدند و رای دادند؟ ‌
مساله اصلی حفظ سرمایه اجتماعی ارزشمندی است که خلق شد. ما در دوم‌خرداد هم این سرمایه اجتماعی را داشتیم اما به دلیل مشغله‌های کاری و درگیرشدن اصلاح‌طلبان در دولت، نتوانستیم از این سرمایه اجتماعی به خوبی پاسداری کنیم. در این مقطع زمانی، وظیفه همه ماست که این سرمایه اجتماعی را حفظ کنیم. نباید سرمایه اجتماعی را از دست دهیم. دولت آینده باید نسبت به مطالبات مردم پاسخگو باشد. مردم به خاطر مطرح‌شدن مطالباتشان و خاستگاهی که نمایندگانشان در بین مردم داشتند رای دادند، بخشی از پاسخگویی به این مطالبات وظیفه دولت است. ولی همه آن به عهده دولت نیست موردی که بیشتر تاکید دارم، وظیفه‌ای است که خارج و در کنار دولت به عهده جریانات سیاسی می‌باشد. در دولت اصلاحات تشکل‌ها ایجاد شدند اما چون آنچنان نهادینه و عمیق نشدند، با تغییر دولت بسیاری از آنها از بین رفتند و غیرفعال شدند. ما باید از تجربه دوران اصلاحات استفاده کنیم و تلاش کنیم که سازمان‌های مردم‌نهاد در متن جامعه ایجاد شود. با همین رویکرد در سال 88 بنیاد امید ایرانیان را با وجود همه نامهربانی‌ها و دشواری‌ها تشکیل دادیم و امروز یکی از کارهایی که ما در این بنیاد انجام می‌دهیم این است که بیاییم و این تشکل‌ها را ساماندهی کنیم. منتها بخشی از مطالبات مردم در قالب تشکل‌های سیاسی شکل می‌گیرد. در مقطع فعلی به اندازه کافی حزب داریم، اما متاسفانه بخشی از این احزاب غیرفعال هستند یا حضور پررنگی از آنها نمی‌بینیم. یکی از راهکارهایی که می‌شود دنبال کرد فعال‌کردن این حزب‌هاست.
‌فکر می‌کنید تا چه اندازه فضا برای فعالیت حزبی مناسب است؟
رویکرد حزبی را در فعالیت‌های سیاسی قبول دارم و یک ضرورت می‌دانم. باید تحزب را بپذیریم. اما یک زمینه اجتماعی را لازم داریم که نه مردم تجربه خوبی از تحزب دارند و نه ساختار دولتی ما آمادگی پذیرش تحزب را دارد و باید در هر دو بخش کار کنیم. زمانی که هر دو بخش آمادگی نسبی داشته باشند می‌توان حزب فراگیری تشکیل داد. تعریفی که از حزب فراگیر دارم این است که باید از پایین به بالا رشد کند نه از بالا به پایین. بسیاری از احزاب در سال‌های بعد از انقلاب از بالا به پایین شکل گرفته‌اند، عده‌ای دور هم جمع می‌شوند که منویات یک تعداد محدود را ساماندهی کنند در این صورت به محض اینکه راس تشکیلات مشکلی پیدا می‌کند و کنار می‌رود حزب هم غیرفعال می‌شود یا ممکن است که حذف شود. آنچه که در این مقطع مدنظرم هست و با دوستان بر روی آن فکر می‌کنیم این است که اگر قرار باشد که یک حرکت سیاسی را دنبال کنیم، باید سعی کنیم که با تعامل و همفکری‌ای که با بدنه اصلاح‌طلبی کشور داریم در این مسیر پیش برویم و امیدواریم که در این راه، هم مردم رویکرد حزبی را بپذیرند و هم گردانندگان این حزب بپذیرند که باید به نظر افراد تمکین کنند و تصمیم‌گیرنده اصلی بدنه اصلی تشکل هستند و انشاءالله در ساختار حکومتی ما حزب و تحزب جایگاه مناسب خود را پیدا کنند.
‌آیا می‌توان اینطور پیش‌بینی کرد که محمدرضا عارف روزی رهبر جریان اصلاحات باشد؟
اولا من خودم را رهبر این جریان نمی‌دانم و عضوی از مجموعه اصلاح‌طلبان می‌دانم. بعد از این انتخابات مردم برروی ضرورت داشتن یک تشکل فراگیر حزبی تاکید بیشتری دارند. در گروه‌های مختلفی که دیدار می‌کنم تقریبا یکی از مطالباتشان این است که جریان اصلاح‌طلبی سامان سیاسی فراگیر پیدا کند.
‌شما گفتید که از اول بر اجماع ‌اصلاح‌طلبان تاکید داشتید، بعد‌ها هم در مراسم‌هایی که برای شما و آقای روحانی تشکیل می‌شد، حرف از ائتلاف‌زده شد. اما روایت‌های مختلفی از این ائتلاف هست. ما می‌خواهیم روایت عارف از ائتلاف را بدانیم؟
فکر می‌کنم در شرایطی هستیم که باید یک دولت منسجم و قوی سر کار بیاید. فعلا باید رییس‌جمهور منتخب حمایت شود. آنچه از اول مطرح کردم این بود که حول محور آقای خاتمی هر اجماعی صورت بپذیرد-البته ساز و کار آن را وارد نمی‌شوم که آیا منطقی و دموکراتیک بود یا نه- و جمع‌بندی ایشان هر چه باشد تمکین می‌کنم و همین کار هم انجام دادم.
‌هنوز هم آقای خاتمی را می‌بینید؟ چون گفته بودید که دیدارهای مکرر با ایشان داریم.
بنا بر ضرورت با همه بزرگان دیدار و گفت‌وگو می‌کنم.
‌آخرین باری که بیش از 24خرداد با ایشان دیدار کردید چه زمانی بود؟
پنجشنبه قبل از انتخابات که ایشان به همراه سیدحسن آقای خمینی و آیت‌الله بجنوردی و چند نفر از دوستان به منزل ما آمدند.
‌راجع به چه موضوعی صحبت کردید؟
بحث‌ها خودمانی و دوستانه بود. البته عزیزان در مورد به‌اصطلاح کار بزرگی که من انجام دادم تقدیر و تشکر کردند.
‌با آقای روحانی فقط یک دیدار داشتید؟
نه، دو دیدار بود یک دیدار اوایل پیروزی ایشان صورت گرفت و یک دیدار روز 15تیر.
‌گمانه‌زنی‌هایی درباره اینکه شما قرار است معاون اول شوید وجود دارد این موضوع را تایید می‌کنید؟
نه، تاکنون چنین پیشنهادی از طرف آقای روحانی نشده است.
‌در دیدار دوم شما با آقای روحانی درباره چه موضوعاتی صحبت کردید؟
به‌صورت کلی درباره شرایط کشور و تشکیل کابینه صحبت کردیم.
‌یعنی قرار است که در کابینه آقای روحانی باشید یا نه؟
ایشان پیشنهاد معاون اولی به من ندادند.
‌یعنی احتمال دارد که در جای دیگری باشید؟
به‌عنوان یک عضو هیات‌علمی دانشگاه صنعتی‌شریف و در فرهنگستان علوم و نهادهایی همچون مجمع تشخیص و شورایعالی انقلاب فرهنگی خدمت می‌کنم.
‌عملکرد انتخاباتی ‌اصلاح‌طلبان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
عملکرد اصلاح‌طلبان در انتخابات ضعیف بود و به نظرم یک توهم شکست بر بخشی از اصلاح‌طلبان حاکم بود. بارها در جمع دوستان و در جلسات مختلف مطرح کرده‌ام که بدترین نگرش برای یک جریان سیاسی توهم شکست است. جریان سیاسی برای ادامه حیات خود باید حضور داشته باشد. البته حضور، لزوما موجب پیروزی نمی‌شود و می‌تواند با شکست هم مواجه شود. نه اصلاح‌طلبان می‌توانند قهر کنند و نه یک جریان سیاسی می‌تواند فعالیتش را متوقف کند. بخشی از مشکلات آنها ناشی از فضای بسته‌ای بود که بر ‌اصلاح‌طلبان حاکم بود حتی زمزمه‌هایی در بخش به‌اصطلاح تند آنها در مورد تحریم انتخابات شنیده می‌شد. من برای حضور در انتخابات از کسی اجازه نگرفتم. منتها قاعدتا به دلیل ارتباطم با دوستان، رایزنی‌هایی می‌کردم. احساس تکلیف کردم که در انتخابات حضور داشته باشم. برای دفاع از تفکر اصلاح‌طلبی وارد میدان شدم و گفتم خودم را در اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌دانم و این تفکر را نمایندگی کردم.
‌چقدر فکر می‌کنید که موفق بوده‌اید.
در فاز اول، تحریم احتمالی را شکستم. قبل از آمدنم صحبت از تحریم بود. اتهام‌هایی هم برخی افراد به من زدند. مثلا می‌گفتند کاندیدای بخش امنیتی کشور هستم یا اینکه اصلاح‌طلب بدلی هستم که با حوصله و سعه‌صدر با این حرف‌ها برخورد کردم و مسوولیت خودم را انجام دادم بنابراین اولین کاری که کردیم شکست تحریم بود. به تدریج بخش‌هایی احساس کردند که باید به میدان بیایند و تلاش کردم که اصلاح‌طلبان را به میدان بیاورم البته دیگران هم در این زمینه کمک کردند. احساس من این بود که دو جریان اصلی انقلاب، اصلاح‌طلبان و اصولگراها باید به صحنه بیایند و رقابت کنند من از خرداد 91 به‌طور جدی به میدان آمدم و خواستم بگویم که تفکر اصلاح‌طلبی هم به میدان می‌آید و خودم را به عنوان کاندیدا مطرح نکردم. در بهمن‌ماه سال گذشته اعلام کردم که اگر آقایان خاتمی و هاشمی بیایند، کاندیدا نمی‌شوم و بعد هم بحث اجماع را مطرح کردم که روی هر کس اجماع شود می‌پذیرم. فلسفه اجماع این بود که اصلاح‌طلبان را به سمت اجماع و فعالیت انتخاباتی ترغیب کنم و البته موفق هم شدم.
‌در کلیپی که از شما در سالن حجاب پخش شد. در چشم شما اشک دیده می‌شود دلیل آن اشک چیست؟
گاهی انسان فکر می‌کند که از چه پتانسیل‌ها و سرمایه‌هایی به دلیل هوای‌نفس و خودخواهی‌ها و تنگ‌نظری‌ها استفاده نمی‌شود، در این قبیل موارد اشک ریختن حداقل کاری است که می‌توان انجام داد. من نگران آینده جوان‌های کشورم هستم.
‌یکی از وعده‌ها و صحبت‌های زمان انتخابات شما به مردم برطرف‌شدن فضای امنیتی و رفع حصرها بود که شما از آن به‌عنوان استخوان‌ لای زخم نام بردید. الان با توجه به شرایطی که شما دارید فکر می‌کنید این جریان به کجا خواهد رسید و آیا تلاشی برای رفع حصرها انجام می‌دهید؟
