برگزاری مجدد اجلاس «ریو + بیست» یا اجلاس توسعه و محیط زیست پس از بیست سال در ریودوژانیرو، برزیل و عواقب ساخت سدّ گتوند برای روستائیان از مواردی است که در برنامه این هفته مجله زیست محیطی رادیو راه کارگر مورد توجه قرار گرفته است.
اجلاس توسعه و محیط زیست
«سیاره ای سبزتر» و شیوه دستیابی به آن موضوع اجلاس «ریو بعلاوه بیست» است که در ریودوژانیروی برزیل هم اکنون در جریان است. شرکت کنندگان در اجلاس قرار است روز جمعه، 22 ژوئن، در مورد پیش نویس پنجاه صفحه ای به توافق برسند.
اجلاس توسعه و محیط زیست با هدف ریشهکنی گرسنگی و فقر شدید، محقق ساختن آموزش ابتدایی همگانی، ارتقاء فرآوری جنسیتی و توانمندسازی زنان، کاهش مرگ و میر کودکان، بهبود بهداشت مادران، حصول اطمینان از پایداری محیط زیست و ایجاد مشارکت جهانی برای توسعه اولین بار در سال 1992 در همین شهر آغاز بکار کرد.
براساس گزارشات واصله در اجلاس سال جاری که پس از بیست سال برگزار می شود، سران 193 کشور جهان شرکت دارند. براساس انچه اعلام شده، سران کشورهای شرکت کننده قرار است راهکارهائی برای برون رفت از فقر ساکنان زمین ارائه کنند. «آینده ای که می خواهیم» عنوان پیش نویس ارائه شده به اجلاس است که طراحان آن ادعا دارند این طرح علاوه بر ارائه شیوه های تحقق توسعه پایدار، معضلات و چالشهای پیشروی دنیا را خلاصه کرده و راهکارهایی برای مقابله با آنها در سطوح ملی و فراملی ارائه کرده است. اقتصاد سبز و توسعه پاک از دیگر مواردیست که در پیش نویس به آن اشاره شده است.
در اولین موضعگیری در مورد این اجلاس وزیر محیط زیست فرانسه از یکسان بودن مسئولیت کشورهای فقیر و غنی در این رابطه سخن گفت. نیکول بریک با اشاره به توسعه پایدار می گوید اهداف توسعه پایدار میتواند ستاره این مذاکرات باشد. این اهداف میتواند فصل جدیدی را در تاریخ سازمان ملل بگشاید. اینجا صحبت از تفکیک کشورهای فقیر و ثروتمند نیست؛ ما در اینجا بر سر مشکلات مشترک گفتوگو میکنیم؛ مشکلاتی که حل آنها نیز نیازمند همفکری و همکاری مستمر است. وی در حالی از برابری کشورهای فقیر و غنی در پرداخت هزینه ها سخن می گوید که کشورهای بزرگ صنعتی در آلوده سازی محیط زیست، چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی بالاترین سهم ها را بخود اختصاص داده اند.
در همین حال تعدادی از شرکت کنندگان در اجلاس طی نامه ای تاکید کردند که شواهد علمی نشان میدهد که تغییرات مخرب و فاجعهبار در محیط زیست «آشکار و هویدا» است. انها گفتند ما در آستانه رسیدن به آیندهای هستیم که در آن ریسکها و تهدیدهای زیستمحیطی بیسابقهای انتظارمان را میکشند. تلفیقی از تاثیرات تغییرات آبوهوایی، کمبود منابع، کمبود تنوع
زیستی آینده انسان را در معرض خطر قرار داده است.
ساخت سدّ به قیمت بی خانمانی روستائیان
ساخت سدّ گتوند و آبگیری آن علاوه براینکه ساکنان دهها روستا را بدون هیچ تضمینی برای ادامه زندگی، از خانه و کاشانه خود اواره و حاشیه نشین کرده، بتدریج هزینه های دیگری را به مردم تحمیل می کند. همزمان با ابراز نگرانی کارشناسان مستقل، از شوری روزافزون آب در مخزن سد گتوند علیا، مدیران اجرائی سدّ اعلام کردند که قصد دارند با احداث یک خط لوله دویست و بیست کیلومتری، آب شور این سدّ را به خلیج فارس انتقال دهند.
به گزارش آژانس خبری بختیاری، ایبنانیوز، محمد حسین معنوی فر معاون اجرایی طرح سد و نیروگاه گتوند، برای فرار از انتقادات افکارعمومی در مورد هزینه های سرسام آور این خط لوله 220 کیلومتری، ادعا کرد شرکتهای خصوصی بر سر دستیابی به نمک سد گتوند، به رقابت با یکدیگر می پردازند و حتی مایلند هزینه این خط لوله را پرداخت نمایند. وی در حالی این ادعا را می کند که به دليل محدود بودن حجم گنبد نمکي موجود در مخزن سدّ، اين احتمال وجود دارد که حداکثر دو تا سه سال بتوان استخراج کلر از آب شور را انجام داد، بنابراين براي بخش خصوصي توجيه اقتصادي مناسب براي سرمايه گذاري در اين زمينه وجود ندارد.
