شرکت کنندگان خواستار برقراری نظام فدرال شدند
برگزاری سمینار بین المللی درباره ایران در پارلمان فرانسه
شنبه 28 شوال 1433هـ – 15 سپتامبر 2012م
پاریس – العربیه نت – فارسی روزجمعه 14 – 9 – 2012 یک سمینار بین المللی در پارلمان فرانسه در پاریس برگزار شد که موضوع آن » ایران در بستر قیام های بهار عربی » و» مسئله ملیت های ایرانی» بود.
بر اساس گزارش خبرنگار العربیه در پاریس این سمینار توسط پارلمان فرانسه ، انستیتو کرد پاریس و حزب دموکرات کردستان ایران برگزار شد.
سمینار یاد شده با سخنان پوریا امیرشاهی عضو پارلمان فرانسه و دبیر اول انجمن حقوق بشر حزب سوسیالیست فرانسه آغاز گردید.
او گفت: «وضع تحولات کنونی جهان عرب بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که در رسانه ها منعکس می شود.»
امیرشاهی افزود: «جنبش سبز ایران نقطه عزیمت بهار عربی بود ، روابط جهانی تغییر یافت و اکنون دوران بازگشت مردم به صحنه روابط جهانی است و وظیفه اخلاقی ما ترقی خواهان اروپا است که از این جنبش پشتیبانی کنیم.»
چالش های قومی
پانل اول این سمینار به ریاست حمید بوزارسلان ، پژوهشگر ارشد عالی علوم اجتماعی پاریس تشکیل شد.
در این پانل هاشم احمدزاده ، استاد مسائل خاورمیانه دانشگاه «اکستر» بریتانیا ، استفان دوانیه و خانم ماری لادیه پژوهشگران ارشد مرکز ملی پژوهش های فرانسه و نوری یاشیل یورد ، استاد علوم سیاسی دانشگاه آنکارا سخنرانی کردند. سخنرانان جنبه های مختلف چالش های اتنیکی و قومی در ایران را بررسی کردند.
ژیل ریو درباره دینامیسم نیروهای اتنیکی یا پیرامون و نیروهای مرکز در ایران به تفصیل سخن گفت. وی اظهار داشت:» در سال های اخیر جنبش های زنان و دیگر جنبش های مدنی در ایران رو به ضعف گذاشتند اما جنبش های اتنیکی و قومی قویتر شده اند.»
ژیل ریو تاکید کرد: » شهرها و استان های مناطق پیرامونی یعنی ملیت های غیرفارس به طور جدی وارد جنبش سبز نشدند.»
او ضمن اشاره به تنوع قومی در ایران گفت:» مردم فارس در ایران کمتر از نصف جمعیت کشور را تشکیل می دهند.»
نوری یاشیل یورد نیز با اشاره به پایان دوره طلایی میان ایران و ترکیه گفت:» اکنون روابط میان دو کشور تنش آمیز و آکنده از تعارض است.»
او افزود: «در دوران بهار عربی موضع ترکیه در طرفداری از اهل سنت و کشورهای عربی و در تقابل با سیاست های ایران بوده است و این امر بعد از 10 سال دوران طلایی میان دو کشور رخ می دهد.»
تکثر ملی و پلورالیسم
پانل دوم این نشست به ریاست کندال نزان رئیس انستیتو کرد پاریس برگزار شد.
العربیه در خبر پیشین نام برنارد لویی را به اشتباه به جای نام کندال نزان ذکر کرده بود.
کندان نزان در سخنان آغازین خود گفت:» عموما درباره ایران فقط از مسئله هسته ای صحبت می شود ولی ما در اینجا می خواهیم به وضعیت ملیت های ایرانی و نقض حقوق بشر در میان آنها بپردازیم.»
سخنران اول این پانل ناصر بلیده ای دبیرکل حزب مردم بلوچستان رسانه های فارسی زبان را به نادیده گرفتن اخبار مردم بلوچستان متهم کرد و گفت:» در هفته گذشته 9 بلوچ به اعدام محکوم شدند اما هیچ رسانه فارسی زبان درباره آنها صحبتی نکرد اما اگر اینان تهرانی می بودند همه رسانه ها و سازمان های مردم نهاد برای دفاع از آنان بسیج می شدند.»
به گفته او :» اگر ایران تکثر ملی و پلورالیسم اتینکی را به رسمیت نشناسد در وضعیتی به مراتب بدتر از سوریه یا یوگوسلاوی قرار خواهد گرفت.»
