علیه ترور و اعدام
مصطفی عزیزی
قتلعام سرباز وظیفههای جوانی که توسط گروه تروریستی و متحجر «جیش العدل» صورت گرفت و کشتار ۱۶ زندانی بلوچ و دو زندانی سیاسی کُرد به تلافی این عملیات توسط «جمهوری اسلامی» زنگ خطر دیگری ست که باید موجب هوشیاری همهی ما شود. نگاهی به وضعیت اسفبار «سوریه» باید همهی ما را بهوحشت بیاندازد. حداقل بخشی از «جمهوری اسلامی» و گروههای تروریستی طالبانی به دنبال «سوریه» کردن ایران هستند. اکنون در «سوریه» جنبش و انقلاب آزادیخواهانهی مردم از یکسو توسط دیکتاتوری خونخوار بشار اسد و از سوی دیگر توسط گروههای خشونتطلب طالبانی مورد هجوم قرار گرفته است. اگر در این خواب خوش باشیم که «ایران» سوریه شدنی نیست به همان خوشخیالی دچار هستیم که سی و چند سال پیش در انقلاب بهمن دچارش شدیم و قدرت واپسگرایانی که برای تشکیل حکومت خیزبرداشته بودند دستکم گرفتیم.
تراژدی اینجاست که برخی از کشتار سربازان ایرانی شادمانی میکنند و آنان را پاسداران حکومت و مستوجب مرگ یا حاصل مبارزات حقطلبانهی مردم محروم و تحت ستم بلوچستان میدادند و گروهی دیگر برای اعدام دستجمعی زندانیان بلوچ هورا میکشند و آن را در جهت مبارزه با تروریسم برمیشمارند و تایید میکنند. در حالی که نه «حکومت» از کشته شدن سربازان ناراحت است که تمام بنایاش بر کاروان شهید راهانداختن است و نه تروریستها نگران اعدام شدهگان هستند که میدانند این اقدامات تنها موجب سربازگیری آنان میشود.
به این عکس نگاه کنید:
اینان کودکان بیگناهی هستند که مشق جنایت میبینند تا به بهشتی موهوم رهسپار شوند. جنگ مذهبی با وعدهی بهشتی در آسمان جز دوزخی بر روی زمین حاصلی برای مردم ندارد.
بازندهی این جنگ مردم ایران و روشنفکران و نیروهای مترقی و کارگران و زحمتکشان هستند. این جنگ هیچ برندهیی ندارد تنها مرگ و نیستی و عقبگرد تاریخی در پی دارد و حاصلش رخت عزایی ست که یا بر تن مردمی که جوانانشان در لباس سربازی به بیگاری گرفته میشوند به امید این که در پی از گذراندن دوران سربازی به زندهگی عادی بپردازند و اینگونه در تابوت به آغوش مادران و پدران زحمتکششان برمیگردند:
و یا خانوادهی اعدام شدهگان که باید به اعزای فرزندان خود بنشینند و در این میان حکومت هم از فرصت استفاده میکند و جوانان بیگناهی فرزاد کمانگر و حبیبالله گلپریپور را که به هیچوجه فعالیت مسلحانه نداشتهاند را به قتل میرساند و مادران و پدرانشان را عزادار میکند:
نکتهی مهم و تاسفبار موج خوشنتطلبی است که از هر دو سو برمیخیزد و اکنون نقش روشنفکران و آزادیخواهان مترقی و کارگران و زحمتکشان این است که با این خشونت و تروریسم طالبانی و دولتی و حکومتی مقابله کنند. جداییهای قومی و ملی و مذهبی را دامن نزنند به دلجویی مردم زحمتکش کردستان و بلوچستان و سایر مردم ایران بپردازدند و زحمتشکان باید بدانند دشمن مشترک همهی آنانها عقبماندهگی و حکومت سرمایه است که مردم را جدا جدا و در مقابل هم میخواهد تا به چپاول و غارت خود ادامه دهند. مشتهای گره کردهی خود را از مقابل یکدیگر برداریم و مقابل دشمن متشرکمان بگیرم. تحجر و جنایت به هر نامی محکوم است. امیدوارم مردم ایران به خود بیایند و مسئولانه خشونت اعمال شدهی تروریستی و حکومتی را محکوم کنند. کاش راهپیمایی میلونی در ایران علیه ترور و اعدام راه بیفتد و جلوی «سوریه» شدن ایران گرفته شود. هیچ جنگی به آزادی و پیشرفت منتهی نمیشود بهویژه در وضعیت کنونی که نیروهای مردمی فاقد سازماندهی و قدرت مقاومت مقابله هستند و جهان در آتش تروریسم و جنگ و اشغال نظامی میسوزد.
پانویس:
صفحهی جیش العدل در فیسبوک
نامهی ناظر ملازهی، یکی از ۱۶ نفری که تلافیجویانه اعدام شد به گزارشگر ویژه حقوق بشر ملل متحد نوشته بود
بیان دیدگاه