من آن‌زمان که این وعده را می‌دادم در قامت یک کاندیدای رییس‌جمهوری مطرح می‌کردم. بارها تاکید کردم اگر انتخابات پرشوری برگزار شود این موضوعات با تفاهم قابل حل است. البته من نسبت به حضور مردم در انتخابات خوشبین بودم و در چند مصاحبه مشارکت و حضور بالای 70درصدی مردم را پیش‌بینی کردم که بعضی از دوستان در جلسات وقتی مطرح می‌کردم تبسم می‌زدند.!!! تغییر و اصلاح فضای امنیتی در اختیار دولت است. ما ظرفیت نظام را می‌دانیم. رییس دولت باید بتواند و می‌تواند بخشی از مسایل مانند حصرها را با تعاملی که با دستگاه‌های ذی‌ربط دارد حل کند. قول من هم این بود که با پیگیری‌کردن از طریق دستگاه‌های ذی‌ربط مساله حصر را حل کنم. من به عنوان یک فرد، در چهارسال گذشته این موضوعات را پیگیری می‌کردم ولی تمایل نداشتم رسانه‌ای شود چون نیازی به رسانه‌ای‌شدن نبود.
‌الان چطور؟ پیگیری می‌کنید؟
من وظیفه خود می‌دانم با تعاملی که با گروه‌های مختلف دارم بتوانم آن را پیگیری و تا حد توان در حل این معضل کمک کنم.
‌چقدر به مسایل فرهنگی و اعتلای فرهنگ و هنر در جامعه فکر می‌کنید؟
به هنر و فرهنگ علاقه‌مند هستم. انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بود، یکی از مزیت‌های ما بخش فرهنگ و هنر است. برای استفاده از این مزیت باید انگیزه را در اهل فرهنگ و هنر بالا برد و زمینه لازم را برای بروز خلاقیت‌ها فراهم کرد و برای این‌کار باید فرهنگ را به اهل فرهنگ سپرد و با اعتماد میدان را برای فعالیت‌های فرهنگی و هنری با هدف تاثیر‌گذاری و جذب جوانان باز گذاشت در حقیقت باید پیشخوان فرهنگی کشور را برای پاسخگویی به نیاز مردم و نسل جوان و مصونیت‌بخشی جوانان از تهاجم فرهنگی تقویت کرد.
‌آخرین کتابی که خواندید چه بود؟
کتاب‌های علمی زیادی را معمولا مطالعه می‌کنم.
‌در حوزه‌های دیگر چطور؟
یک مجموعه شعر نو بود به نام «عاشق لو نرفته» که به تازگی خواندم.
‌پس می‌شود به حضور شما در عرصه فرهنگ امیدوار بود.
سعی می‌کنم که حضور پررنگ‌تری داشته باشم ولی واقعا گرفتارم هم در دانشگاه و هم در مجامع دیگر اما تلاش می‌کنم حضور بیشتری داشته باشم.
‌نگاه شما به فضای رسانه چگونه است؟
انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی و متکی به مردم بود. ما این را در حرف گفته‌ایم و باید در عمل هم نشان دهیم. باید رسانه قوی داشته باشیم تا مطالبات مردم را مطرح کنند و نقد کنند. منتها تا رسیدن به آن رسانه‌ها خیلی فاصله داریم. من نقد جدی به خود رسانه‌ها دارم. ممکن است که بگویند محدودیت و مشکل داشتیم، اما هر کاری هزینه دارد. نمی‌توانید کار بدون هزینه انجام دهید. دموکراسی هزینه دارد. اطلاع‌رسانی هزینه دارد. هیچ راهی جز داشتن رسانه مستقل که مطالبات مردم را در همه بخش‌های حکومت بیان کنند نداریم. رسانه‌ها عموما مشکلات را در دولت می‌بینند آیا رسانه‌ها تاکنون به روند قانونگذاری انتقادی جدی داشته‌اند؟ در هیچ رسانه‌ای ما ندیدیم که چگونگی قانونگذاری را نقد کنند یا مصوبات مراجع قانونی را به نقد و بررسی بگذارند. در بهترین شرایط، رسانه‌ها به بخش‌های دولتی می‌پردازند و گاهی هم با تعاملی که با دستگاه‌های دولتی دارند به یکباره نظرشان ظرف یک‌مدت کوتاهی تغییر می‌کند. این برای رسانه مستقل مناسب نیست. رسانه باید مستقل بوده و به هیچ دستگاهی وابسته نباشد. شرایط موجود شرایط مناسبی نیست. برای نهادینه‌شدن رسانه‌ها به‌خصوص استقلال رسانه‌ها باید تلاش کرد تا آسیب‌پذیری آنها به حداقل برسد و رسانه‌ها در شرایط منطقی و بدون ترس و واهمه وظیفه اطلاع‌رسانی خود را انجام دهند.
‌پس از اینکه احمدی‌نژاد در یک برنامه تلویزیونی دستاوردهای خود را از دیگر دولت‌ها متمایز دانست اعتراض شما را نسبت به ارایه آمار غیردقیق از مسوولان شاهد بودیم.
فکر می‌کنم همه مسوولان باید در ارایه آمار وسواس به خرج دهند. متاسفانه طی سالیان اخیر آمارهای غلط به مردم داده شد. این خیلی بد است و باعث می‌شود مردم به مسوولان اعتماد نکنند. درست نیست که درباره موضوعاتی همچون تورم هر مسوولی آمار متفاوت دهد و تذکر من کلی بود و اینکه نباید اعتماد مردم را سلب کرد. مردم باید صددرصد به حرف دولتمردان خود اعتماد کنند. بنابراین باید همواره اطلاعات دقیق و صحیح به مردم داده شود. مردم بهتر از مسوولان مسایل کشور را تحلیل می‌کنند و در جریان مشکلات کشور قرار دارند و با دریافت آمار و اطلاعات دقیق، مردم بهتر می‌توانند مسوولان ر ا همراهی و کمک کنند.
‌به‌نظر شما نقاط افتراق ‌اصلاح‌طلبان با روحانی در چیست؟
نمی‌دانم چقدر صحیح است که به این موضوع بپردازیم. در شرایطی که نیاز به همدلی داریم بحث روی انشقاق و تفاوت اصلاح‌طلبان با رییس‌جمهور منتخب درست نیست اما همگرایی زیادی وجود دارد. باید به فرد پیروز احترام گذاریم. مهم این است که الان آقای روحانی رییس‌جمهور است و باید بتواند منش، روش و دیدگاه و وعده‌های خود را در عمل پیاده کند.
‌بیشترین مطالبات مردم در زمانی که در عرصه انتخابات بودید چه بود؟
در کوتاه‌مدت مطالبات معیشتی بود. گرانی حدود 80درصد جامعه را زجر می‌دهد همین‌طور مساله بیکاری، مسکن و اشتغال. اما مهم‌تر از آن منزلت مردم است که طی سالیان اخیر زیر سوال رفته است. یکی از شعارهای ما منزلت و عقلانیت بود فضای امنیتی و نگاه قیم‌مآبانه به مردم، منزلت مردم را خدشه‌دار کرده بود. بارها تاکید داشتم که باید بتوانیم منویات و آرمان‌های انقلاب را دنبال کنیم و کار را به اهلش بسپاریم. هنر باید توسط هنرمندان، فرهنگ توسط اهل فرهنگ، صنعت توسط صنعتگران اداره شود چون اینها بهتر از ما کار می‌کنند و بهتر از ما منافع و مسایل خودشان را می‌دانند.
‌در جلسه اخیرتان با آقای روحانی، چقدر امید دارید که مطالبات مردم برآورده شود؟
ما امیدواریم. ما باید به آینده امیدوار باشیم. امیدوارم آقای روحانی با رایزنی‌ها و مشورت‌ها و تعاملی که می‌کنند یک دولت قوی تشکیل دهند که هماهنگ با ایشان باشد و بتوانند مطالبات مردم را پیگیری کنند.
‌اکثر گروه‌ها وقتی صحبت می‌کنند می‌گویند ما سهم‌خواهی نمی‌کنیم اما عملا اتفاق می‌افتد. شما وضعیت را چطور ارزیابی می‌کنید. آیا کسانی سهم‌خواه هستند؟
کسانی هستند که می‌خواهند دستاوردها را به نام خود ثبت کنند، مثل تحلیل بعضی از روزنامه‌های خاص که خودشان هم می‌دانند غلط است.
‌بخش بزرگی از نیروها، ‌اصلاح‌طلبان هستند که هشت‌سال خیلی فعال نبودند، کابینه دولت یازدهم خیلی برای اینها جا ندارد. تکلیف این افراد چیست و آیا آنها به سمت تشکل مدنی می‌روند؟
فعالیت که فقط عضویت در کابینه نیست. کابینه بخشی از حکومت و اداره کشور است. به نظر من باید نهادهای مردم‌سالار را تقویت کرد. باید جمع‌بندی روشنی از عملکرد هشت‌ساله اصلاحات داشت. چه شد که تعداد بالای سازمان‌های مردم‌نهاد به یکباره فروکش کرد؟ سعی کنیم بر اساس منطق و اصول نهادهای مدنی شکل بگیرند تا آسیب‌پذیری کمتری داشته باشند. بر این باورم که هیچ راهی جز تحزب نداریم. در کشور ما انتخابات زیادی برگزار می‌شود، مجلس، ریاست‌جمهوری، شوراها و… فعالیت در انتخابات از راه حزب است. باید تحزب را بپذیریم. باید به تشکل‌های مدنی بهای لازم داده شود. باید جوانان را برای عضویت یا تشکیل تشکل‌های مدنی تشویق کرد و تسهیلات لازم را در این زمینه فراهم کرد.
‌شما گفتید که دوست ندارید درباره کناره‌گیری‌تان صحبت کنید. تاثیر کناره‌گیری شما در رای یک‌دوره‌‌ای روحانی چقدر است و آیا فکر می‌کنید که این رفتار شما برای سیاسیون الگو می‌شود؟
اجازه دهید من اینگونه سوال‌ها را جواب ندهم. مردم جواب داده‌اند. کار خودم را وظیفه می‌دانستم. منتها مردم با بزرگی خودشان برخورد کردند و تحلیل‌های مختلفی از این کار شده است.
‌بعضی از روزنامه‌ها اخیرا یادداشت‌های مختلفی درباره میزان رای‌آوری شما به عنوان کاندیدای اصلاح‌طلب منتشر کرده‌اند مانند روزنامه کیهان. شما اخیرا گفتید که ‌اصلاح‌طلبان در دام این فضاسازی‌ها نیفتند. با توجه به روحیه‌ای که از شما سراغ داریم فکر می‌کنید باز هم سکوت می‌کنید یا می‌خواهید جوابی به این مساله دهید؟
نه من جوابی نمی‌دهم. من بعضی جواب‌دادن‌ها را به قول معروف دنبال نخود سیاه رفتن می‌دانم و وقت پرداختن به این مسایل را ندارم. نگاه ما باید مثبت باشد و نگاه اخلاق‌مدارانه می‌تواند رقبا را قانع کند که به‌گونه دیگری رفتار کنند.
‌می‌توانیم امیدوار باشیم که شما هر زمانی که در کابینه حضور پیدا کردید مطالبات مردم را پیگیری کنید؟
حضور در کابینه مربوط به من نیست و به آقای روحانی برمی‌گردد. اما خارج از کابینه در حد توان، اینگونه مسایل را پیگیری می‌کنم.
لینک خبر : http://sharghdaily.ir/?News_Id=15800