بلیده ای درباره آنچه که » تنگدستی و محرومیت ملت بلوچ » خواند در این سمینار به تفصیل سخن راند.
موزاییک ملیت ها
سخنران دوم ابن پانل هدایت سلطان زاد عضو کمیته اجرایی «جنبش فدرال دموکراتیک آذربایجان» بود.
او گفت:» چیزی به نام ملت ایرن وجود ندارد بلکه این کشور موزاییکی از چندین ملت است و اساسا نمی توان در ایران بدون پرداختن به مسئله ملیت ها درباره دموکراسی صحبت کرد.»
وی با اشاره به زلزله اخیر آذربایجان نظام جمهوری اسلامی ایران را به » جلوگیری از حضور و فعالیت امدادگران» در منطقه زلزله زده متهم کرد.
سلطان زاده گفت: «فاجعه جمهوری اسلامی برای ملل ایرانی به نحوی است که حتی مداخله خارجی هم نمی تواند بدتر از آن باشد.»
سپس مصطفی هجری دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران با اشاره به سالگرد ترور دکتر صادق شرفکندی دبیرکل سابق این حزب ، بر ادامه «مبارزه » وی تاکید کرد.
هجری گفت:» تروریسم جزو لاینفک جمهوری اسلامی ایران است. اما مبارزه کردها برای ایران دموکراتیک ، سکولار و فدرال ادامه دارد.»
فدرالیسم برای همه مردم
کریم عبدیان مشاور ارشد حزب تضامن دموکراتیک اهواز نیز گفت: «وقتی سخنی از ایران به میان می آید این سوال مطرح می شود که چنین کشوری با این همه منابع انسانی و طبیعی چرا از لحاظ توسعه سیاسی عقب مانده و همیشه گرفتار دیکتاتوری بوده است.»
عبدیان تاکید کرد :» ایران یک کشور چند ملیتی ، چند زبانه و چند فرهنگی است اما طی سالهای گذشته تنها یکی از ملل غلبه فرهنگی ، زبانی و سیاسی داشته است.»
او با اشاره به درصد بالای بی سوادی در میان مردم عرب ایران بویژه زنان تاکید کرد: «زبان و فرهنگ این مردم به واسطه حکومت مرکزی در معرض نابودی است.»
کریم عبدیان در این نشست گفت: » دولت ایران مردم عرب را حتی از حق انتخاب نام های عربی برای فرزندان خود محروم می کند.»
او ادامه وضعیت موجود در ایران را غیرممکن خواند و تاکید کرد:» هرگونه راه حل سیاسی در آینده باید منعکس کننده تگثر ملی و زبانی و فرهنگی باشد… مردم عرب خواهان برقراری نظام فدرال در ایران هستند.»
سخنران پایانی یوسف عزیزی بنی طرف دبیر کانون مبارزه با نژادپرستی و عرب ستیزی در ایران بود.
وی ضمن اشاره به اینکه » 6 تا 8 درصد جمعیت ایران عرب هستند » مطالبات 12 ماده ای مردم عرب که به دولت موقت مهدی بازرگان ارائه شده بود را برای شرکت کنندگان خواند و گفت:» مردم ما در سال 1358 خواهان خودمختاری برای اقلیم عربستان در چارچوب ایران بودند که متاسفانه یک ماه بعد با عکس العمل خشونت آمیز حکومت مرکزی روبه رو شدند و در 9 خرداد 58 سرکوب گشتند.»
به گفته عزیزی بنی طرف: «در آن مطالبات درخواست شده بود تا ملت عرب در قانون اساسی ایران به رسمیت شناخته شود.»
او ضمن انتقاد از آنچه که » بی عدالتی ، نابرابری ها و تبعیض های نژادی علیه مردم عرب در ایران » خواند برقراری نظام فدرال را راه حل مسئله مردم عرب و سایر ملیت های ایران به شمار آورد.
وی به انحراف آب رودخانه های کارون و دز به سایر استان های همجوار استان خوزستان اشاره کرد و گفت : «بر اثر سیاست های نابخردانه حکومت مرکزی اهواز آلوده ترین شهر جهان شناخته شده است و رودخانه ها و باتلاق ها رو به خشکی می رود.»
او خواستار » تغییر نام خوزستان به عربستان » و همچنین نام سایر شهرها و محله ها و خیابان هایی شد که به گفته او » نام های تاریخی و عربی آنها به فارسی تغییر یافته است.»
