آن آذر سیاه – یادبودی پانزده ساله

f12۱۳۹۲/۰۹/۰۱
یادبودی پانزده ساله
تحریریه تابلو
گزارش اختصاصی تابلو از برگزاری پانزدهمین سالگرد قتل پروانه و داریوش فروهر
حدود سی نفر از دوستان و یاران خانواده داریوش و پروانه فروهر که توانسته بودند زودتر از بقیه خود را به خانه خیابان هدایت برسانند توانستند در پانزدهمین مراسم سالگرد قتل آن دو شرکت کنند. نیروهای امنیتی و انتظامی حوالی ساعت سه بعد از ظهر کوچه را بستند و اجازه ندادند تا افراد دیگر که حدود 200 نفر می شدند وارد کوچه و خانه شوند. در این مراسم مهندس معین فر ، مهندس شاه ویسی و پرستو فروهر به ایراد سخنرانی پرداخته، یاد و خاطره این دو عزیز را زنده کردند .پرستو فروهر در سخنانش به شرح دادگاه های تشکیل شده برای پرونده پدر و مادرش و موشکافی پرونده قتل پرداخت
زنده یاد داریوش و پروانه فروهر روز اول آذرماه 1377 به ضرب چاقوی ماموران اطلاعات جمهوری اسلامی به قتل رسیدند.

1s

داریوش فروهر (٧ دی ١٣٠٧-١ آذر ١٣٧٧)، دبیر کل حزب ملت ایران و از رهبران جبهه ملی ایران بود. وی در دوران نخست وزیری مصدق، رهبری حزب ملت ایران را در دست داشت. حزب ملت ایران به همراه حزب زحمتکشان ملت ایران، حزب ایران و حزب مردم ایران جبهه ملی ایران را تشکیل میدادند. پس از کودتای ٢٨ امرداد، داریوش فروهر برای اجرای قانون اساسی مشروطه و برقراری مردم سالاری به مبارزات خود ادامه داد. بخاطر این مبارزات، داریوش فروهر ١٤ سال را در زندان سپری کرد. با آغاز انقلاب ١٣٥٧، داریوش فروهر به مبارزات مردم پیوست. وی در دولت مهدی بازرگان وزیر کار و سپس وزیر مشاور بود. وی از آغاز سال ١٣٥٩ به صف منتقدین نظام جمهوری اسلامی پیوست. در سال ١٣٦٠ چند تن از اعضای حزب وی اعدام شدند . خود وی نیز به زندان افتاد. داریوش فروهر از مخالفین رادیکال نظام جمهوری اسلامی در داخل کشوربود و خواستار برگزاری یک همه پرسی برای تعیین یک نظام حکومتی جدید برای ایران شده بود.

پروانه اسکندری یا پروانه فروهر (٢٩ اسفند ١٣١٧- ١ آذر ١٣٧٧)، متولد تهران، از رهبران جنبش دانشجويى و سپس حزب ملت ايران و جبهه ملى ايران بود. وى نخستين زنى بود كه به عضويت شوراى مركزى جبهه ملى ايران درآمد. پروانه فروهر مدير مسئول نشريه جبهه ملى ايران بود. وى در سالهاى ١٣٧٠-١٣٧٧ به همراه همسرش داريوش فروهر، به چهره هاى برجسته اپوزيسيون دگرگون خواه درون كشور تبديل شده بودند. وى به همراه همسرش در شب يكم آذرماه ١٣٧٧ توسط ماموران جمهورى اسلامى به طرز فجيعى كشته شد.