همزمان و در حالی که مجری سدّ در مورد تاثیرات کلر و نمک محلول در آب بر خوردگی فلزات و احتمال کاهش شدید عمر تأسیسات نیروگاه سد گتوند، مدعی شده بود که این مواد هیچگونه تأثیری بر کاهش عمر تأسیسات نیروگاه ندارند، شرکت خارجی گارانتی کننده تأسیسات نیروگاه سد گتوند، با استناد به اینکه قرار بود میزان شوری آب ورودی به نیروگاه چهارصد باشد و اکنون در بهترین حالت هزار وششصد است، از گارانتی کردن تأسیسات نیروگاه سر باز زده و در پاسخ به اصرار طرف ایرانی مبنی بر احتمال وقوع «رسوایی رسانه ای» در این باره، اعلام کرده نهایتاً تأسیسات را به مدت دو سال و تا پایان دولت دهم، گارانتی می کند.
در همین رابطه علاقه مندان به محیط زیست و توسعه پایدار، که ساخت سدّ گتوند را در تضاد با توسعه پایدار می دانند، با حضور در روستاهائی که ساکنانش با ساخت این سدّ و در پی قطع آب و برق در شرایطی سخت زندگی می کنند، فیلمی کوتاه از این شرایط تهیه کرده تا شاید بتوانند صدای این روستائیان را به گوش مردم برسانند.
در حالیکه این گزارش و دیگر گزارشها حاکی از تحمیل شرایط کوچ به روستائیان با استفاده از دادن وعده های پوچ و قطع آب و برق خانه های مردم از سوی مسئولین است، وزیر نیروی جمهوری اسلامی روستائیان را مقصر اعلام کرده و از آنان خواست که با وزارت نیرو همکاری کنند.
مجید نامجو با اعلام اینکه در آبگيري سدها همواره با مشكلاتي مواجه بودهايم و وزارت نيرو در تخليه كردن منطقهاي كه زير آب ميرود با مشكل مواجه بوده است، ادعا کرد برخي از اهالي روستاهايي كه زير آب ميروند با وجود اينكه پولشان را ميگيرند باز هم تمايلي به خروج از منطقه ندارند، برخي هم بر سر مبلغ به توافق نميرسند و به هر حال ما همواره با مشكلاتي در اين زمينه مواجه بودهايم. این سخنان وزیر نیرو در حالیست که در خردادماه سال گذشته مدیر طرح سدّ گتوند اعلام کرده بود که صد درصد روستاهايي كه در فاز نخست آبگيري سد گتوند به زير آب ميروند از طرف شركت مديريت منابع آب و نيروي كشور تملك شده است و در اين فاز مشكلي وجود ندارد.
تبعیض، تشنگی و خاموشی در پشت سد گتوند
نلسون ماندلا رییسجمهور پیشین آفریقایجنوبی در سخنرانی اختتامیه گزارش کمیته جهانی سدها که ۱۵ سال پیش برگزار شد، در واکنش به مخالفان سدسازی در جهان گفت: «مشکل، سدها نیستند بلکه مشکل تشنگی است، مشکل خاموشی روستاهاست. کلبههای روستاییان بدون روشنایی، بدون آب آشامیدنی و بدون بهداشت است و دوران جمعآوری و حمل آب با دست سپری شده است». به باور ماندلا سدسازی میتوانست پایانی باشد برای تمام این بیعدالتیها در حق روستاییانی که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه همواره محروم از رفاه بودند. اما حالا سدها یکی پس از دیگری در ایران احداث میشوند بدون آنکه تاثیری در شاخصهای رفاهی جامعه محلی ایجاد شده باشد.
اینجا سدّها برای این احداث نمیشوند که روستاییان بدون آب و برق، صاحب آن شوند. اهداف کلان سدسازی و طرحهای انتقال آب حوضه به حوضه، عمدتا حول طرحهای بزرگ توسعه کشاورزی و تامین آب شرب شهرهای بزرگ متمرکز شده است.