بنی طرف به ناآرامی هایی که در سال 2005 در مناطق عرب نشین استان خوزستان به وقوع پیوسته بود نیز اشاره کرد و تاکید کرد » مردم همه ساله سالگرد این قیام را گرامی می دارند و طی سال های گذشته شماری از فرزندان این ملت اعدام شده و شماری دیگر در صف اعدام شدگان قرار گرفتند . همچنین برخی از آنان در زندان ها زیرشکنجه کشته شده اند.»
العریبه
**********************************************************************************
مصطفی هجری خواستار منطقه پرواز ممنوع برای کردستان ایران است
میلادی: 2012-04-05 – خورشیدی: 1391/01/17
ن: Gary Kent
ترجمه از انگلیسی: رضا فتحاللهنژاد
ترجمه از کردی: کوردستان
آیا ما قطعهای سرنوشتساز از پازل چگونگی مواجهشدن با ایران را گم کردهایم؟ مسئله میان موافقان و مخالفان حمله نظامی و آنهایی که معتقدند که دفاع در برابر ایرانی اتمی ممکن یا غیرممکن است، در جریان میباشد. هنوز ما به طور یقیین توانایی درک وضعیت و قدرت نیروی مردمی ایران در این معادله پیچیده را نداریم.
در این روزها دیداری با مصطفی هجری، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران داشتیم. او بعد از سقوط رژیم شاه به عنوان نماینده مجلس انتخاب شد، ولی بعد از آن مجبور شد که ایران را ترک کند و در کردستان عراق مستقر شود.
هجری بر این نکته تأکید دارد که رفورم در جمهوری اسلامی غیرممکن است. انتخابات اخیر این امر را اثبات نمود. رژیم به منظور تبلیغات و برای نشاندادن مشروعیت مردمی از انتخابات استفاده میکند. هر چه باشد، از آنجا که انتخابات در ایران نه آزادانه و نه عادلانه است، یقیناً این نمونهای است دال بر اینکه رژیم در حال حاضر از آن مشروعیت برخوردار نیست. اگر این رژیم اسلامی از حمایت اکثریت برخوردار میبود، اجازه برگزاری انتخاباتی آزاد و عادلانه را میداد.
جنبش سبز طرفدارانش را برای تلاش در راستای بازگرداندن قطار انقلاب بر روی ریل اصلی تشویق میکرد تا اینکه جنبشی انقلابی باشد. مصطفی هجری این را علتی برای ناتوانی این جنبش در به حرکت درآوردن اکثریت مردم و بقاء خودشان میداند، اکثریت مردم ایران از این رژیم بیزار بوده و خواهان تغییراتی اساسی هستند.
یقیین دارم که ما این کار را انجام خواهیم داد، به نوعی که بعد از ایجاد فشار و تبلیغات مداوم، مردم ایرام تبدیل به مردمی سرفراز و آزاد شده و به شدت دوست و حامی غرب میشوند و از راه ایجاد ارتباط با جهان خارج، در آرزوی جبران فرصتهای از دست رفته خواهند بود.
هجری همچنین معتقد است که در داخل حاکمیت رژیم شکاف ایجاد شده است، این یک تئوکراسی فرقهای است که به هیچ وجه اکثریت مردم را نمایندگی نمیکند.
هجری به من گفت که حزب متبوعش با نهادهایی کار میکند که ملیتهای عرب، بلوچ، آذری و ترکهای ایران را نمایندگی میکنند. در سال ۲۰۰۵ آنها با هدف ایجاد اتحاد و همپیمانی در رابطه با مسئله بنیاننهادن ایرانی دمکراتیک، سکولار و فدرال در آینده، کنگرهی ملتهای ایران فدرال را تأسیس کردند. آنها تلاشهایشان را برای نزدیکشدن به فارسها افزایش دادهاند و در این زمینه و طی دو سال گذشته گامهای مهمی را برداشتهاند.