****************************
گفت‌و‌گوي «قانون» با آذر منصوري در باره استراتژي اصلاح‌طلبان بعد از پيروزي روحاني
به دنبال درگيري با اصولگرايان نيستيم
دولت را در شرايط سخت رها نمي‌كنيم
31 تیرماه 1392
گروه سياسي،مسعود‌كاظمي، مريم ‌قرباني ‌فر- آذر منصوری از فعالان سیاسی و همچنین فعالان جدی عرصه جامعه مدنی است‌. او با نهادهای مدنی‌، مطبوعات و همچنین NGO‌ها ارتباطات گسترده‌ای دارد و اکنون نیز عضو شورای مشورتی اصلاح طلبان است. در یک ظهر تابستانی ماه مبارک رمضان برای ملاقات با وی به دفترش در مرکز شهر رفتیم تا از او به عنوان یکی از نزدیکان جریان اصلاح طلبی از حال و هوای جریان اصلاحات در روزهای بعد از انتخابات و برنامه‌های آتی اصلاح‌طلبان بپرسیم.
بعد از انتخابات رياست جمهوري جريان‌هاي مختلف سياسي ارزيابي خاص خود را از اين انتخابات ارائه دادند؛ شما به‌عنوان يك فعال سياسي حزبي اصلاح طلب چه ارزيابي‌اي از اين انتخابات داريد؟
انتخابات رياست جمهوري پیام مشخصی داشت و اگر ما این پیام را درست درک نکنیم و نتوانیم تحليل درستي از جامعه رای دهندگان داشته باشیم‌، شايد نتوانیم انتظارات را نیز به درستی ارزیابی کنیم.نوع رویکرد مردم در این انتخابات و نوع حضورشان دو پیام اصلی داشت؛ پیام اول نفی و رد هر نوع افراط گرایی در کشور بود و پيام دوم انتخابات نيز ضرورت تغيير بود‌. در اين انتخابات‌، شعارهای اقتصادی پر طمطراقی داده شد، اما مردم به این شعارها اقبال نشان ندادند،مردم به تغییر عملکردها و رویکردهایی که در چند سال گذشته به کشور آسیب رسانده رای دادند. در حقیقت باید گفت مردم به تغییر رای دادند.
فکر نمي‌کنید افراط دو سر داشته است‌. به هر حال باید پذیرفت که در 8 سال دولت اصلاحات هم نوعی از افراط وجود داشته است ؟
نه، به نظر من اگر بخواهیم مرزبندی مشخصی بکنیم بین اپوزيسیون درون نظام و اپوزيسیون بیرون نظام مرز این افراط گری کاملا مشخص مي‌شود و من در طیف اصلاح طلبان داخل اساسا تندروی نمي‌بینم و افراطي‌ها به هر حال از دایره اصلاح‌طلبی خارج مي‌شوند‌. یا ما باید یک تعریف درست از اصلاحات و اصلاح طلبی داشته باشیم یا این اختلاط در تعریف باعث مي‌شود ما به خطا برویم‌. اگر تعریف درستی از اصلاحي طلبي ارائه شود خیلی وقت‌ها معنای سازش را پیدا مي‌کند‌. گاهی در روند اصلاح طلبی شما ناچار می‌شوید زمانی که حاکمیت یک قدم عقب مي‌رود‌، شما دو قدم عقب بروید. اصلآ مشی اصلاح طلبی این طور است و به هیچ وجه تندروی را بر نمي‌تابد. اکنون هم بسیاری از آنان که در همان دوران اصلاحات در طیف تندرو اصلاحات تعریف شده‌اند تکلیفشان معلوم است یعنی خیلی در این مجموعه و دایره اصلاح طلبی نمي‌توان آن‌ها را بگنجانیم‌.
به‌زودي دولت یازدهم تشکیل مي‌شود و احتمالا تغييراتي را در فضاي سياسي كشور خواهيم ديد با توجه به اين شرايط آینده جنبش اصلاحات را چطور مي‌بینید ؟
با توجه به تاثیر گذاری‌اي که آقای خاتمي‌در این انتخابات داشت و سرمايه اجتماعي اصلاح طلبان كه ما در اين انتخابات ديديم، نگاه داشتن این سرمایه اجتماعی نیاز به رهبری دارد و محتمل است که آقای خاتمي‌نیز این نقش را بپذیرند چرا که نقش ایشان در این انتخابات غیر قابل انکار بود و این سرمایه اجتماعی شکل نمي‌گیرد مگر با وجود رهبری توانمند برای اصلاحات و من به آینده جنبش اصلاح طلبی خوشبین هستم. به نظر من دو کار باید در دستور کار اصلاح طلبان باشد؛ اول رصد فعالیت‌های دولت و حمایت در هر حوزه ای که در آن نیاز به حمایت بود و نکته دوم که بسیار مهم است سازماندهی و انسجام سرمایه اجتماعی و مردمي‌‌است‌. با توجه به رویکرد جدید در دولت آینده فکر مي‌کنم بهترین زمان و فرصت و ظرفیت هست تا اصلاح‌طلبان این سرمایه اجتماعی را سازماندهي کنند تا در آینده در بزنگاه‌هایي که در اختیار اصلاح طلبان قرار مي‌گیرد بتوانند از این سرمایه اجتماعی برای نجات کشور بهره گیرند. اگر این سازماندهي انجام نگیرد ممکن است بعد از 4 سال یا 8 سال دیگر باز هم در همان جايی باشیم که امروز قرار داریم و من روی این سازماندهي بسیار تاکید دارم‌.
خاطره درگیری و مقاومت بخشی از حاکمیت در مقابل اصلاح طلبان را همه ما به خاطر داریم که 16 سال است این درگیری بین طیفی از اصولگرایان و اصلاح طلبان وجود داشته است‌. شما چه تغییراتی را مي‌‌پذيريد تا حداقل بخشی از این درگیری‌ها خاتمه پیدا کند؟
به نکته بسیار مهمي‌اشاره کردید‌. مواجهه دو جریان سیاسی اصلی کشور با هم منجر به بسته شدن تمامي‌راه‌های گفت وگو شده بود‌. مواضع تقابلی این دو جریان در مقابل هم و به خصوص در 8 سال گذشته که طیف اصولگرا قدرت گرفت بیشترین هجمه‌ها و محدودیت‌ها بر طیف اصلاح‌طلب رفت. من فکر مي‌کنم با توجه به همان رویکرد اصلاح طلبانه باید به دنبال راهی برای بیرون رفتن از این انسداد باشیم‌.اکنون حضور آقای روحانی به عنوان شخصی که مي‌خواهد دولت اعتدالی تشکیل بدهد مي‌تواند راه‌های بسته را باز کند و باید فرصت داد به رئیس جمهور منتخب تا این تعامل را ایجاد کند و این مسیرهای بسته گفت وگو را باز کند‌. ما در شرایط فعلی برای کشور به یک مفاهمه سیاسی احتیاج داریم که بتواند به یک مفاهمه ملی بینجامد.
آقای روحانی مسیر بسیار سختی را پیش رو دارد و این کار به سرانجام نمي‌رسد مگر اینکه مفاهمه ملی شکل بگیرد‌. مهم ترین راهکار هم ایجاد گفت وگو بین طرفین است اگر راه گفت وگو باز شود مقابله بین گروه‌ها هم کم مي‌‌شود‌. هر چند مطمئن باشید که طیف افراطی بیکار نخواهد نشست و همچنان همه تلاشش را انجام خواهد داد تا این مسیر بسته باقی بماند‌. من این موضوع را قبل از انتخابات گفتم و اکنون نیز مي‌گویم که بقای افراطیون در این است که راه تعامل و گفت‌وگو همچنان بین طیف اصلاح طلبان و گروه‌های معتدل اصولگرا بسته بماند و همه تلاششان را مي‌کنند تا این مفاهمه شکل نگیرد. نوع رویکرد آقای روحانی در چینش کابینه هم به زعم من بسیار تاثير گذار خواهد بود.این که کابینه‌ای را معرفی کنند که این کابینه بتواند موید این تعامل و تعادل در سطح مدیریت کشور باشد.اما نباید فراموش کرد که انتخابات مبارکی در این کشور رخ داده و بارقه‌هایی از امید در دل مردم شکل گرفته است و هر تلاشی از هر طیف سیاسی برای تبدیل این امید به یأس به نفع افراطیون خواهد بود.دولت آقای روحانی قرار بوده دولت تدبیر و امید باشد و قفل‌ها را با کلید باز کند و باز هم تاکید مي‌کنم که باید فرصت و آرامش را در اختیار وی قرار داد تا به نتیجه مطلوب برسد‌.
بحث سازماندهي را مطرح کردید و عنوان کردید در جاهایی که سازماندهي احتیاج دارد نمي‌توانید از این بدنه اجتماعی استفاده کنید. منظور شما از سازماندهي آوردن بدنه اجتماعی در خیابان که نبوده است؟