فروهر 1
فروهر 2

ـــــــــــــــــــــــــــــ
آن آذر سیاه
پروانه وحید منش

تابلو ـ ۱۳۹۲/۰۹/۰۱
به یاد داریوش و پروانه فروهر
روزنامه اطلاعات دوم آذر ماه 1377 :
«داريوش فروهر و همسرش در منزل مسکوني خود در خيابان هدايت تهران به وسيله افراد نا‌شناسي با ضربات کارد به قتل رسيدند. به گزارش رسيده، بهمنش قاضي کشيک جنايي و ماموران انتظامي کشف جرم در خانه داريوش فروهر در حال بررسي و تحقيق درباره علت اين جنايت هستند. اين گزارش حاکيست شاهدان عيني معتقدند قاتل يا قاتلان آشنا بوده‌اند چرا که با جعبه شيريني و دسته گل وارد خانه شده‌اند.»
آن شب هولناک، وقتی قاتلین درب خانه داریوش و پروانه فروهر را زدند و وارد خانه شدند چه بر سر ساکنین خانه شماره 22 خیابان هدایت رفت ؟ چه مکالماتی بین آنها رد و بدل شد ؟ آیا دشنه ناگهان بر پیکرشان فرود آمد یا در میانه گفتگو ؟ چه کسی می داند اول پروانه جان باخت یا داریوش ؟ کدام یک به یاری دیگری شتافت ؟ آخرین جمله را کدامشان گفت ؟ آخرین فریاد ؟ آخرین پروانه ، آخرین داریوش …
یکی از شاهدان عینی همان روز به خبرنگاران گفت :« راز قتل هنگامي فاش شد که عصر روز گذشته با تعدادی از ميهمانان زنگ در خانه فروهر را به صدا درمي‌آوردیم و چون در را باز نشد شک کردیم و يکي از ميهمانان از ديوار خانه وارد حياط خانه فروهر ها شد و در را باز کرد. در آستانه خانه میهمانان شاهد صحنه فاجعه بودند. قاتل يا قاتلان داريوش فروهر را در دفتر کارش در طبقه بالاي ساختمان با 3 ضربه کارد و پروانه را در طبقه پايين با 2 ضربه کارد بر سينه‌اش کشته‌ بودند .»
بعدها اما پزشک قانونی اعلام کرد پروانه بر اثر 24 ضربه چاقو و داریوش بر اثر 15 ضربه چاقو از پا در آمدند.
یکی از دوستان فروهرها بعدها گفت که قتل باید بعد از ساعت هفت و نیم شب اتفاق افتاده باشد چون همان حوالی به فروهر زنگ زده بود و تا آن ساعت آن دو زنده بودند.
با انتشار خبر قتل این دو مبارز ، پرستو و آرش که هر دو در خارج از کشور بودند خود را به ایران رساندند. بر خلاف باور تشییع پیکر این دو از مقابل منزلشان در خیابان هدایت به سمت میدان بهارستان با حضور هزاران ایرانی برگزار شد و این یک اتفاق نادر در تاریخ جمهوری اسلامی بود که رهبران جبهه ملی و حزب ملت ایران و گروه های مخالف نظام بتوانند با چنین وسعتی در خیابان های شهر حاضر شوند. عکس های آن روز شاید بزرگترین خاطره مبارزات ملی در سال های پس از انقلاب است. حضور یدالله سحابی ، عزت الله سحابی ، پرویز ورجاوند، معین فر و دیگر اعضای جبهه ملی ، نهضت آزادی و حزب ملت ایران روبروی جایگاه مجلس ملی سابق یادآور مصدقی بود که روبروی مجلس روی شانه های ملت بالا رفت . امروز اما جمعیت برای مرگ دو تن از نزدیک ترین یاران مصدق روبروی مجلس ملی جمع شده بودند.
حسن سربخشیان عکاس خبری که به طور مفصل مراسم آن روز را عکاسی کرده است می گوید:« پانزده سال پیش در برابرم سیلی از جمعیت بود از پل چوبی تا میدان بهارستان اما لنز دوربینم امکان ثبت انبوه جمعیت حاضر در مراسم را نمی داد.
بالای اتوبوسی رفتم تا بلکه بتوانم تصویری از جمعیت حاضر را ثبت کنم اما ممکن نبود همه در یک فریم جا شوند.من در آغاز کار عکاسی مطبوعاتی ام برای روزنامه صبح امروز عکاسی می کردم. با هر بار عکاسی از جمعیتی که عکس داریوش و پروانه فروهر را با خود حمل می کردند با خود می اندیشیدم چرا یک ماه قبل وقتی داریوش فروهر را با لبخند دوست داشتنی اش برای اولین و آخرین بار دیدم عکسی از او به یادگار نگرفتم؟! در همین فکر ها بودم که زنده یاد کاوه گلستان که کنارم مشغول تصویربرداری بود رو به من کرد و گفت: حسن خوب عکس بگیر ، تو در این لحظات تاریخ را ثبت می کنی.»

اکنون که بعد از پانزده سال به این عکسها می نگرم معنی حرف کاوه را بیشتر درک می کنم.

با گذشت زمان و با پرده برداری از هویت عاملان قتل های زنجیره ای و دست داشتن سیستم اطلاعاتی نظام در این فجایع همیشه این سوال مطرح بود که چرا فروهرها؟ سعید امامی آمر این قتل ها در نامه ای به فلاحیان وزیر اطلاعات این سوال را پاسخ می دهد :« داريوش فروهر به احتمال زياد طى پنج سال آينده و به طور قاطع در ده سال آينده، مهمترين خطر براى كل حاكميت خواهد بود. او بر خلاف گروه هاى قائل به بر اندازى راه حل هاى مبتنى بر خشونت، جنگ مسلحانه و چريكى، و هر نوع عمل كودتا مانند و انقلابى را نفى مى كند و همين امر عامل قوت اوست. تصويرى كه اخيرا از او به عنوان گاندى در ايران ارائه شده در داخل كشور انعكاس گسترده اى داشته است. او بر خلاف منافقين و برخى از گروه هاى چپ و چهره هاى به ظاهر ملى، به هيچ وجه حاضر به كمك گرفتن از خارجى ها و تكيه بر حمايت آن ها نيست.»
با این حال رهبری نظام در اولین نماز جمعه بعد از قتل فروهرها از آن دو با عنوان دشمن بی خطر یاد کرد تا نشان دهد قتل آنها از روی ترس نظام نبوده و کلا حکومت به آنها به چشم خطری جدی نگاه نمی کرده است.
اینک پانزده سال از آن شب تلخ اول آذر می گذرد. شبی که برای حاکمیت چون یک غده سرطانی منحوس شده که نه می تواند انکارش کند نه تصدیقش. با این وجود در 15 سال گذشته خانواده فروهرها هر سال برای برگزاری مراسم پروانه و داریوش فروهر با ممانعت های اطلاعاتی و پلیسی جدی روبرو شده اند. پرستو فروهر اما می گوید هر سال برای سالگرد مرگ پدر و مادرش به ایران سفر خواهد کرد

**********************************************
عکس های پانزده سال پیش
f1
f2
f5
f6
f9
f10
f11
f3
f4
f7f8

بیان دیدگاه