تأکید غرب بر روی تسلیحات اتمی قابل درک است. نگرانیهایی جدی وجود دارد که این رژیم تئوکراتیک به درکی عقلانی از اینکه در نتیجه چنین جنگی دوطرف از بین خواهند رفت، اهمیت ندهد و نمیتوان تهدیدات آنها علیه اسرائیل را به آسانی نادیده گرفت. علاوه بر این، ایرانی اتمی ریسکی است برای ایجاد رقابتی نظامی که میتوان در عربستان سعودی، ترکیه و مصر مشاهده نمود که مسیر اتمیشدن را پیش گیرند. بر همین منوال، نگرانی در مورد این سناریو وجود دارد که رژیم مجهز به سلاح اتمی در تهران که در پی هژمونی منطقهای است، بیش از این سرکش شده و حمایتش را از تروریسم بینالملل بیشتر کند و سبب ایجاد ناآرامی بیشتر درخاورمیانهی ناآرام شود.
در همینحال، توجه به تسلیحات اتمی بدون درنظرگرفتن جنایات رژیم درزمینههای حقوق بشر و حقوق زنان، باعث میشود که ایرانیها اینگونه بیاندیشند که ما به آنها اهمیت نمیدهیم.
تاکنون و در نهایت نیز بهترین راه حل برای رهایی از دست این رژیم در ایران، گزینهی نیروی مردمی است. سئوال بعدی این است که چگونه این کار را باید کرد؟
کردهای ایرانی از دولت ما و دیگر دولتها میخواهند که قاطعانه از جنبش دمکراتیک ایرانیها حمایت سیاسی نمایند. هجری امیدوار است که چنین اقدامی این رژیم تضعیفشده را تا پرتگاه سقوط ببرد. او احتمال و ضرورت کمک به اپوزیسیون به صورت مستقیم را نادیده نمیگیرد. هجری معتقد است که با احتمال رویدادن خیزشی مردمی، ایجاد پناهگاهی امن و منطقهی پرواز ممنوع در کردستان ایران حداقل میتواند برای سازماندهی نیروها با هدف سرنگونی رژیم و بنیاننهادن ایرانی فدرال و دمکراتیک یاریدهنده باشد. او خاطرنشان میکند که چنین مدلی به صورت موفقیتآمیز کردهای عراق را از ژینوساید در امان داشته و این توانایی را به آنها بخشیده است که یک سیستم منطقهای پلورال و موفق در منطقه بنیان نهند.
در سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، کردهای ایران مبارزات مسلحانهای را با حمایت نیرومند مردمی، ولی پشتیبانی ضعیف جامعه جهانی به راه انداختند. رژیم ایران سبوعانه این خیزش مردمی را سرکوب کرد، دهها هزار نفر از مردم بیگناه و دهها هزار مبارز کرد را کشت و دو تن از رهبران پیشین (حزب دمکرات) را در خاک اروپا ترور کرد.
ما بایستی با هوشیاری هرچه تمامتر به سخنان کسانی همچون مصطفی هجری گوش بسپاریم. در پایان، انقلابی اساسی بهترین گزینه است. ما باید هماکنون با دوستانمان کار کنیم.
منبع: Progresssonline.org.
سپتامبر 21, 2012 در 4:04 ب.ظ.
گل بود و به سبزه نیز آراسته شد. در کنار مصطفی هجری آقای سلطان نزاده و در صفوف اول حضار آقای حسن حسام کمونیست سابق و محمدآزادگر توده ای ملی گرای با بهت زدگی به تعزیه بازی با مسئله ملی ایران توسط امپریالیست ها گوش می دهند ……….. مبارک است ……….
سپتامبر 21, 2012 در 7:13 ب.ظ.
آقای ضیا مثل این که خیلی از دست دوستان دیروزی خودتان ناراخت هستید؟
سپتامبر 21, 2012 در 7:15 ب.ظ.
خیر این ها دوستان من نبودند و فرقی هم نمی کند. در بازار مکاره سیاست مثل این که خود فروشی مد روز شده است و همه می خواهند از هم سبقت بگیرند. روزگار غریبی است نازنین
اکتبر 20, 2012 در 11:49 ب.ظ.
شرم بر شما و شیوه های تخریبی و دروغ پردازیهایتان…چگونه در چشمان رفقای قدیمی تان هدایت و حسن و ممد نگاه میکنبد؟ وقتی با رفقای قدیمی اینگونه برخورد میکنید و پزونده سازی میکنید در فردای احتمالی بقدرت رسیدن چه خواهید کرد؟!
نوامبر 10, 2012 در 9:39 ق.ظ.
آیا میگویید که این عکس ها تقلبی و دروغ است و اینها بر سر مزار دیکتاتور آذربایجان گل گذاشته اند و نه به زیر زمین پارلمان فرانسه رفته اند.