خیر به هیچ وجه. آن اصلا اسمش سازماندهی نیست‌. اگر بتوانیم سازماندهی را به نوعی ترجمه کنیم‌، مي‌‌شود؛ «سازماندهي آگاهانه مردم در بزنگاه‌های تعیین کننده ». در طول 8 سال گذشته جامعه مدنی ما کاملا به محاق رفته است.
NGOها‌، تشکل‌های صنفی تقریبا تعطیل شده‌اند‌، مطبوعات با فشار و آزار مواجه شده‌اند‌، احزاب فعال یا محدود یا منحل اعلام شده‌اند‌،در حوزه نشر با محدودیت‌های فراوانی مواجه شدیم و آخرین نمونه آن هم خانه سینما بود که چنین برخوردی با آن شد‌. اصلاح طلبان بايد از فرصت براي سازماندهي اين نهادها استفاده كنند. پیش از انتخابات حرفی که مدام گفته مي‌شد این بود که اگر در دولت آتی فضای امنیتی به فضای سیاسی تبدیل شود مطمئنا نشاط به جامعه سیاسی کشور نیز باز مي‌گردد. احزاب مي‌توانند دوباره فعالیت‌های خود را ادامه دهند و همچنین بايد براي ادامه فعاليت اصلاح طلبانی که مي‌خواهند حول محوریت آقاي خاتمي‌ادامه فعالیت بدهند‌، سازو کاری پیش بینی شود. این سازماندهی اگر به درستی اتفاق بیفتد هم احزاب تاثير گذار خواهند بود و هم تشکل‌ها و NGO‌ها هم از منظر فرهنگی و هم اجتماعی بسیار فعال تر خواهند بود‌. مطبوعات ما نیز مي‌توانند تاثير گذاری خود در این سازماندهي را بهتر ایفا کنند‌.
شما در جایی به امنیتی شدن فضا اشاره کردید‌. اما بسیاری از این باب به خود اصلاح‌طلبان هم اعتراض دارند‌. این که خروجی دولت‌هاشمی‌، دولت خاتمي‌بود و خروجی دولت خاتمي‌یک دولت به شدت افراطی بود‌. مثال روشن آن شورای اول شهر تهران بود و چند دستگی در این شورا و انحلال شورای شهر که توسط خود وزارت کشور اصلاحات اتفاق افتاد و گسست و چند دستگی ایجاد کرد‌. نتیجه همه این رویدادها اين شد كه دولت تندروي احمدي نژاد 8 سال زمام امور را در دست گرفت‌. بسیاری افراط این 8 سال را نتیجه افراط 8 ساله اصلاح طلبان و اشتباه‌هاي استراتژیک دولت اصلاحات مي‌دانند‌، اين‌طور نيست؟
این موارد را باید بخشی از کل ماجرا دانست‌. من دلیل اصلی را مغتنم ندانستن اصلاح‌طلب‌ها از فرصتی که در اختیارشان بود مي‌دانم‌. ما در انتخابات شورای شهر تهران دوره اول شاهد یکی از آزادترین انتخاباتی بودیم که در کشور برگزار شد‌. حتی انتخابات دور دوم شوراها از دور اول هم آزادتر بود ولی به محض این تعدادي از 15 نفر ( شورا در آن زمان 15 نفره بود) اصلاح‌طلب عضو شورا برای انتخابات مجلس ششم از شورا خارج شدند و کاندیدای انتخابات مجلس شدند. بسیار به شورای شهر تهران لطمه وارد کرد. اگر از این سنگر به درستی صیانت مي‌شد مي‌توانست به فتح سنگرهای دیگر نیز بینجامد‌. البته ترور آقای حجاریان یک ضربه مهلک و کاری بر کل شورای شهر تهران و بدنه اصلاح طلبی بود‌. آقای حجاریان به عنوان يك نیروی موثر در شورای شهر تهران نقش بازی مي‌کرد ايشان کاملا شوراهای شهر را مطالعه کرده بود و شورا شهرهای کشورهای دیگر را مي‌شناخت و حضورش مي‌توانست در انتخابات شوراها و هم برنامه‌ریزی برای شوراها بسیار تاثير گذار باشد و به اعتقاد من نشانه گرفتن مغز آقای حجاریان نشانه گرفتن مغز شورای شهر تهران بود كه خیلی‌ها گذری از آن رد شدند اما من به این ترور از این منظر بسیار جدی نگاه مي‌کنم و بدترین اتفاق انحلال شورای شهر تهران در اولین دوره فعالیت بود که خودش آسیب جدی را نه تنها به شورای تهران بلکه اصل شورای شهر زد‌.
شاید اگر این انسجامي‌که در دوره 8 ساله اول اصلاحات به آن نیاز داشتیم اتفاق مي‌افتاد ما انتخابات ریاست جمهوری سال 84 را نیز از دست نمي‌دادیم.در انتخاباتی که پشت سر گذاشتیم این همه تاکید بر ائتلاف و اجماع اصلاح طلبان به‌خاطر تجربه ای بود که در سال 84 داشتیم‌. همان زمان هم اصرارهایی برای تشکیل حزب توسط آقای خاتمي‌وجود داشت كه از همین جا نشأت مي‌گرفت.
مگر قرار نبود حزب مشارکت همین کار را در انتخابات 84 انجام دهد ؟
نه این طور نبود‌.در ایران رهبر حزب و نام وی بسیار اهمیت دارد‌. آقای خاتمي‌دبير مجمع روحانیون مبارز است اما نمي‌توان کارکردهای حزب را به مجمع روحانیون مبارز نسبت داد‌.
به اعتقاد من مهم‌ترین رویکرد اصلاح طلبان باید حفظ انسجام باشد و اصلاح طلبان هر گاه این انسجام را از دست داده‌اند نتوانسته‌اند از دسترس‌ترین امکان برای حضور در قدرت و چرخش مناسب قدرت و طرح گفتمان اصلاح‌طلبی که انتخابات است استفاده کنند‌. این قضیه هم تنها به مقطع پس از انقلاب اسلامي‌مربوط نمي‌‌شود‌. اگر 100 سال پس از مشروطه را هم بخواهیم بررسی کنیم همیشه این چنددستگی و تفرق باعث شده به نتیجه مطلوب نرسیم و در 8 سال دوره اصلاحات هم از همه ظرفیت‌ها استفاده نشد و باوجود توفیقاتی که حضور اصلاح طلبان در دولت برای کشور داشت ولی این حضور نتوانست به انسجام لازم برای تداوم حضور اصلاح طلبان در امور اجرایی کشور بینجامد‌.
اين مصداق فرد محوری نيست ؟
در جوامعی چون جوامع ما خود به خود نقش حضور رهبران در هر طیف و دسته از اصولگرا تا اصلاح‌طلب اهمیت دارد‌. ما با داشتن تجربه 100 ساله اخیر ضرورت حضور یک محوریت لازم است اما رهبران پاسخ مي‌دهند که به لوازم یک تصمیم گیری دموكراتيك و لزوم تصمیم گیری دموكراتيك پایبند باشد‌. آقای خاتمي‌با تشکیل شورای مشورتی نشان داده است که به شکل دموكراتيك و حالا نه کاملا در قالب حزب اما به شکلی نزدیک به حزب دارد عمل مي‌کند‌. وقتی شما در قالب حزب عمل مي‌کنید و شورای مشورتی ایجاد مي‌کنید دیگر نام تک محوری یا فردگرایی نمي‌توان بر آن گذاشت‌.
شما گفتید اصلاح طلبان بیشتر از هر کاری باید به سازماندهي نیروهای اجتماعی روی بیاورند‌. آیا اين تعبیر درست است که اصلاح طلبان برنامه اصلی شان همین است که نیروهای اجتماعی را سازماندهي و هدفمند کنند تا به قدرت بازگردند ؟
من فکر مي‌کنم مهم ترین بحث حفظ این پایگاه اجتماعی است‌. ما اگر دولتی داشته باشیم که بتواند سطح رفاه عمومي‌را افزایش دهد‌، مشکلات ما با کشورهای دیگر دنیا را حل کندو تحریم‌ها را کم کند که البته کار بسیار مشکلی است‌، و اینکه بتواند به جامعه مدنی و احزاب و مطبوعات بها دهد و نقش همه ایرانیان را در توسعه اجتماعی ببیند از اقوام گرفته تا صنوف و زنان و جوانان و دولتی که برنامه‌هایش بر مدار قانون باشد و از حقوق شهروندی همه ایرانیان دفاع کند ما نگرانی از جانب حضور یا عدم حضور در قدرت نداریم‌. این که با دولتی مواجه باشیم که با رویکرد حفظ منافع ملی بر پایه قانون اساسی کشور را به سمت توسعه پایدار هدایت کند‌.
فکر مي‌کنم در این مقطع اصل همان جامعه مدنی و حفظ پایگاه اجتماعی است و اصلاح طلبان به هیچ وجه نباید مطالباتشان از منظر سهم خواهی از دولت منتخب باشد‌. اما هر جا که نیاز به حمایت و همکاری بود باید دست این دولت را بگیرندو او را در این بزنگاه سخت و دشوار تنها نگذارند.