اگر نیمنگاهی به تاریخچه سدهای بزرگ در کشورمان بیندازیم، درمییابیم که چه بسیار روستاها و خردهزمینهای کشاورزی که در سالهای گذشته زیر آب نرفتند تا سدهای بزرگ احداث شوند بیآنکه در جریان ساخت این سدها، چه قبل از احداث و چه بعد از ساخت، حقوق مردم بومی و جامعه محلی تامین شده باشد. در بسیاری از موارد روستاها و سرزمین آباء و اجدادی اقوام زیر آب رفت، بسیاری از تپههای باستانی و آثار بهجامانده تاریخی از دوران گذشته حتی قبل از آنکه شناسایی و مطالعه شوند برای همیشه به زیر آب رفتند و هزاران هکتار جنگل و مراتع سرسبز و حاصلخیز ویران شدند. تنوع زیستی رودخانهها گاه تا مرز نابودی رفت و زیستبومهایی که هزاران سال مهد ظهور تمدنها و فرهنگهای بسیاری بودند به پهنههای آبی تبدیل شدند که تنها خاصیتشان راهاندازی یک نیروگاه چند مگاواتی بود و آبیاری اراضی پاییندست سد، بدون رعایت حقابه و حقوق ساکنان بالادست! به عبارت دیگر دههامیلیارد تومان از بودجه کشور صرف ساخت سدهایی شد که حتی بعد از ساخت، ارزیابی هم نشد تا دریابیم در قبال این همه صرف بودجه برای سدسازی، چقدر عاید کشور و اقتصاد ملی و محلی شد! اما شگفتآور اینکه باز هم وقتی میدانیم سدها چطور بر دوش طبیعت و مردم محلی سنگینی میکند همچنان یکطرفه انتظار داریم که مردم بیهیچ چشمداشتی از حقوق اولیهشان که حق آب و گل است و از قبال منافع مالی و معنویشان بگذرند و هر جا را که سدسازان اراده کردند در هر زمانی در آن، مخزنی پر از آب ایجاد کنند تخلیه کرده و بروند!
اگرچه در چند روز گذشته به واسطه سفر گروهی از خبرنگاران محیطزیست به خوزستان فریاد دادخواهی هزاران نفر از ساکنان روستاهای پشت سد گتوند که بزرگترین و پرهزینهترین سد در طول تاریخ ایران بوده، سرانجام رسانهای شد و به گوش همه رسید که چطور بدون آنکه پولی دریافت کرده باشند از نعمت آب و برق و مدرسه و خانه و بهداشت محروم شدند و در گرمای بالای ۴۵ درجه روز را به صبح و صبح را به شب میرسانند تا مجبور به تخلیه سرزمین آبا و اجدادیشان شوند اما باز هم مجید نامجو وزیر نیرو خواستار همکاری مردم با وزارت نیرو برای رفع این مشکل شده است! وزیر نیرو میگوید: برخی از اهالی روستاهایی که زیر آب میروند با وجود اینکه پولشان را میگیرند باز هم تمایلی به خروج از منطقه ندارند، برخی هم بر سر مبلغ به توافق نمیرسند و به هر حال ما همواره با مشکلاتی در این زمینه مواجه بودهایم. از مردم میخواهیم که در این زمینهها همکاریهای لازم را داشته باشند تا برنامههای وزارت نیرو نیز پیش برود.
اما یک خانواده حداقل پنجنفره با ۱۰میلیون پولی که حتی هنوز هم پرداخت نشده کجا برود؟ با این پول شغل ایجاد کند یا خانهای از جنس حلبی در حاشیه شهر اهواز و دزفول؟ هرگز از خاطرم نمیرود مرد دردکشیده روستای «برافتو» را که با التماس ما را به خانهاش کشاند تا ببینیم داروهای فرزند تیروئیدیاش را برای جلوگیری از فاسد شدن چطور زیر مشک آب پنهان کرده بود. اشک میریخت و میگفت: چرا هر کجا در پاکستان و لبنان و… نیازی دارند ایران آنجا حاضر میشود تا به آنها کمک کند اما من که ایرانی هستم و رگ و ریشهام از این خاک است اکنون سه ماه است که آب و برقم را قطع کردهاند بیآنکه پولی به من بدهند و میخواهند از اینجا بروم؟ او میگفت: قیمت یک متر زیلو پنجهزار تومان است اما زمینهای مرا متری ۶۰۰ تومان قیمت گذاشتند! اصلا از کجا درآمد داشته باشم؟ دزدی کنم؟ مواد بفروشم؟ کالای قاچاق بفروشم؟ در حالی که سالهاست کشاورزی و دامداری کردم و کمبودش را از راه فروش میوه درختان جنگلی «کنار» تامین کردهام حالا چه کنم؟
به راستی پاسخ آقای وزیر برای این مردم چیست؟ آقای وزیر! منطق توسعه و نیازهای جامعه حکم میکند که در قالب طرح آمایش سرزمین، گزینههای متعدد توسعه که یکی از آنها سدسازی است بر پایههای علمی و منطقی توسعه یعنی مطالعه، بررسی، مقایسه و براساس همان موازین، گزینه برتر که شرایط محیطزیست پایدار و رفاه اجتماعی پایدار در آن ملحوظ شده باشد انتخاب شود. زیرا نمیتوان به یک انسان گفت آب ننوش، نمیتوان گفت اینجا زندگی نکن و برو! چون حق انتخاب محل زندگی طبق اصل ۳۳ قانون اساسی از حقوق اولیه ایرانیان محسوب شده است. کجاست مطالعات ارزیابی اثرات اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی سد گتوند؟ اصلا پروژهای به این عریض و طویلی چنین مطالعاتی دارد؟
بیان دیدگاه