وضعیت کارگران بعد از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها
طبقه کارگر ایران سالها پیش از اجرای این قانون تاوان اجرای دیکتههای صندوق بین المللی پول و سرمایه جهانی را پرداخت کردهاند، از سیاست تعدیل نیروی کار که هزاران کارگر را از کار بیکار کرد واجرای بخشنامه قراردادهای موقت کار که میلیونها کارگر را به دوره بردهداری بازگرداند تا اجرای قانون خارج شدن کارگاههای زیر 5 نفر و10 نفر از شمول قانون کار و تامین اجتماعی در دولتهای بعدی و کامل شدن این سیاستها در دوره دولت فعلی.
مخالفان دولت احمدینژاد این گونه وانمود میکنند که کارگران با اجرای قانون هدفمندی یارانهها به بدبختی ونابسامانی دچار گشتهاند و گرانی، بیکاری و تعطیلی واحدهای تولیدی با اجرای این قانون پدیدار گشتهاست ومسبب آن نیز دولت احمدی نژاد بوده ولا غیر.آنهاز طریق رسانههای خود نه تنها اجرای این قانون را زیر سوال نمیبرند بلکه اجرای آن را لازم الاجرا میدانند و تنها به علت مخالفت با دولت احمدینژاد شیوه اجرای آن را غلط میدانند و در این میان تنها مسئلهای که نگران آن نیستند وضعیت طبقه کارگر ایران بعد از اجرای این قانون است. تحلیل وضعیت کارگران بعد از اجرای این قانون جدا از وضعیت آنها قبل از این قانون نیست و نیازمند تحلیلی واقعبینانه است. این وظیفه فعالین کارگری است که تصویری واقعی از زندگی و نگاه کارگران به این قانون ارائه دهند. این آگاهیدهی بویژه برای خود کارگران و خانوادههای آنان ضروری است تا فریب سیاستهای این وآن جناح سرمایهداری را نخورده وبرای دفاع از منافع طبقاتی خویش متحد شوند. ادامهٔ مطلب »