***********************************
معصومه ابتکار در گفت و گو با «قانون» :
اعتدال‌گرایی به معنی حفظ وضع موجود نیست
اصولگرایان می‌توانند در قالب یک نهاد و تشکل سیاسی و در چارچوب قانونی و اخلاقی فعالیت کنند
اعتدال‌گرایی به معنی حفظ وضع موجود نیست
گروه سیاسی،سامان صابریان- وارد بهشت که شدیم خنکای پارک شهر، در این گرمای تهران سبب شد تا با بشاشیت بیشتری به مصاحبه با بانویی که در تسخیر سفارت آمریکا در سال 58 مترجم گروگان‌های آمریکایی بود، برویم. به طبقه پنجم ساختمان شورای شهر رفتیم. انتهای راهرو سمت راست اتاقی بود که جلوی در آن درج شده بود پروین احمدی نژاد و زیر آن نوشته شده بود، معصومه ابتکار! قرار ما مطمئنا با احمدی نژاد نبود. بعد از این که اندکی در اتاق انتظار کشیدیم، در روبه رو باز شد و وارد اتاق دکتر ابتکار شدیم. عضو شورای شهری که هم از رد صلاحیتش و هم از اینکه اتاقش از خواهر رئیس جمهور مجزا نبود انتقاد داشت. ما نیز با این دیدگاه سوال اول را این گونه پرسیدیم:
دلایل رد صلاحیت شما در شورای شهر شفاف سازی شد؟
بله شفاف که شد و من را برای عدم التزام به اسلام، قانون اساسی و عضویت در گروه‌های غیر قانونی رد صلاحیت کردند‌. مورد آخر که صد در صد غلط است و من جزو هیچ گروهی نبودم و نیستم. یک سری از کارها را من در چارچوب وظایف نمایندگی‌ام انجام دادم ومطمئن هستم که این اقدامات در کادر وظایفم بوده است.
مثالی در این باره دارید؟
برای مثال انتقاد به سیاست‌های دولت، انتقاد به وضعیت پارازیت‌ها، مسئله فروش پارک پردیسان و برخوردی که با خانوم‌ها برای پوشش انجام می‌شد.
یعنی به این دلایل رد صلاحیت شدید ؟
یکی از دلایل این بود، یکی دیگر نیز بعد از حوادث سال 88 بود که شورای شهر مصوبه ای را در رابطه با آسیب دیدگان حوادث گذراند و ما اصلاح طلبان شورای شهر برای عملی کردن این مصوبه به دلجویی از خانواده‌های آسیب دیدگان حوادث88 اقدام کردیم که این اقدام بنده ملاکی بود برای رد صلاحیتم. باید اشاره کنم که در هر یک از این مسائل به من هشدار‌هایی دادند و در رسانه‌های خودشان مرا تهدید می‌کردند. ولی در کل من فکر می‌کنم حداقل وظایف خودم را انجام دادم و اگر جایی بود که احتمال می‌دادم سیاستی اشتباه است وارد می‌شدم و اقدام می‌کردم.
منظورشان از این گروه‌های غیر قانونی چی بود؟
نمی‌دانم باید از خودشان بپرسید
{کارمندش گفت شاید منظورشان مشارکت بوده است}
{خانم ابتکار هم پاسخ داد: اصلا عضو مشارکت هم نیستم!}
برای عدم التزام به اسلام نیز باید ببینند می‌توانند اثبات کنند که این قدر راحت به خودشان اجازه می‌دهند که با نیروهای خط امام این‌طور برخورد کنند. من فکر می‌کنم گذشته ما نه تنها برای ایران بلکه برای دنیا واضح و شفاف است.
انتخاب آقای روحانی سبب سرخوردگی برخی ازاصولگرایان شد و باعث شد که وارد موضع‌گیری خاصی شوند و برخی از آن‌ها زیر بار نمی‌روند و می‌گویند حمایت‌هاشمی‌و خاتمی‌سبب رای آوری وی نبود و برای این که اصولگرا بود یا چیز‌های دیگر رای آورد شما جوابی دارید بدهید؟
به نظر من زیر بار رفتن یا موضع گیری‌های این افراد اصلا مهم نیست، باید ببینیم واقعیت چیست. واقعیت این است که بعد از رد صلاحیت آقای‌هاشمی، ائتلاف گسترده ای بین اصلاح طلبان و اصولگرایان میانه اتفاق افتاد و این اولین بار بود که در طول تاریخ ایران جریان اصلاح طلبی و اصولگرایی به اجماع روی یک فردی مثل آقای‌هاشمی‌رسیدند. تمام افرادی که خواهان تحول بودند و آقای‌هاشمی‌و خاتمی‌را قبول داشتند نیرو‌هایشان را تجمیع و امید جدیدی در جامعه ایجاد کردند. ولی بعد از رد صلاحیت آقای‌هاشمی‌تصور این بود که امید از بین می‌رود ولی با جلسات مشورتی آقای خاتمی‌قرار بر این شد یا آقای عارف یا آقای روحانی کنار بروند که در نهایت آقای عارف کنار رفتند و حمایت آقای‌هاشمی‌و خاتمی‌از روحانی سبب شد که یک خیزشی در میان جوانان و کسانی که از تغییر فضای موجود نا امید شده بودند رخ دهد. این اتفاق بزرگی بود و بهتر است افراد پذیرش حق را در خود افزایش بدهند و سعه صدر داشته باشند به ویژه این که نه اصلاح طلبان مدعی هستند که این دولت، دولت اصلاح طلب است و نه خود آقای روحانی بر این باور است.
باید بگوییم آقای روحانی به دنبال اعتدال گرایی،تدبیر و امیدهستند و سعی دارند با نیرو‌های معتدل کار کنند. ایشان می‌خواهند با تدبیر در مباحث آشفته سیاسی،اقتصادی و اجتماعی که ما داریم وارد شوند و آن فضای امنیتی را که در جامعه وجود دارد کنار بزنند و رئیس جمهور منتخب طوری اقدام کند که فضا، فضای فرهنگی و همدلی باشد. این اتفاقات که افتاده یک فرصت خوبی است و این افراد باید استقبال کنند چرا که‌ آقای روحانی فرصت دوباره ای را برای کشور ما به وجود آورد و دشمنان از این روند خیلی عصبانی هستند. دشمنان انقلاب و نظام به دنبال این بودند که شکاف‌هایی که در کشور به وجود آمده است عمیق تر شود و گسستی به ویژه در نسل جوان اتفاق بیفتد ولی از یک سو آقای خاتمی‌با حمایتی که از آقای روحانی کردند توانستند نسل جوان را به میدان بکشند و از سوی دیگر آقای‌هاشمی‌نیز با حمایتشان اصولگرایان معتدل را وارد عرصه کردند و این یک فرصت بسیار بزرگی برای انقلاب و کشور است. بنابراین این دوستان باید از موضع گیری‌های تند خودشان بگذرند و سعه صدر داشته باشند وبا نگاه باز و بزرگوارانه تر به این وقایع نگاه کنند. به هر حال در هشت سال گذشته دولتی با تعامل آن‌ها روی کار بود و این وقایع نیز عملکرد آن است و اصولگرایان تا همین اواخر دولت حمایت می‌کردند ولی در حال حاضر بادبان‌هایشان چرخیده است و از دولت انتقاد می‌کنند.
من به این دوستان می‌گویم اشکال ندارد فرصتی برای بازسازی نیروهای خودتان و نقد درونی پیدا کردید از سویی نیز می‌توانید در قالب یک نهاد و تشکل سیاسی و در چارچوب قانونی و اخلاقی فعالیت داشته باشید.
برخی‌ها بر این اعتقادند که اصلاح طلبان به دنبال سهم خواهی از دولت یازدهم هستند، این ادعا درست است؟
من باید اشاره کنم که پیروزی آقای روحانی بدون حمایت آقای خاتمی‌و بعد آقای‌هاشمی‌به این شکل نبود و اگر دولت بخواهد یک دولت فراگیر باشد باید به طیف‌های مختلف طرفدار اعتدال و طیف‌هایی که پشتوانه پیروزی آقای روحانی بودند میدان دهد و نباید فکر شود که اگر طیف‌های مختلفی روی کار آمدند و توی دولت کار کردند این نشانه سهم خواهی گروهی است، خیر این نتیجه نگاه فراگیر است که گروه‌های مختلف احساس کنند همه شریک هستند و با هم کار می‌کنند. در سیستم مردم سالاری دینی بیشتر باید به این سمت پیش برویم که یک گروه به تنهایی در مدیریت دولت موفق نیست و باید فضا را باز کرد تا همه گروها نیز مشارکت داشته باشند.
ما اعتدال را نمی‌خواستیم که فضای این روزها را حفظ یا افرادی که منتقد بودند حذف و کنار بگذاریم، ما اعتدال را برای تغییر و بهبود شرایط می‌خواستیم.
آیا صحبتی برای حضور در کابینه یازدهم با شما شده است؟
هرگز. گروه‌های مشورتی تشکیل شد و در حال کار هستند و این حرف‌هایی که وجود دارد همگی شایعه است.
خانم دکتر اگر این اتفاقی که امسال برای اصولگرایان افتاده بود برای اصلاح طلبان می‌افتاد و احساس شکست می‌کردید آیا باز هم خودتان و هم جناحانتان را دعوت به سعه‌صدر می‌کردید؟
مسئله خروج از فضای ترس،محدودیت، نگرانی و فشار و حرکت در مسیر قانون گرایی و امید است بنابراین حتی بعد از دولت آقای روحانی هم دولتی در این مسیر حرکت کند ما حمایت می‌کنیم به واقع فرقی نمی‌کند اصلاح طلب باشد یا اصولگرا.
پیروزی این جریان امید‌های زیادی را به وجود آورده است امید به این که انسداد سیاسی در کشور نبوده است را فراهم کرد. برخی‌ها آنقدر ناامید شده بودند و بر طبل ناامیدی می‌کوبیدند که قدرت حاکم به حدی قدر شده است که امکان هیچ گونه جابجایی در قدرت نخواهد بود ولی خب این اتفاق افتاد و لطف خدا، حضور مردم، فعالیت قانونی و منطقی جامعه اصلاحات سبب شد تا مردم دوباره اعتماد و تلاش کنند تا این شرایط تغییر کند و باید اشاره کنم اصولگرا‌ها توان انجام این کار را نداشتند.
به نظر شما حضور آقای جلیلی در را ی بالای آقای روحانی موثر نبود ؟
بله، برخی‌ها می‌گفتند حضور ایشان یک عامل پیش براندازانه ای بود که باعث شد بسیاری از مردم از ترس اینکه نگاه تند این افراد سرکار نیاید به آقای روحانی رای دادند.باید اشاره کنم این از مزایای یک انتخابات دمکراتیک و باز در ایران است که طیف‌های مختلف به بیان دیدگاه می‌پردازند و مردم هم تشخیص می‌دهند که یک کاندیدا تند، کند یا معتدل است و این هیچ اشکالی ندارد. آقای دکتر جلیلی نیز صادقانه دیدگاه‌های خود را بیان کرد و مورد انتخاب قرار گرفت.
شما قبول دارید که اگر این اجماع و همبستگی ایجاد نمی‌شد شما پیروز نبودید؟
واقعا درست است و این نشانه بلوغ سیاسی است. در اینجا باید به از خود گذشتگی آقای عارف اشاره کنم. ایشان به یک شخصیت ماندگار تبدیل شدند و نشان دادند که ارزش ایران و آینده جوانان ما خیلی بالاتر از فرد است و این از افتخارات اصلاحات است که ما نمادی مثل آقای عارف داریم که بقای ایران و امید را به حضور خود ترجیح می‌دهد.
نقدهایی در حوزه محیط زیست به دولت نهم و دهم دارید ؟
انتقاد‌ها بسیار زیاد است و یک بحث مفصلی می‌طلبد ولی از دولت نهم ودهم ما اولویتی را در حوزه محیط زیست نمی‌بینیم و محیط زیست در این دولت‌ها مطرح نبود و تنها نگاه ابزاری به این مبحث شده بود. متاسفانه جاهایی نیز کار به استفاده از محیط زیست برای فعالیت‌های توسعه ای و اقتصادی کشیده است. در این دولت محیط زیست قربانی شد و مسائل سوری و غیر کارشناسایی مثل رفع آلودگی هوا را مطرح کردند که مورد تمسخر واقع شد.
اولویت‌هایی که آقای روحانی در عرصه زیست محیطی باید مد نظر داشته باشد چیست؟
باید به اجرای قوانین برگردیم ما باید محیط زیست را به اولویت‌های دولت برگردانیم. اگر سیاست‌هایی برای توسعه دیده می‌شود باید هزینه‌های محیط زیستی در آن مورد توجه قرار گیرد تا به محیط زیست آسیب نرساند. باید اشاره کنم محیط زیست ما بسیار شکننده شده است. در جایی خواندم که دکتر کلانتری گفته بودند که ایران بعد 25 سال غیر قابل سکونت خواهد شد و دلایل آن نیز خشکسالی و شور شدن خاک است‌. البته باید اشاره کرد که بخشی از این اتفاقات تغییرات آب و هوایی است ولی بخش عمده آن سوء مدیریت دولت است. در دولت جدید وقتی سدی احداث می‌شود، دولت آقای روحانی روی این اقدام باید بازنگری داشته باشند واگر قرار است سدی احداث شود باید مسائل زیست محیطی آن مد نظر قرار گیرد. در احداث یک سد فقط مطالعه و مباحث نظری کافی نیست باید در اجرا و عملیات نیز این مسائل لحاظ شود. اولویت دولت این باشد که اقدامی‌که انجام می‌دهد آثار سوء آن بیشتر از منفعتش نباشد.
از سوی دیگر حمایت از نهاد‌های مدنی نیز باید در اولویت این دولت باشد چرا که ما نهاد‌های مدنی خوبی را در حیطه محیط زیست داشتیم ولی متاسفانه خیلی از آن‌ها آسیب دیدند. باید فضا برای حضور مردم در بحث اجتماعی فراهم شود چون مردم از بهترین حامیان محیط زیست هستند و اگر آن‌ها را آموزش دهند می‌توانند به دولت کمک کنند.
همان‌طور که می‌دانید در شورای اول عبدا… نوری از شورای شهر خارج و وارد دولت شد و این به شورای شهر ضربه زد و در این اواخر نیز آقای خاتمی ‌با وجود این که احمد مسجد‌جامعی عضو شورای شهر است گفتند به نظر من مسجد جامعی بهترین گزینه برای وزارت ارشاد است این اقدام به شورا ضربه وارد نمی‌کند؟
الان زود است که در این باره پیش‌بینی کنیم ولی با عنایت به این که کمک به دولت آقای روحانی خیلی مهم است، اصلاح طلبان باید ببینند که هرجایی می‌توانند موثر باشند و از آن‌ها دعوت به کارمی‌شود، باید کار کنند چرا که دولت آقای روحانی برگزیده و برخاسته از مطالبات اصلاح طلبان است. ما باید کمک کنیم به دولت یازدهم تا موفق باشند و مطالبه آقای خاتمی‌نیز این‌گونه است و روی این بحث تاکید دارند. ولی در کنار کابینه بحث شورای شهر نیز مهم است و چرا که این نیز رای مردم است و رای این مردم را نمی‌توان نادیده گرفت اما در کل باید این مسائل را مورد بررسی قرار دهیم.
در رابطه با انتخاب شهردار بحث خاصی نیست؟
خیر. این بحث‌ها نیز گمانه زنی و رایزنی است ولی چون هنوز شورای 31 نفره رسمیت نیافته، زود است که بگوییم کدام جریان سیاسی می‌تواند ائتلاف قوی‌تری را در شورا به وجود بیاورد و شورا به کدام سمت می‌رود و این نیاز به وقت دارد.
گزینه اصلاح طلبان محسن‌هاشمی‌است؟
هنوز معلوم نیست! گزینه‌های مختلفی مطرح است و هنوز هم بر سر گزینه نهایی اصلاح طلبان بحث است. ولی درکل باید تصمیم خوبی برای مردم تهران گرفته شود تا وضعیت به سمت خوبی پیش رود.
در رابطه با ادعای 1000میلیاردی آقای بیادی که گفته بودند این مبلغ در شهرداری خرج و بدون سند است چه نظری دارد؟
خوشبختانه پنج سال است که در شهرداری حسابرسی‌های ادواری برای تمام بخش‌های شهرداری تهران به را ه افتاده و هر گونه رقم فاقد و مطالبه وصول نشده‌ای مشخص و شفاف است. در این روند همه چیز روی چارچوب است ولی این که یک زمانی سوء‌استفاده شود و کسی بخواهد از ابزار حسابرسی به گونه ای برای تبلیغات یا موارد دیگر استفاده کند قابل انکار نیست و ممکن است این تخلفات پیش بیاید ولی در کل باید منتظر ماند و دید جواب حسابرسی‌ها چیست و این حرف و سخن‌هایی که موجود است در حد گمانه‌زنی است.
در آخر افزون بر این اگر مطلب قابل بیانی دارید بفرمایید؟
امیدوارم دولت تدبیر و امید دولت بازگشت به قانون باشد. ما وقتی چارچوب قانون را در این مدت از دست دادیم اقتصاد، سیاست و محیط زیست لطمه خورد و متاسفانه عده ای آمدند و فرا تر از قانون یک سری تصمیماتی را داشتند و افراطی عمل کردند. امیدواریم اعتدال با مفهموم واقعی خودش کمک کند تا جامعه به آن ثبات و آرامش برسد ونیز فضا بازتر و فشارها بر داشته شود تا جوان‌ها بتوانند زندگی سالم و شایسته‌ای را داشته باشند. در این شرایط بهتر می‌شود کار و تلاش کرد و کشور را از این بحران خارج کرد.

**************************************
فرمایشات مهم رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام:
میدانِ جابجایی قدرت؛ عید و فرصت بزرگ برای کشور/ کلید خوردن حماسه اقتصادی و حفظ سرعت پیشرفت علمی اصلی ترین اولویتها/ معتقد به تعامل با دنیائیم اما اگر طرفمان را نشناسیم پشت پا می خوریم/ امریکایی‌ها نشان دادند که غیرقابل اعتمادند

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب عصر امروز (یکشنبه) در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، تحویل مسئولیتهای اجرایی را فرصتی مبارک برای استمرار جهت گیریهای منطبق بر قرائت حضرت امام خمینی (ره) در مسائل مختلف کشور خواندند و با تبیین واقعیات تاریخی و کنونی کشور تأکید کردند: مسئله اقتصاد و ادامه پیشرفتهای علمی، باید در اولویت کار همه مسئولان قرار داشته باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای در ابتدای سخنان خود با شکر و سپاس به درگاه خداوند متعال به سبب درک یک ماه رمضان دیگر و بهره مندی از برکات آن، گفتند: یکی از وظایف انسان این است که بعد از هر نصرت و تفضل الهی، تضرع و توسل به خدا را افزایش دهد.

ایشان با اشاره به نصرت های پی در پی الهی که شامل حال ملت ایران شده است، افزودند: آخرین مورد از تفضلات الهی، نصرت بزرگ خلق حماسه سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری بود که آثار این حماسه عظیم، بتدریج در بخش های مختلف آشکار خواهد شد.

حضرت آیت الله خامنه ای تقارن حرکت بزرگ سیاسی ملت ایران و ماه مبارک رمضان را یک توفیق خواندند و افزودند: ماه رمضان که ماه رحمت و مغفرت الهی و ماه انابه و توبه است با همه برکات و ادعیه و اعمال خود زمینه ساز توجه و تضرع بیشتر انسان به خداوند متعال است که همه باید از این فرصت بزرگ و استثنایی بیشترین بهره را ببریم.

ایشان، به یاد خدا بودن چه در شرایط سختی و چه در شرایط راحتی و آسایش را ضامن حرکت تکاملی انسان برشمردند و خاطرنشان کردند: این توجه و توسل باید منجر به عمل شود که در این صورت، رکود و سکون و ناامیدی و بازگشت به عقب وجود نخواهد داشت.

رهبر انقلاب اسلامی لازمه چنین عملی را صبر و توکل دانستند و تأکید کردند: صبر به معنای پایداری، مقاومت و فراموش نکردن هدف است و توکل هم یعنی کار را انجام دادن و نتیجه را از خدا خواستن.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به نقش صبر و توکل در اعمال شخصی و همچنین امور مربوط به مدیریت کشور چند عنصر اساسی و اصلی را در بکارگیری این دو مقوله دخیل دانستند و خاطرنشان کردند: اولین عنصر، انتخاب جهت درست و حفظ جهت گیری صحیح است.

ایشان خاطرنشان کردند: اگر جهت گیری ها، غلط انتخاب شود تلاشهای مضاعف، نه تنها ما را به نتیجه ای نمی رساند بلکه از اهداف دور می کند.

حضرت آیت الله خامنه ای در تشریح جهت گیریهای صحیح در مدیریت کشور با یادآوری سخنان خود در مراسم امسال سالگرد امام خمینی (رض) افزودند: همچنانکه آن روز تأکید شد، جهت گیریهای صحیح انقلاب و کشور براساس قرائت معتبر امام، در همه زمینه ها مشخص است و نیازی به بررسی مجدد جهت گیریها نیست.

ایشان امام را حکیم و فقیهی پخته، خردمند و آگاه خواندند و افزودند: قرائت امام که در سخنان، نوشته ها و آثار ایشان از جمله در وصیتنامه آن بزرگوار، کاملاً بیّن و آشکار است، به عنوان حجت و شاخص مورد قبول نخبگان، زبدگان، مسئولان و آحاد ملت است البته گاه تفسیر غلطی از دیدگاههای امام ارائه می شود که کار بد و خاطرناکی است.

رهبر انقلاب افزودند: جهت گیریهای صحیحی که امام مشخص کرده است باید در سیاستهای کلان و خرد مدیریتی کشور، نقش برجسته و اساسی ایفا کند.

ایشان در ادامه بحث خود درباره عناصر دخیل در صبر و توکل در مدیریت کشور، بکارگیری همه ابزارها و نیروها و نیز اولویت بندی را مورد توجه قرار دادند و سپس به بررسی کلی واقعیتهای موجود در کشور پرداختند.

حضرت آیت الله خامنه ای، در مقدمه این قسمت از سخنانشان، مقاطع تحویل مسئولیتها و دولتها را مقاطعی خوب و مبارک خواندند و افزودند: ورود عناصر، دیدگاهها، ابتکارات و سلایق جدید به «میدانِ جابجایی قدرت» عید و فرصت بزرگی است که باید از آن بخوبی استفاده کرد.

ایشان افزودند: بحمدالله جابجایی مسئولیتها در ایران اسلامی بجز سال 88 که برخی خطای بزرگی کردند و کشور را به لب پرتگاه بردند، همواره با آسایش، شادکامی و خوبی همراه بوده است.

رهبر انقلاب تأکید کردند: مجموعه، عناصر و گروهی که با فکرها و ابتکارات جدید وارد میدان می شوند باید با استفاده از کارهای انجام شده بنای رفیع کشور را بالاتر ببرند.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به کارهای فراوان و کارهای برجسته دولت فعلی افزودند: هر مجموعه باید به مجموعه قبل از خود نگاه مثبت داشته باشد و چقدر ارزشمند است اگر دولت بعدی نیز همین مقدار یا بسیار بیشتر از این، از خود فعالیت و تلاش نشان دهد.

رهبر انقلاب سپس در نگاهی کلان به اوضاع کشور 7 واقعیت را مورد توجه قرار دادند.

«موقعیت جغرافیایی ممتاز»، «تاریخ پرافتخار و تمدن کهن و ریشه دار»، «ثروتها و ذخائر طبیعی و استعداد برجسته انسانی» سه واقعیت نخستینی بودند که رهبر انقلاب به آنها اشاره کردند.

حضرت آیت الله خامنه ای در تشریح واقعیت چهارم افزودند: ایران در دو سه قرن اخیر از ناحیه «استبداد و دیکتاتوری داخلی» و «نفوذ و تهاجم فرهنگی و سیاسی خارجی»، ضربه های سختی خورده است که در هر گونه تحلیل کلان شرایط، باید مورد توجه قرار گیرد.

ایشان از بیداری ملی و عمومی در سه مقطع مشروطیت – نهضت ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی به عنوان واقعیتی دیگر نام بردند و خاطرنشان کردند: قیام ملی در مشروطیت و نهضت ملی شکست خورد اما پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی پاسخ قاطعی بود به ضرباتی که ایران از ناحیه تهاجم بیگانه دریافت کرده بود.

حضرت آیت الله خامنه ای تجربه حرکت پیروزمندانه در عرصه های مختلف سیاسی – اقتصادی، علمی و فرهنگی را ششمین واقعیتی برشمردند که باید در نگاه کلان به کشور، مد نظر قرار گیرد.

ایشان افزودند: پیشرفت اعجاب برانگیز علمی – تأثیرگذاری غیرقابل انکار در مسائل مهم منطقه ای و بالتبع در مسائل جهانی – پیشرفتهای شگفت انگیز در سازندگی و چرخش کلان و 180 درجه ای فرهنگی نسبت به دوران طاغوت از جمله نشانه های حرکت پیروزمندانه 30 سال اخیر است.

رهبر انقلاب مردم سالاری دینی و مردم سالاری سالم را از بزرگترین موفقیتهای سیاست داخلی برشمردند و افزودند: دست بدست شدن سالم و واقعی قدرت اجرایی و تقنینی آن هم بدون خدعه ها و شگردهای رایج در غرب، مدل جدید و ارزشمندی است که ملت ایران و نظام اسلامی به دنیا عرضه کرده است.

ایشان در زمینه پیشرفتهای داخلی به آینده پر امید و نسل جوان پرنشاط کشور اشاره کردند و در حاشیه این مسئله افزودند: موضوع تحدید نسل، خطر بزرگی است که به گفته متخصصان و کارشناسان، ایران را دچار پیری عمومی و مشکلات فراوان می کند و باید جلوی آن را بگیریم.

رهبر انقلاب در همین زمینه خواستار توجه بیشتر نمایندگان مجلس به تقویت طرحی شدند که در زمینه تحدید نسل در مجلس در دست بررسی است.

آخرین واقعیتی که حضرت آیت الله خامنه ای در نگاه کلان خود به کشور مطرح کردند جبهه عریض و طویل دشمنان و معاندان جمهوری اسلامی بود.

ایشان خاطرنشان کردند: ارتجاع، استکبار، برخی سردمداران غربی و برخی مسئولان ضعیف دولتهای منطقه ای، در مقابل ملت ایران، جبهه گسترده ای ایجاد کرده اند که تاکنون در مقابل هیچ کشوری ایجاد نشده است.

رهبر انقلاب اسلامی سپس هفت واقعیت بیان شده را، مشخص کننده راه آینده برشمردند و تأکید کردند: واقعیات یاد شده نشان می دهد که دهه کنونی می تواند واقعاً به دهه پیشرفت و عدالت تبدیل شود که در این زمینه ابتکارات و فعالیتهای مسئولان و مدیران، فرصت و نعمتی الهی بشمار می رود.

ایشان در نوعی جمع بندی خاطرنشان کردند: برای استمرار پیشرفت و ادامه حرکت به سمت اهداف آرمانی، باید با تکیه بر صبر و توکل و ایستادگی در مقابل جبهه دشمنان، ساخت قدرت ملی و درونی را استحکام ببخشیم.

رهبر انقلاب اسلامی در تشریح عناصر ساخت قدرت درونی، بر لزوم عزم راسخ مردم و مسئولان و متزلزل نشدن آنان در مواجهه با مشکلات و دشمنی ها تأکید و خاطرنشان کردند: مسئولان نباید به هیچ وجه در مقابل اخم و ترش رویی دشمن در عرصه های سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی دچار تزلزل شوند.

حضرت آیت الله خامنه ای درخصوص اولویت های کنونی کشور تأکید کردند: مسئولان کلان، و سیاستگذاران و همه مسئولان کشور باید در شرایط فعلی تمرکز و توجه خود را بر دو اولویت اصلی یعنی مسئله اقتصاد و پیشرفتهای علمی قرار دهند.

ایشان گفتند: حماسه اقتصادی یکی از بخش های شعار امسال بود که امیدواریم همانگونه که حماسه سیاسی تحقق یافت، حماسه اقتصادی نیز با همت مسئولان انجام گیرد.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: البته حماسه اقتصادی کار کوتاه مدت نیست اما باید شروع شود.

حضرت آیت الله خامنه ای درخصوص اولویت دیگر یعنی پیشرفت های علمی، افزودند: سرعت پیشرفت علمی کشور در ده سال گذشته بسیار خوب بود و نباید کُند شود زیرا برای رسیدن به سطح مطلوب و خطوط مقدم دانش جهانی، نیازمند حفظ این سرعت مطلوب هستیم.

موضوع دیگری که رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنان خود به آن اشاره کردند، موضوع تعامل با دنیا بود.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: ما همواره معتقد به تعامل با دنیا بوده و هستیم اما نکته مهم در تعامل با دنیا، شناخت طرف مقابل و درک اهداف و شگردهای اوست زیرا اگر او را به درستی نشناسیم، پشت پا خواهیم خورد.

ایشان تأکید کردند: در تعامل با دنیا، نباید عملکرد دشمنان خود را از یاد ببریم حتی اگر بنابر مصالحی، آن را به روی او نیاوریم.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به اظهارات اخیر امریکاییها برای مذاکره با ایران، گفتند: در ابتدای امسال هم گفتم که به مذاکره با امریکا خوش بین نیستم، اگرچه در سالهای گذشته مذاکره در مسائل خاصی همچون عراق را منع نکردم.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: امریکاییها غیرقابل اعتماد و غیرمنطقی هستند و در برخوردهایشان صادق نیستند.

ایشان افزودند: موضع گیری مسئولان امریکایی در همین چند ماه گذشته، بار دیگر ضرورت خوش بین نبودن به آنها را تأیید کرد.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: در تعامل با دنیا، هنر این است که بتوانید راه خود را ادامه دهید بدون آنکه طرف مقابل بتواند مانع حرکت شما بشود و اگر تعامل با دنیا منجر به برگشت از مسیر شود، یک خسارت است.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین مسائل منطقه را نیز مهم ارزیابی و خاطرنشان کردند: این مسائل باید مورد توجه مسئولان باشد.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای احمدی نژاد رئیس جمهور گزارش مشروحی از عملکرد 8 ساله دولت در حوزه های مختلف بیان کرد. گزارش رئیس جمهور در قالب پاسخ به 21 سؤال طراحی شده بود که در پاسخ ها عملکرد 8 ساله دولت با عملکرد دولتهای قبل مقایسه می شد البته آقای احمدی نژاد تأکید کرد: مقایسه عملکرد دولت با دولتهای قبل به معنای نفی خدمات ارزشمند آن دولتها نیست.

سؤال اول رئیس جمهور درباره شرایط کار دولتهای نهم و دهم و نقش عوامل بیرونی در این شرایط، بود.

آقای احمدی نژاد در پاسخ به این سؤال، دو عامل بیرونی بحران جهانی اقتصاد و تحریم های گسترده اقتصادی و یک عامل شرایط داخلی از جمله خشکسالی سالهای اخیر، تنش های سیاسی سال 88، و سیاه نمایی برخی جریان ها را در هر گونه ارزیابی از عملکرد دولت بسیار مهم دانست.

سؤال دوم رئیس جمهور درخصوص وضعیت توسعه انسانی کشور در 8 سال گذشته بود.
آقای احمدی نژاد در پاسخ به این سؤال به آمارهای سازمانهای بین المللی اشاره کرد و گفت: براساس طبقه بندی سازمان ملل که در سال گذشته منتشر شد، ایران از لحاظ شاخص توسعه انسانی از رتبه 94 به رتبه 76 ارتقا یافته است. افزایش امید به زندگی از 70/2 سال در سال 84 به 73/2 سال در سال 91 و افزایش درآمد سرانه ایران از 9144 دلار در سال 84 به 12623 دلار در سال 91، از دیگر آمارهایی بود که رئیس جمهور در این بخش به آنها اشاره کرد.
رئیس جمهور در تشریح پیشرفتهای کشور و خدمات دولتهای نهم و دهم در عرصه علم و فناوری گفت: افزایش 7 برابری ظرفیت پذیرش دکترای تخصصی – افزایش 12 برابری تولید دارو با فناوری پیشرفته، افزایش سهم ایران در تولید علم پزشکی جهان به 7/3 برابر و ارتقای جایگاه جهانی ایران در رشته های مختلف بویژه در نانو از رتبه 35 به رتبه 8 از جمله شاخصهای پیشرفت در این عرصه است.

آقای احمدی نژاد پیوستن ایران به معدود کشورهای دارای دانش و فناوری ساخت و پرتاب ماهواره و پیشرفتهای چشمگیر هسته ای را از دیگر نکات بارز حرکت کشور در 8 سال اخیر اعلام کرد و گفت: در آموزش عالی، به جایی رسیده ایم که ظرفیت پذیرش از ظرفیت متقاضی بیشتر شده است.

آقای احمدی نژاد سپس به تشریح آماری خدمات دولت در زمینه ایجاد اشتغال پرداخت و گفت: با طرحهایی همچون بنگاههای کوچک زود بازده، صندوق حمایت از فرصتهای شغلی، صندوق مهر امام رضا و بانک تعاون در مجموع میزان بیکاری در 8 سال اخیر بطور متوسط 11/4 درصد بوده است که نشان می دهد در مقایسه با دولتهای هفتم و هشتم، میزان بیکاری کمتر شده است.

آقای احمدی نژاد اعطای سهام عدالت به بیش از 40 میلیون نفر، اختصاص 1240 میلیارد تومان سهام ترجیحی به کارگران و اجرای گام اول هدفمندی یارانه ها را از گامهای بلند دولت برای تحقق عدالت دانست و افزود: در 8 سال اخیر بیش از 4 میلیون و 400 هزار نفر وام قرض الحسنه ازدواج دریافت کردند و بیش از 34 هزار میلیارد تومان وام برای مسکن در اختیار محرومان قرار گرفته است.

آقای احمدی نژاد در پاسخ به این سوال که «آيا در اين دولت توزيع درآمدها بهتر و مردم مرفه تر شده اند يا خير؟»، بهبود در سه شاخص ضريب جيني، نسبت مخارج دهك هاي اول و آخر درآمدی و همچنين ميزان درآمد سرانه بر اساس برابري قدرت خريد را بعنوان شواهد بهبود رفاه مردم و توزيع درآمدهاي دولت عنوان كرد.
وي در اين زمينه خاطر نشان كرد: ضريب جيني در سال84 ،‌ 0/4023 بود كه در سال 91 به 0/357 كاهش يافت كه نشان مي‌دهد فاصله طبقاتي كاهش يافته است.

رئيس جمهور با ارائه آماري در خصوص نسبت مخارج بيشترين دهك درآمدي به كمترين دهك درآمدي در مناطق شهري و روستايي افزود: اين نسبت براي اولين بار به كمتر از 10 كاهش يافت.
سوال هفتمي كه رئيس جمهور مطرح كرد از اين قرار بود: «آيا دولت در مديريت اقتصاد به اصلاحات و تحولات ساختاري اقتصاد توجه نكرد»؟

آقاي احمدي نژاد براي پاسخ به اين سوال به اجراي سياست‌هاي اصل 44 قانون اساسي و واگذاري شركتهاي دولتي و هفت برنامه مشخص در قالب تحول اقتصادي اشاره كرد.
وي اظهار داشت: اجراي قانون سياستهاي اصل 44 پس از تصويب مجلس آغاز شد و 119 هزار ميليارد تومان واگذاري بنگاههاي اقتصادي صورت گرفت كه 70 درصد اين واگذاريها از طريق بورس بود.
رئيس جمهور اجراي قانون هدفمند يارانه ها را گام ديگري در اصلاح ساختارهاي اقتصادي كشور برشمرد و تصريح كرد: مديريت مصرف انرژي، توزيع عادلانه يارانه، مقابله با قاچاق سوخت و كاهش فاصله طبقاتي از اهداف اجراي اين قانون بود.
وي همچنين افزود: مصرف روزانه بنزين در سال 86، 74 ميليون ليتر بود كه در صورت تداوم مصرف با اين شيب، در سال 92 به 142 ميليون ليتر مي رسيد اما با اجراي هدفمندي يارانه ها، مصرف روزانه بنزين در سال 91 به 61 ميليون ليتر رسيد.

آقاي احمدي نژاد رشد 5 درصدي مصرف برق در بخش كشاورزي و رشد 9 درصدي در بخش صنعت را نشانه رشد توليد دانست و افزود:‌ صندوق بين المللي پول، روش ايراني هدفمندي يارانه ها را بهترين روش معرفي و به ديگر كشورها، اجرای آن را توصيه كرد.

اصلاح نظام مالياتي و اجراي طرح جامع مالياتي، اجراي طرح تحول گمركي، آغاز اصلاح نظام توزيع، بخشهاي ديگري از گزارش رئيس جمهور در خصوص اجراي سياستهاي اصلاح اقتصادي بود.
سؤال هشتم آقای احمدی نژاد به وضعیت بازار سرمایه در 8 سال گذشته اختصاص داشت. رئیس جمهور در پاسخ به این سؤال این آمارها را بیان کرد: تعداد سهامداران بورس از 3/ 4 میلیون نفر در سال 84 به 7/2 میلیون نفر در سال 91 رسیده است. شاخص کل بورس از 9460 واحد در سال 84 به بیش از 54 هزار واحد در سال 92 رسیده است.

آقای احمدی نژاد با ارائه این آمارها نتیجه گیری کرد که ارزش بازار سرمایه در هشت سال گذشته 7 برابر شده و اعتماد مردم و فعالان اقتصادی به بازار سرمایه افزایش یافته است.
نهمین سؤال رئیس جمهور درباره وضعیت قدرت عمل بانکها و بانک مرکزی در 8 سال گذشته بود. آقای احمدی نژاد در این بخش هم چند آمار ارائه کرد و گفت: قدرت وام دهی بانکها در سال 83 پانزده هزار میلیارد تومان بود که در سال 91 به پنجاه و یک هزار میلیارد تومان رسیده. سرمایه بانکها در هشت سال گذشته از یکهزار و پانصد میلیارد تومان به سه هزار و صد میلیارد تومان رسیده است. نسبت بدهی دولت به کل مطالبات بانکی از 21/4% در سال 84 به 12% در سال 91 رسید و در سال 92 نیز بدهی دولت به بانکها کُلاً تسویه شد.

آقای احمدی نژاد در سؤال دهم خود پرسید: آیا این دولت بدهکارترین دولت در تاریخ است؟ وی در پاسخ گفت: دولت تمام بدهی خود را به بانک مرکزی تسویه و در واقع بدهی انباشته دولتهای قبلی را نیز تسویه کرده است.
رئیس جمهور درباره بدهیهای خارجی کشور نیز با استناد به آمار رسمی گفت: دولت در آغاز کار، کشور را با بدهی 41/9 میلیارد دلاری تحویل گرفت: اما اکنون با بدهی 15/9 میلیارد دلاری تحویل می دهد یعنی برخلاف تبلیغات فراوان، در 8 سال اخیر 26 میلیارد دلار بدهی خارجی کشور کاهش یافته است.

آقای احمدی نژاد مجموع سرمایه های خارجی وارد شده به کشور را از اول انقلاب تا سال 83، حدود 13 میلیارد دلار اعلام کرد و افزود: در 8 سال اخیر، بیش از 25 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب شده است.

رئیس جمهور در زمینه تجارت خارجی نیز با بیان آمارهای مختلف تأکید کرد: اوضاع کشور در این زمینه نیز بهبود یافته است.

افزایش تجارت خارجی به 635 میلیارد دلار در 8 سال اخیر و افزایش صادرات غیرنفتی از 38 به 171 میلیارد دلار از جمله آمارهای بیان شده در این بخش بود. آقای احمدی نژاد افزود: نسبت صادرات غیرنفتی به واردات نیز که شاخص مهمی در مباحث اقتصادی است از 25 درصد در سال 83، به 77 درصد در سال 91 رسیده و در سه ماه اول امسال اولین بار در تاریخ کشور، میزان صادرات به واردات افزایش یافته است.
رئیس جمهور در پاسخ به شبهه ای که گفته می شود دولت همه منابع را خرج کرده و برای دولت بعدی چیزی باقی نگذاشته است گفت: ارزش دارایی های ارزی بانک مرکزی در حال حاضر بیش از یکصد میلیارد دلار است که نسبت به 8 سال قبل که دولت را تحویل گرفتیم هشتاد درصد افزایش یافته است.
آقای احمدی نژاد همچنین میزان دارایی صندوق توسعه ملی را بیش از 52 میلیارد دلار و میزان دارایی نقدی این صندوق را بیش از 30 میلیارد دلار اعلام کرد.

رئیس جمهور در تشریح وضع نقدینگی و تورم نیز به مقایسه ی میان سالهای 76 تا 83 با 8 سال اخیر پرداخت.
آقای احمدی نژاد گفت: متوسط رشد نقدینگی در دولتهای هفتم و هشتم سالانه 27/1 درصد بود که در دولتهای نهم و دهم به 26/24 درصد کاهش یافته است.

رئیس جمهور افزود: نرخ سالانه تورم نیز در دولتهای قبل از دولت بنده 20/5 درصد بود که در 8 سال اخیر بطور متوسط به سالانه 17/7 درصد رسیده است.

سؤال نوزدهم رئیس جمهور درخصوص وضعیت تولید در 8 سال گذشته بود که آقای احمدی نژاد به متوسط نرخ رشد اقتصادی از 4/7% در فاصله سالهای 76 تا 83 به 4/4% در فاصله سالهای 84 تا 91 اشاره کرد و گفت: میزان سرمایه گذاری در حوزه صنعت در هشت سال قبل از این دولت، 21 هزار میلیارد تومان بود که در هشت سال اخیر به 115 هزار میلیارد تومان رسیده است.
افزایش تولید پتروشیمی از 18/2 میلیون تن به بیش از 60 میلیون تن، افزایش تولید فولاد از حدود 10 میلیون تن به حدود 24 میلیون تن، افزایش تولید سیمان از 33 میلیون تن به 80 میلیون تن و افزایش تولید خودرو از 960 هزار دستگاه به 2 میلیون دستگاه از دیگر آمارهایی بود که رئیس جمهور در بخش تولید ارائه کرد.
سوال بيستم رئيس جمهور در خصوص «ميزان ظرفيت سازي در بخش آب، برق و انرژي» بود.

وي گفت مجموعه نفت و گاز توليد شده قابل استحصال تا قبل از دولت نهم معادل 9/1 ميليارد بشكه بود كه اين عدد در هشت سال گذشته به 34 ميليارد بشكه رسيد.

آقاي احمدي نژاد ميزان ظرفيت سازي در بخش برق و ذخاير آبي در دولتهاي نهم و دهم را نيز تقريبا معادل 27 سال قبل از اين دولت ها خواند.

«آيا كشاورزي در اين دوره مورد غفلت قرار گرفت»؟ این سوال بيست و يكم آقاي احمدي نژاد بود. وي در پاسخ خاطر نشان كرد: توليد محصولات كشاورزي از 86/9 ميليون تن در سال 83 به 118 ميليون تن در سال 91 رسيد و تراز صادرات كشاورزي به واردات نيز از 1/35ميليارد دلار در سال 83 به 2/17 ميليارد دلار افزايش يافت.

رئیس جمهور در بخش پایانی سخنانش با تأکید بر اینکه گزارش بیان شده فقط گوشه ای از خدمات و فعالیتهای دولت بوده است افزود: همه توفیقات ملت و کشور در سالهای اخیر آنهم در شرایطی که همه دشمنان برای کارشکنی و تشدید فشارها بسیج شده بودند در پرتو عنایات خاص الهی و لطف ویژه امام زمان (عج) – حمایتهای ارزشمند مقام معظم رهبری – بزرگواری و همدلی ملت – همکاری نهادها و دستگاههای مختلف و پاک دستی، ارزش مداری، عدالت محوری و تواناییهای تخصصی اعضای دولت بدست آمده است.

آقای احمدی نژاد با سپاس و تشکر صمیمانه از ملت ایران، رهبر فرزانه انقلاب، همکاران دولت در سراسر کشور، نهادها و دستگاههای مختلف و رسانه ها تأکید کرد: همچنان و همیشه خود را بدهکار انقلاب و امام و شهیدان بزرگواری می دانیم که همه توفیقات حاصل ایثار و بزرگواری آنهاست.

نوشته شده در سیاسی. Leave a Comment »

بیان دیدگاه